تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

دو شعر از بی‌تا ملکوتی

دو شعر از بی‌تا ملکوتی
بی‌تا ملکوتی فارغ‌التحصیل رشته‌ی تئا‌تر (نمایشنامه‌نویسی) دانشکده‌ی هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران است.

بی‌تا ملکوتی

بی‌تا ملکوتی، متولد ۱۹۷۳، تهران.  فارغ التحصیل رشته‌ی تئا‌تر (نمایشنامه نویسی) دانشکده‌ی هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران است. فعالیت در مطبوعات ایران به عنوان منتقد تئا‌تر از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴را در کارنامه دارد. از سال ۱۳۷۲نوشتن شعر و داستان کوتاه را به صورت جدی آغاز کرده و در این سال‌ها، داستان‌ها و شعر‌هایش در مطبوعات و رسانه‌های ایران و خارج از ایران به چاپ رسیده است. همچنین برخی از اشعار و داستان‌های او به زبان‌های انگلیسی، چکی، ترکی استانبولی، کردی، سوئدی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه شده است.اولین رمانش را در سال ۲۰۱۳ در پاریس منتشر کرد و ترجمه کردی آن در کردستان عراق در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است.
از سال ۱۳۸۴ از ایران به آمریکا مهاجرت کرده و در حال حاضر ساکن پراگ است.

 کتاب شناسی:

۱- مجموعه شعر «مسیح و زمزمه‌های دختر شاهنامه» نشر خورشید سواران ۱۳۷۸

۲- مجموعه داستان کوتاه «تابوت خالی» نشر کتاب آوند ۱۳۸۲

۳- «اسطوره‌ی مهر» زندگی و فیلم‌های «سوسن تسلیمی» نشر ثالث ۱۳۸۴

۴- مجموعه داستان کوتاه «فرشتگان، پشت صحنه» نشر افکار ۱۳۸۹

۵- رمان «مای نیم ایز لیلا» نشر ناکجا، پاریس ۲۰۱۳

۶-مجموعه داستان کوتاه «سیب ترش، باران شور» نشر نوگام، لندن، ۲۰۱۷

۷-مجموعه شعر «پله های لرزان یوسف آباد» نشر بوتیمار  (در دست انتشار)

 [clear]

[clear]

[clear]

همه ستاره ها مال تو

[clear]

کلماتم همه ستاره اند

آن کلمه اى که به سوى تو مى آید

از همه مست تر

آنکه به زمین مى افتد

از همه دلتنگ تر

آن کلمه اى که از تو باز نمى گردد

از همه پیچیده  تر

آن که از تو باز مى گردد

از همه

گم تر

از همه

دو قاره

دورتر

از همه

ماه اش را گم کرده است

[clear]

همه ستاره ها مال تو

سینه سرخ ها مال من

 پروانه ها مال تو

 ننگ ها

مال من

[clear]

بوها مال تو

ماه

مال من

[clear]

هشتم سپتامبر ۲۰۱۷

[clear]

[clear]

پیاده روی پیر نیاروان

[clear]

امشب که بر بستر مى روى

مریم

تنها

وارث

خطوطى است

ته کشیده

در امتداد اندام دور

و تو

[clear]

امشب

یک تبعیدى

به جبر چشم ها مى اندیشد

و سروها

و جمجمعه و آغوش

و خالى

و خیزاب

و مریمکان تبارم

به آوایى کهن

[clear]

لالایى مى خوانند

[clear]

امشب که به بستر مى روى

ملافه ها

و بو ها

دست هاى من اند

بى چین و پوست

کشیده

بر کتف

کتف تو

و ناف

و پهلو

و پستان هاى شقه از شیر و خون

من

و خاک

و پیاده روى پیر نیاوران

[clear]

انقلاب ۵٧

حالاست

خطی بر صورتت

پیر مى شوى

و دستور تیرباران

[clear]

بر روی رویاى من

آفتاب می گیرد

[clear]

خرداد ۹۶

لطفاً به اشتراک بگذارید
تبلیغات

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights