UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

دو شعر از آران طالبی برای غزاله چلابی و حدیث نجفی

 

دو شعر از آران طالبی برای غزاله چلابی و حدیث نجفی

۱

شعری برای غزاله چلابی

 

نترسید ثبت می کنم مرگم را 

که دوام این زندگی ثبتِ لحظه های ماست 

ما همه با هم هستیم 

بدون پیشانی های ترس

نترسید این مرگ دوام زندگی ست 

نترسید از خوشه های گلوله 

که این خوشه خوشه ی آزادی ست 

 

شلیک کرد

در زنی که چشم سومش بیدار است 

 

 

شلیک کرد 

در زنی که سربدار است 

زندگی به بار می نشیند 

میوه می دهد درخت رهایی 

بر ریشه های خونینی که در خاکمان عمق دارد 

 

شلیک کرد 

همه باهم هستیم باهم بودیم 

که راه افتادیم وقتی نترسیدیم 

راه افتادیم 

 

نترسید این صدای افتادن مرگ است 

وقتی خسته می شود از زندگی 

 

شلیک کرد 

در زنی که در میان ابروانش زندگی می خروشد 

آزادی پرواز می کند به سمت نور 

میمیرد تاریکی جان می دهد سیاهی 

 

شلیک کرد 

وقتی باهم هستیم همه 

فریادمان اوج می گیرد رها می شود گلو 

 

نترسید لحظه ای که ثبت می شوم 

دوربینم با خیال من زنده است 

 

شلیک کرد 

در زنی که خیابان را می فهمد 

و در کوچه هایش دل داده است 

خیابان رگ جاری زندگی ست 

که در آن همه ی انقلابها به آزادی می رسد 

 

شلیک کرد 

آنجا که با همیم و برای هم 

آنجا که موهایم به موهایت وصل است 

آنجا که آغوشت برای زندگی مرگ است 

 

نترسید برای ثبت آزادی در رگهایم

 

شلیک کرد 

در زنی که دوربینش میان دو ابرویش گم شد 

و فریادش پیشانی مرگ را بوسید 

اشک خون ریخت برای ثبت و درج آزادی 

نترسید این پیشانی نور بود که بر تاریکی خنجر کشید 

نترسید برای آزادی همیشه باید مُرد

همیشه باید مُرد …

 

شلیک کرد

نترسید ما همه باهم هستیم 

نترسید ما همه با هم هستیم …

 

۲

شعری برای حدیث نجفی

 

در مرتبه بالاتر از انسان که فرشته ست
از جمله احادیث شرف راوی زن هست

این کاوه ی شمشیر به دستی ست که مویش
پرچم شده در دست و کلامش به حق هست

در آینه دقی ست که با جور زمان است
مِن جمله حدیثی ست که فرمانده کُل هست

می رقصد و می شورد و آواز به چنگ است
زیبائیِ مرگی ست که آوازه ی شهر هست

هم شیر کرج هم، دختر ترک است
غیرت که حدیث است چه آماده ی جنگ هست

هم زاده ی میتراست چه هم خون مسیح است
زیبائی مشتی ست که بر فرقِ فقیه هست

 

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

۱ نظر

  1. امیرحسین

    خیلی زیبا بود ایشالله روزی میرسه کشورم آزاد میشه این کشور سرزمین بهترین پادشاهان جهانه سرزمین کوروش کبیر سرزمین پوریا ولی و شیر دخترانی همچون تهمینه و گرد آفرید سرزمین خوبان عالمه سرزمین آسمانی ترین انسانهای روی زمینه من جمله حدیث نجفی عزیز و نیکا شاکرمی و سارینا و خیلیای دیگه حتی غزاله عزیز که بالاخره شهادتش یعنی رسیدن به بالاترین قله عمرش و به آرزویش رسید حدیث عزیز تیک تاکری که آرزوهای زیادی داشت برای پوشیدن لباس عروس که این آرزو هایش انشالله در ملکوت اعلی خداوندگار گیتی به وقوع میپیوندد انشالله هموطنام یه روزی بر این جلاد ضحاک پیر که بویی از،انسانیت نبرده پیروز میشویم به خاطر ۱۰۰۰ جوانی که فدای خاک سرزمینم ایران شدن خواهران دست گلم که به خاطر کوچکترین حق انسانیت فدایی خاک شدن ای خاک کشورم جوونانمون رو ببال بهشون اینها بهترینای انسان های زمینن همانطور که خاک تو ارزشمندترین تربت عالمه و کلام آخر خدای من دیگه طاقتم لبریز شده خودت به دل داغدیده ایرانم سری بزن تا مرحمی برای زخم هایش باشی ایرانم تورا با جوانانت جهان می شناسد به امید زن زندگی آزادی و تحقق این آرزو در قله برج آزادی شاید اون روز بتوانم حق مسلم این عزیزان رو گرفت وای بر کسانی که جوانان سرزمین آریایی را کشتن اینها خون اهورایی در وجودشان هست و آزادگی در سرشتشان نهادینه شده است و همواره به دنبال تحقق این هدف والا هستن انشالله یه وهم محاله ولی میگن حضرت عیسی مسیح نفس مسیحایش مثل صور اسرافیل امین همه مردگان را از گور زنده میکنه و با حضرت مهدی موعود ظهور میکنه انشالله که این دختران پاک آریایی را دوباره زندگی بهشون ببخشه

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: