دلم دو پاره میشود برای مهربانیت
برای جذبههای تو و قلب آسمانیت
دلم دوباره میدود به سوی دشت رازها
بسوی آشنا شدن به مهر و میهمانیت
دلم دوباره میرود به تاخت تا نشان تو
اگر چه گم شده مرا، تمام آن نشانیت
دلم خزان آن بهار و تو مرا همیشهای
همان جوانهای که زد به قلب جاودانیت
نگاه میکنی مرا بسان مرغکی غریب
که کرده کز درون خود، به زیر شیروانیت
دلم دوپاره میشود برای خندههای تو
شکفته چون بهار حسن به روی دلستانیت
بیا که در غروب غم دوباره میهمان شویم
به جشن آن ستارهها، به شام میزبانیت
سارا شیخی (ساغر)
تعداد بازدید: ۲۰۶
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: