خُرد شدن اعصاب آقا ربطی به اسرائیل ندارد!
هفتۀ گذشته در حالیکه وزیر امور خارجۀ آقا برای شرکت در اجلاس ژنوِ سه، به دقت ریش پرفسوری خود را مرتب میکرد، آقا طی نطقی در جمع بسیجیان، سه، فرمودند.
آقا که در هفتههای گذشته همه را به حمایت از گروه مذاکرهکننده دعوت میفرمودند در حالیکه محمد جواد سوار هواپیما، دعای سفر را میخواند تا به سوی جبهۀ نبرد مذاکرات عازم شود در حرکتی که جوگیرانه توصیف شده، اسرائیل را “سگ نجس هار” خطاب کرد.
خبرهای تأیید نشدهای حاکی است که پس از شنیدن این اظهارات آقا، لپهای محمد جواد که به علت گرد کردن تاکتیکی ریش پرفسوریش برجستهتر مینمود در جا قرمز گشتند.
یک مقام نزدیک به وزیر امور خارجه که ما را به مرگ مادرمان قسم داده که اسمش پوشیده بماند گفت که ظریف پس از شنیدن حرفهای حضرت رهبری رو به معاون خود کرده و گفته است: “با داشتن چنین دوستی ما احتیاج به دشمن نداریم”.
یک رادیو که صدای آن به علت پارازیت زیاد به سختی شنیده میشد به نقل از رئیس جمهور فرانسه گفت: “مگر آقا زده به سرش که عوض پاسخ دادن به سئوالات پرت و پلا میگوید؟”
یک استاد دانشگاهِ نزدیک به جمهوری اسلامی میگوید: “این عجیب نیست که نتانیاهو همیشه موقع مذاکرات ما با گروه پنج بعلاوه یک نخست وزیر اسرائیل میشود؟”
این استاد که تأکید میکند با خیلی از سیاستهای نظام از جمله مسئله ادامه حصر مخالف است، میگوید: “نخست وزیر شدن بخورد توی سرش! این آدم اگر ما نخواهیم به توافق برسیم یک جور کرم میریزد و اگر بخواهیم به توافق برسیم یک جور دیگری موش میدواند.”
از یک مقام آگاه با ویراژهای وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی پرسیدیم اگر خبرنگاران از محمد جواد ظریف نظرش را راجع به فرمایشِ سگ نجسِ هاریِ رهبری بپرسند ایشان چه پاسخی خواهند داد، نامبرده گفت: خواهد گفت که ما، در ماه محرم قرار داریم و آقا اعصابش از دست شمر سخت خُرد شده است و در اوج سوگواری که شمر بازیهای نتانیاهو را دیده، چنین حرفی گفته که البته بد هم ترجمه شده است.”
اما دایی من که هیچ کاره است و هنوز نتوانسته کار خوبی پیدا بکند میگوید که اعصاب آقا هیچ مرگش نیست. خیالش تخت است. چراغی که دست ظریف داده آنقدر سبز و پر نور است که رئیس جمهور فرانسه هم قول و قرارهای خودش با نتانیاهو را میگذارد لب کوزه.
من به او نگاه میکنم و میگویم: “یعنی تو از همۀ کارشناسان بهتر میدانی؟”
میگوید: ” دایی جان! فحشها در سیاست برای رد گم کردن است. حرف اصلی آنجا بود که گفت: “نرمش قهرمانانه یعنی مانور هنرمندانه!”
در اینجا دایی ما پکی به سیگارش میزند و سپس ادامه میدهد: “ظریف را فرستاده تا برای رفع تحریمهای لعنتی هر جور که میخواهند، نرمش قهرمانانه بکند. خود بزرگوارش هم برای بسیجیهای کوفتی دست به مانور هنرمندانه زده است.”
حالا نتیجهای که ما میگیریم این است که اگر اعصاب آقا خُرد هم باشد ربطی به اسرائیل ندارد و هر چه هست زیر سر تحریمهاست و بسوزد پدر بی پولی که چقدر باد آدم را خالی میکند.