دو ترجمه از سپیده زمانی
That sliver of Nothingness
O you, who are so distant,
yet so intimate in
your silent possession of me
Am I love the unknown,
rather than you?
Is it the distance we keep
that breeds our intimacy?
O unknown one,
why does your voice
hold such richness
a richness that brightens
my wanting heart?
O breath of life,
am I searching for the stars
of a dream never to be?
Is there only this oblivion
outside of death?
Lurch me from the shadows
that leach my life.
Take me, embrace me
In that sliver of nothingness
that for a moment,
can feel so complete.
در سحرگاه عدم
با من عشقبازی میکنی و هنوز
اینهمه دوری
سکوتت مرا در بر گرفته
با من بگو این که دوستش میدارم
غریبهایست یا تو؟
آیا فاصلۀ میان ما
عشقبازیمان را بارورتر میکند؟
ای غریبهآشنا
چگونه صدایت
اینسان غنیست؟
چنان که غنایش
قلب میرای مرا
نورافشان کرده است.
ای دم حیات
آیا من ستارههای رویایی دور را میجویم
که سرابی بیش نیست؟
آیا تنها این برزخ
آن روی سکۀ مرگ است؟
ببر مرا
تلوتلوخوران
از میان سایههایی که زندگیام را تهی کردهاند
ببر مرا و در آغوشم گیر
در آن سحرگاه نقرهای عدم
که دنیا
در دمی
به تکامل میرسد.
A whole New Sun
His is a world
I had not entered
but now through his form
I can.
He carries me out
of my womb caves
onto the stage of life,
offering me a whole new sun
that shines through his form.
With my hand in his
we stroll foreign lands
stars in our hearts
stars in our eyes.
We speak the same silent language,
and listen to the silent music.
Continually in re-invention,
we keep discovering one another
in the unfolding moments.
With passion as our key,
we enter one world after another,
making love in every land,
miracles manifesting our way of life.
خورشیدی دیگر
از آنِ اوست دنیایی
که مرا بدان راه نبود
اما اکنون
تنش راه را نشانم داده است.
او مرا
از غارهای رازآمیز زهدانم
به صحنۀ زندگی میبرد
خورشیدی دیگر پیش رویم مینشاند
که از تنش بر تنم نور میپاشد.
دست در دست
در سرزمینهای ناشناخته قدم میزنیم
ستارهستاره در قلبمان
ستارهستاره در چشممان
به زبان سکوت سخن میگوییم
به آهنگ سکوت گوش میسپاریم
هر دم زاده میشویم
و یکدیگر را
در آنات شکوفنده
کشف میکنیم.
با رمز عشق
دنیا از پی دنیا فتح میکنیم
در تمام سرزمینهای جهان عشقبازی میکنیم
و معجزه راهمان را روشن میکند.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده زمانی؛ شاعر و مترجم