شعری از صحرا کلانتری
دیگر بسیار خواهم خندید
اشکهای قدیمی برگشتهاند
اشکهای نازا سهم چشمهایِ خیره نیست
دارم
قطره
قطره
از قطرهها چشم میریزم
و با تکههایِ مردمکم روی میز
میز را باور کنید
میز میتواند دوباره خانهات شود
در متراژی به وسعتِ یک دفتر
تا پلک بزند
و تیغی توی تنت فرو نرود
میگویند: “ماهیها تویِ تُنگ
بسیار تّنگ؛ تیغها را بغل میگیرند”
حتی در متراژِ شصت متر
تُنگ را میگویم
دوباره برگشتهام به اشکهایِ لبریز از قهقهه
و از زیر نیشهای دندان مردی
اولین حرف را بیرون میکِشم
حرفی متعلق به کلمهای جامانده روی میز
من سالهاست ادا نشدهام
دزدانِ کلمه همیشه به اولین حروف قلاده میزنند
باید یک جمله بسازم
و ردِ نیشها را بزنم
و با یک پاراگراف به دهانهایِ هرزه
دندانبند بزنم
و با کلمهای که کلاهش را برداشته
روی خطوط به تغییر جنسیتم سلام بدهم!
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
فاطمه کلانتری (صحرا)؛ متولد ۱۳۵۷ – تهران، نویسنده؛ شاعر؛ فیلمنامهنویس و کارگردان است. او در رشتههای کارشناسی حسابداری، فیلمنامه نویسی، و کارگردانی سینما فارغ التحصیل شده و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. صحرا کلانتری چهار اثر تالیفی در مقولهی شعر دارد.
آثار تاکنون منتشر شده او عبارتند از:
«گردباد طرح انگشتان بیجهت من است»، ۱۳۸۸، نشر البرز فردانش / «خط عمود»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «نقطه را فریاد کن»، ۱۳۹۵، انتشارات مایا / «خانهام جایی است میان پوست و استخوان»، ۱۳۹۹، نشر دانشیاران / کتاب شعر-نقاشی “Alma das Mulheres” (اردوگاه زنان) به دو زبان لاتین و انگلیسی، کاری مشترک با ساندرا براگا نقاش برزیلی، نشر بینالمللی اقیانوس بهشت – ۱۳۹۹، برزیل / رمان کوتاه «گنبدهای قرمز دوست داشتنی»، نشر مهری، لندن.
او با فیلم کوتاه تجربی «بلیط برگشت» در سال ۱۳۹۷ وارد جهان سینما شد. ساخت مستندی مشترک با رامین کاوه به نام «یک روز زندگی» در سه نسخهی ایرانی؛ انگلیسی؛ روسی از دیگر فعالیتهای سینمایی اوست که به جشنوارههای خارجی ارسال شدهاست.