فرازهایی از سخنرانیهای اساتید دانشگاههای کانادا
فرازهایی از سخنرانیهای اساتید دانشگاههای کانادا در اولین همنشست اعضای هیئت علمی دانشگاهها
دانشگاه ویکتوریا – کانادا، جمعه ۲۲ مارس
و
سخنرانی دانشجویان دانشگاههای غرب کانادا در پنجمین فراهمایی دانشجویی مطالعات خاور میانه و دنیای اسلام
دانشگاه ویکتوریا – کانادا، شنبه ۲۳ مارس
شهرگان – گروه گزارش: هفته گذشته خبر اولین همنشست «سمپوزیوم» اعضای هیئتهای علمی دانشگاههای ویکتوریا، سایمون فریزر و بریتیش کلمبیا را به آگاهی خوانندگان عزیز شهروند بیسی و سایت شهرگان آنلاین رساندیم. در این شماره به گزارش مشروحتری از این همنشست و همچنین به گزارش پنجمین فراهمایی دانشجویی مطالعات خاورمیانه و دنیای اسلام، میپردازیم.
پس از پایان سخنرانیها، با اکثریت سخنرانان – تا جایی که در توان زمانبندی تیم گزارش شهروند بیسی و شهرگان آنلاین بود – تماس گرفتیم و از آنها درخواست کردیم تا فرازهایی از خلاصه سخنرانی خود در همنشست و فراهمایی را بهمنظور آشنایی خوانندگان شهروند بیسی و شهرگان آنلاین به ما ارایه کنند. آنچه در پی میخوانید، پاسخهای مثبت سخنرانان به سئوالات ما در روزهای فراهمایی بود که در همینجا از تک تک آنها سپاسگزاری میکنیم. در بازگردان واژههای سیاسی و اجتماعی تلاش کردیم تا بیشتر از معادلهای فارسی آن استفاده کنیم تا با اینکار به معرفی واژههای جدید نیز برآمدهباشیم؛ از جمله: به جای «پانل» از (گروه بحث)، «سمپوزیوم» از (همنشست) و به جای «کنفرانس» از (فراهمایی) در جای جای این گزارش استفاده کردهایم.
« از سوی گروه گزارش شهروند بیسی و شهرگان آنلاین»
هادی ابراهیمی رودبارکی
همنشست اعضای هیئت علمی دانشگاهها
گروه بحث ۱:
پژوهش جدید در فرهنگ مادی و تجسمی اسلامی
مارکوس میل رایت از دانشگاه ویکتوریا
موضوع سخنرانی: آثار فلزی مملوک ها(۱) در بهشت خیالی
فرازهایی از سخنرانی پروفسور مارکوس میل رایت:
«من روی یک متن عربی کار کردهام که فرهنگ صنایع دستی دمشق خوانده میشود.این فرهنگ بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۵ به وسیله سه دانشور اهل دمشق نوشته شده که در آن سعی کردند تمام صنایع دستی دوره خود را ثبت کنند و من در حال ترجمه این اثر هستم. اما تمرکز مقاله امروزم در مورد پرتو افکنی به این متن از طریق آثار واقعی بازمانده از مملوکها است. این آثار از سالهای ۱۸۷۰ وارد دمشق، قاهره، و جاهای دیگر شده، در این شهرها به ساختن نمونههای مشابه از این آثار پرداختند. نمونههایی که برای بازارهای مختلف از جمله بازار اروپایی ساخته میشد. در این مقاله من به مساله تطبیق ساخت این نمونه در شرایط اقتصادی بسیار دشوار با خواست بازارهای مقصد این کالا پرداخته ام.»
————-
۱- مملوک در زبان عربی به سرباز بردگان اتلاق میشده است، و به ویژه اشاره به یک کاست قوی نظامی در مصر قرون وسطی دارد که از میان ردههای سرباز بردگانی که عمدتا ترک بودند برخاستند و در کشورهای مختلف از جمله مصر، عرق، هندوستان و غیره به مقامات مختلف سیاسی و نظامی، از جمله عمارت و سلطنت رسیدند. [ویکیپیدیا]
گروه بحث ۲:
کانادا و مسائل اخیر خاورمیانه
کنت سینیوره از دانشگاه سایمون فریزر
موضوع: آمریکای شمالی از خیزشهای عربی سال ۲۰۱۱ چه میتواند بیاموزد؟
فرازهایی از سخنرانی پروفسور کنت سینیوره:
«خلاصهای از یک سخنرانی ۲۰ دقیقهای که خود خلاصهای از یک مقاله ۲۰ صفحهای بود! اساساً اگر بتوانم آن را خلاصه کنم باید بگویم در ابتدای خیزشهای سال ۲۰۱۱ که دنیای عرب را درنوردید سوالی مطرح بود. سوالی که امروز کوشیدم به آن پاسخ دهم این بود که چه عاملی مردم را به خیابانها کشاند؟ چه عاملی تهییجگر مردم برای آمدن به خیابانها بود؟ چه جاذبه منطقی و احساسی در کار بود؟ به نظرم این سوال را نمیتوان صرفاً با عوامل سیاسی یا اقتصادی پاسخ داد، بلکه باید ایده گفتمانهای متفاوت را در نظر گرفت. در مقاله خود، سه گفتمان را مورد بحث قرار دادم که آوردن مردم به خیابانها در اوایل سال ۲۰۱۱ نقشی بسیار برانگیزاننده داشتند. و سه گفتمانی که در مورد آنها بحث کردم یکی گفتمان حقوق بشر، دیگر گفتمان پایبندی به ترقی، و بالاخره گفتمان انسانگرایی سوکناک.
لذا در آن دوره در واقع سه گفتمان متفاوت هم زمان، مردم را به خود جذب کردند و من در سخنان امروزم به تشریح هر یک از این گفتمانهای جداگانه پرداختم. به نظر من به این دلیل است که پس از دهها سال سرکوب، موجی از آزردگی در اوایل سال ۲۰۱۱ دنیای عرب را درنوردید. متأسفم که در یک خلاصه بهتر از این نمیتوانم مطلب را ادا کنم.»
گروه بحث ۲:
کانادا و مسائل اخیر خاورمیانه
مجتبی مهدوی از دانشگاه آلبرتا
موضوع: کانادا و منزلت متفاوت بودن
فرازهایی از سخنرانی پروفسور مجتبی مهدوی:
من در صحبتهایم در رابطه با دو وجه مشخص کانادا در سیاست داخلی و سیاست خارجیاش اشاره کردم و گفتم که سیاست داخلی کانادا شناخته شده است و آن هم کشوری است که چندفرهنگی و چند قومیتی را به اصطلاح تبلیغ میکند و مورد حمایت قرار میدهد. در وجه خارجیاش هم کشوری است که به هر حال به عنوان مدافع حقوق بشر شناخته میشود و مدافع مداخله به نفع حقوق بشر است. یکی از کشورهایی است که در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به بعد در سازمان ملل ابتکار یک اصل تازهای در حقوق بینالملل بنیاد نهاده به نام: اصل مسئولیت برای حفاظت. هر کدام از این دو وجه داخلی و خارجی را به طور مشخص توضیح دادم ولی سعی کردم در مدت محدودی که برای صحبت داشتم، بتوانم راه کارهای هر دو وجه را نشان بدهم و مسئلهشناسی بکنم و بگویم که آن چیزی که در واقعیت وجود دارد، با آن چه که در تئوری است، فاصله زیادی دارد. نشان بدهم که هم در سیاست داخلی چندفرهنگی موجود را که به صورت ایدهآل، واقعاً دلمان میخواهد که باشد، با چند فرهنگیای که من اسم آن را گذاشتم چند فرهنگی نیولیبرال، تفاوت دارد. و در سیاست خارجی هم متأسفانه نه دفاع از حقوق بشر و مداخلههای دوستانه، به خاطر تناقضهای جدیای که وجود دارد در عملکرد این اصل، آن شکل باید و شاید را ندارد.
البته در این سیاست، یک روندی وجود داشته و به این جا رسیده ولی به طور کلی شاید بشود گفت که کانادا بعد از دوران ژان کریتین، یک مسیر مشخص تمایل به راست را طی کرده. هم در سیاست داخلیاش که سیاستهای نیولیبرال تقویت شده و هم در سیاست خارجیاش – به خصوص در دوران اخیر – دوران محافظهکاران، این چرخش را به طور مشخصتر میبینید. تفاوتهایی در دولت محافظهکار هارپر و لیبرالهای گرایش به راست وجود دارد. لیبرالها در امور حقوق اجتماعی، هم چنان چپتر از محافظهکاران فکر میکنند. مثلا درباره حقوق هم جنسگراها و امور اجتماعی، لیبرالها مترقیتر از محافظهکاران عمل میکنند ولی در عرصه اقتصاد هر دو حزب؛ نیولیبرال هستند و در سیاست خارجی هم تفاوت جدیای متأسفانه من نمیبینم.
گروه بحث ۳:
معماری و فضای شهری در دنیای اسلامی
ایوانتینا بابولا از دانشگاه ویکتوریا
موضوع سخنرانی:معماری مسجد در جنوب یونان امپراطوری عثمانی
فرازهایی از سخنرانی پروفسور ایوانتینا بابولا:
«من به اتفاق همکار دیگری در حال کار روی پروژهای هستیم در مورد معماری در امپراطوری عثمانی. به این منظور به قسمت جنوبی یونان میرویم و در آنجا به عکسبرداری از آثار و بقایای بهجا مانده از امپراطوری عثمانی میپردازیم. این آثار شامل مساجد، فوارهها و سایر زیر ساختها از قرن ۱۵ تا اواخر قرن ۲۰ است. تاکنون توانستهایم ساخت وسازهایی را شناخته و به ثبت برسانیم که پیش از این ثبت نشده بودند. همچنین در مورد ساخت و سازهای شناخته شده و ثبت شده و نیز بازساخت و استفاده مجدد از آنها در طی دو قرن گذشته مطالعه کردهایم. لذا، امروز در اینجا به ارائه نتایج اولیه آن پژوهش پرداختم، با تمرکز بر مساجدی که بررسی کرده بودیم و روابط این ساختارها با چشم انداز پیرامون آنها.
هدف ما برای مطالعه روی این موضوع، شناسایی ساختارهای معماری دوران امپراتوری عثمانی است که در یونان به خوبی شناخته شده نیست. ما شاهد تاکید زیادی برای مطالعه گذشته هستیم، اما عمدتاً مطالعه گذشته کلاسیک است. اما معماری دوران امپراتوری عثمانی چندان شناخته شده نیست. در شمال یونان اندک شناخت از این معماری وجود دارد اما در جنوب یونان چنین مطالعهای انجام نشده بود. لذا، ما خواستیم در این زمینه شناخت بهتری حاصل شود و تمرکز مطالعه گذشته تنها بر گذشته کلاسیک قرار نگیرد، بلکه گذشته نزدیک هم مورد مطالعه قرار گیرد.»
گروه بحث ۴:
نگرش وضعیت مطالعه اسلام و خاور میانه
تاماس کوهن از دانشگاه سایمون فریزر
موضوع سخنرانی: به میان آوردن امپراطوری عثمانی: بازبینی حکومت در اواخر امپراطوری عثمانی، ۱۸۳۹ – ۱۹۲۲
فرازهایی از سخنرانی پروفسور کوهن:
«اگر بخواهم مطلب خود را خلاصه کنم باید بگویم من در مورد استدلالی که بسیاری از همکارانم در مورد تاریخ اواخر امپراطوری عثمانی کردهاند بحث دارم. این استدلال مبنی بر این است که امپراطوری عثمانی در اواخر کار خود به شکلی فزاینده مانند یک دولت – ملت اداره میشد که تمرکز خود را بر یکدستی، همگونی و مانند آن گذاشته بود. امروز در سخنان خود، که بر تاریخ بخش یمنی امپراطوری عثمانی، از سالهای ۱۹۷۰ تا پایان جنگ جهانی اول متمرکز شده بود، من کوشش کردم نشان دهم که این رویکرد تنها بخش درست است و ما دریافتهایم در بخشهای درخور اهمیتی از امپراطوری عثمانی، عکس این استدلال صحت داشته و در این مکانها تمرکز بر خواص، تفاوتها، و چندگونگی نقش مهّمتری در حفظ و بقا امپراطوری داشتهاست.
به باور من تشخیص این مساله دارای اهمیت است زیرا اغلب شاهدیم که تاریخ خاورمیانه به سادگی به شکل گذار از امپراطوری به دولت – ملت تفسیر میشود، امری که در واقع ساده کردن مساله است. به گمان من تا پایان دوران امپراطوری اشکال ویژه حکومتداری به شیوه امپراطوری، نقش پر اهمیت و معنا داری در اداره این مجموعه عظیم داشته است.»
گروه بحث ۴:
نگرش وضعیت مطالعه اسلام و خاور میانه
آزاده یمینی همدانی از دانشگاه سایمون فریزر
موضوع سخنرانی: موجهای ترجمه: انکسار امواج حافظ
فرازهایی از سخنرانی پروفسور آزاده یمینی همدانی:
صحبت من درباره اثر شعرهای حافظ در نوشتههای گوته بود. گوته نویسنده و فیلسوف آلمانی است که ترجمهی آثار حافظ را بدست میآورد و تأثیر زیادی بر آثار و نوشتههای گوته باقی میگذارد. گوته برای چند سال شروع میکند به شعر گفتن و شعرهایی که میسراید خیلی نزدیک به شیوه و سبک حافظ است. در نوشتههای خود اذعان میکند که حافظ مثل یک برادر برای اوست و حتی شروع میکند به فارسی یاد گرفتن. هفتهای چند روز فارسی یاد میگیرد و شروع میکند به فارسی نوشتن.
گوته یک نویسنده شهیر آلمانی است که از اینجا ما میتوانیم پی ببریم که دو نویسنده با هم یک رابطهای دارند و چگونه افکار آنها روی هم اثر میگذارد. چیز مهمی که در صحبتهایم سعی کردم اشاره کنم این بود که این شعرها فقط در متن باقی نمیماند و در موسیقی کلاسیک آلمان هم مثل آثار بتهوون، شوبرت، شوپن راه مییابد و در موسیقی کلاسیک خودمان نیز این وجود درد. علاوه براین پس از مرگ گوته، وقتی به کتابخانه خصوصیاش دست مییابند، متوجه میشوند که گوته روی صفحات دیوان حافظ، علامتگذاری کرده بوده و به دقت دیوان حافظ را مورد مطالعه قرار داده بوده.
گروه بحث ۴:
نگرش وضعیت مطالعه اسلام و خاور میانه
امیر میرفخرایی از دانشگاه کوانتلن
موضوع سخنرانی: آموزش و پرورش جهانی، کانادا، و اصلاح برنامه درسی در ایران
فرازهایی از سخنرانی پروفسور امیر میرفخرایی:
«من در مورد کتابهای درسی در ایران سخنرانی کردم. و گفتم که چگونه این کتابها عوش شدند. صحبت اصلی من پیرامون این بود که متأسفانه در ایران، افرادی که در اقلیت هستند، تاریخشان و مسائل مورد توجهشان اجازه داده نمیشود که پیرامون آن صحبت کنند. اطلاعاتی که از کتابها حذف میشود، باعث میشود تا راهیابی به دموکراسی مقدور نشود. یکی دیگر از دلایل عوض کردن کتابها، به خاطر معرفی تئوریها و نیز برنامههایی است از طرف سازمان ملل متحد ارایه میشود. اگرچه این نظریهها، اساسشان خوب است و به قول معروف میخواهند دموکراتیزه بکنند، اما با نوع اجرا و نحوه پیاده کرده آن در ایران، این نظزیهها تأثیر منفی برجا میگذارد.
من در سخنرانیام، کتابهای درسیای را مورد بررسی قرار دادم که از سال ۱۹۸۶ میلادی تا سال ۲۰۰۴ میلادی مورد استفادهی مدارس در ایران بوده است. چاپهای متفاوت این سالها را مورد کندکاو و پژوهش قرار دادم و اساس مقایسه کتابها را نیز از قبل از ۲۰۰۱ و تا بعد از ۲۰۰۱ بنا نهادم. در سال ۲۰۰۱ اساس آموزش جهانی در ایران از سوی سازمان ملل متحد معرفی میشود و تمام هدف این بود که کتابهای درسی را براساس تئوری آموزش جهانی عوض کنند. نظریهای که میگوید ما باید آموزش صلح را به همه یاد بدهیم. ما باید جزوی از تنوع باشیم و ذهنیت محیط زیست را گسترش بدهیم و به دانشآموزان یاد بدهیم تا در این جهان بتوانیم همکاری داشته باشیم و به طور مشترک زندگی کنیم.»
گروه بحث ۴:
نگرش وضعیت مطالعه اسلام و خاور میانه
اندرو وندر از دانشگاه ویکتوریا
موضوع سخنرانی: ساخت شکنی خاورمیانه اسلامی: قدرت اندیشه کانادائی در کمک به آشکار ساختن واقعیتهای تاریخی و سیاسی پنداشتی
فرازهایی از سخنرانی پروفسور اندرو وندر:
«صحبت من در این مورد بود که چگونه میتوان از اندیشمندان مختلف و مهم کانادایی به منظور فراهم آوردن ابزار تفسیر و روشنگری برای کمک به تجزیه وتحلیل گفتمانهای پیرامون ساختار یا پندار خاورمیانه اسلامی بهره گرفت. گفتمانهای دانشگاهی، گفتمانهای سیاستسازی، و گفتمانهای رسانههای عمده. استدلال من این بود که دو دانشپژوه کانادایی که به مسائل اساسی در مورد دین و فلسفه میپردازند، ویلفر کم اسمیت و چارلز تیلور، هر یک ابزارهایی برای بازگشایی دوگانههای تقلیلدهنده مذهبی – سکولار، اسلامی – غیراسلامی، خدامداری – غیرخدامداری، و دولتهای به اصطلاح سکولار عقلایی ارائه کرده و ایدههای آنها کمک میکند که در درجه اول روایتهای فرضی و تقلیلدهنده نگرش به دین و سکولاریسم را رونمایی کنیم، و بپرسیم راههای آلترناتیو نگرش به پیچیدگیهای واقعی آنچه که جریان دارد کدام است.
همچنین نگاهی انداختم به این مساله که چگونه برخی تئوریسینهای ارتباطات کانادایی، به ویژه هرالد یینیس و تا اندازهای مارشال مک لون، ابزار مورد نیاز برای درک رابطه بین امپراطوری و ارتباطات را فراهم میکنند. این خلاصه صحبت من بود.»
فراهمایی دانشجویی دانشگاههای غرب کانادا:
گروه بحث ۲ از فراهمایی دانشجویی
پنداشت ملت
جسیکا سینگ دانشجوی دوره لیسانس از دانشگاه ویکتوریا
موضوع سخنرانی: مفهوم هویت مادون انسان در جنگ آمریکا علیه ترور
فرازهایی از سخنرانی جسیکا سینگ:
«من به سیاست خارجی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر در رابطه با جنگ علیه ترور پرداختم و استدلال کردم که این سیاست نسبت به جنگجویان القاعده و طالبان بسیار تبعیضآمیز است. برای ارایه مدعای خود از برخی تئوریها استفاده کردم و در این زمینه از حمید دباشی تاثیر گرفته بودم. یکی از کارهای دباشی که واقعا بر کار من اثر گذار بود کتابش بهنام «پوست قهوهای، صورتکهای سفید» است و نقل قولی که آوردم این بود که «قهوهای تبدیل به سیاه پوست جدید شدهاست و مسلمانان یهودیهای جدید هستند» جسیکا به چند سئوال شهروند بیسی نیز پاسخ میگوید:
شهرگان: پس از رسیدن اوباما به قدرت آیا تغییر معنا داری در سیاست آمریکا در این زمینه به وجود آمده است؟
جسیکا: به نظر من کابینه اوباما سیاست جورج بوش را ادامه داده است زیرا که همان تیعضها اعمال میشود اما ظاهر بهتری به خود گرفته است.
شهرگان: آیا برای در نظر داشتن حقوق بازداشتیها در عمل هیچ تغییری صورت گرفته است؟
جسیکا: در برخی قوانین کمیسیون نظامی اندکی تجدید نظر شده است اما فرمانهای جورج بوش هنوز اجرا میشوند و لذا در مجموع اوضاع تغییر عمدهای نکرده است.
شهرگان: آینده گوانتانامو چگونه است؟
جسیکا: از آنچه که تا کنون خواندهام هیچ قراری برای بسته شدن آن وجود ندارد. بلکه تا آنجا که میدانم آمریکا مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار در بازسازی این بازداشتگاه سرمایه گذاری کرده است.
شهرگان: اخیرا؟
جسیکا: بله اخیرا، و لذا ادعایی که اوباما در سال ۲۰۰۹ مبنی بر بستن گوانتانامو در مدت یک سال کرد بی ارزش بود. هیچ برنامهای برای بستن این بازداشت گاه وجود ندارد.»
گروه بحث ۲ از فراهمایی دانشجویی
پنداشت ملت
ناصر جهانی اصل نامزد دکترا از دانشگاه ویکتوریا
موضوع سخنرانی: احزاب سیاسی کردستان شرقی: زندگی، مبارزه و امید
فرازهایی از سخنرانی ناصر جهانی اصل نامزد دکترا:
«من در مورد سازمانها و احزاب کردستان ایران صحبت کردم که در ایران بودند ولی پس از سالهای ۱۹۶۰ که این سازمانها و احزاب با جمهوری اسلامی ایران درگیر میشوند، یواش یواش عقبنشینی میکنند به کردستان عراق. مهمترینشان حزب دموکرات کردستان ایران است که بعدا از آن منشعب شده و یکی هم کومله است که در آن موقع اسم آن حزب کمونیست ایران بود که بعد شاخه کردستان آن میشود کومله یکی هم سازمان خباط که این هم یک سازمان کردی است. که اساسا من بیشتر پیرامون این سه گروه صبت کردم که چه بر سر آنها آمده. اینها وقتی رفتند به عراق، شکل مبارزشان عوش شد. مسئله اصلی این است که از مبارزه مسلحانه دست کشیدند و بیشتر مبارزه آنها سیاسی است و فقط آموزش نظامی میبینند که گر در روزهای آینده اتفاقاتی در ایران صورت بگیرد، بتوانند مسلحانه شرکت کنند. از تلویزیون استفاده میکنند، از ماهواره استفاده میکنند، رادیو دارند، اینترنت دارند. الان شکل مبارزهاش سیاسی است و فرم زندگیشان در مجموع عوض شده. قبلا پیشمرگه بودند، چریک بودند و در کوهها بودند.
این تغییرات به دلایل زیر است؛ یکی این که محیطشان عوض شده و جنگی در کار نیست. مجبور نیستند در کوهها بمانند. به شهرهای مختلف کردستان عراق آمدند. امکاناتی دارند، خانههای معمولی دارند نه با کیفیت عالی، ولی خوب، زندگی شهرنیشینی دارند و چون مبارزه مسلحانه نمیکنند، در واقع خود دولت کردستان عراق مانع کار اینهاست. در واقع اینها به توافق رسیدند که مبارزه مسلحانه نکنند. در عوض جمهوری اسلامی به خاک آنها تجاوز نکند، توافقی صورت گرفته و شکل مبارزه آنها اکنون سیاسی است. مورد دیگری که صحبت کردم این بود که این گروهها خیی امید دارند که بتوانند تغییراتی در ایران صورت بدهند و کردها هم بتوانند چیزی بدست بیاورند.
گروه بحث ۳ از فراهمایی دانشجویی
سیاسی کردن جنسیت و هویت
رقیه رزمآرا دانشجوی دوره فوق لیسانس از دانشگاه اس اف یو
موضوع سخنرانی: بررسی فیلم «جهادی برای عشق»
فرازهایی از سخنرانی رقیه رزمآرا:
من پیرامون فیلمی که توسط یک مسلمان همجنسگرا ساخته شده صحبت کردم. این فیلم «جهاد برای عشق» نام دارد که تمرکزش بر روی ۱۲-۱۰ نفر همجنسگرا مرد و زن بود که عدهای ایرانی هستند و در ترکیه پناهنده شدند. تعدادی از مصر است و یکی هم صوفی است که در ترکیه زندگی میکند. نکتهی این فیلم این است که تلاش میکند نشان بدهد که اسلام یک دین وحشی و عقب مانده نیست. یک نفر میتواند هم مسلمان باشد و در عین حال همجنسگرا هم باشد. من سعی کردم به دید خودم، جاهای مشکلدار فیلم را بررسی کنم. چون این فیلم روی مذهب تمرکز دارد من نمیتوانم بپذیرم که تنها با انتخاب یک فاکتور دین و مذهب، کل هویت جنسی یک نفر نشان داده شدهاست. در واقع تلاش من این بود که بگویم مؤلفههایی مثل فرهنگ و جامعه نقش بیشتری از مؤلفهای مثل دین دارند. نزدیکی فیزیکی دو همجنس، جزو سنتهای تاریخی مردم ایران و ترکیه است. مثلاً مؤلفههایی مثل دو مرد در کنار هم دراز بکشند و بخوابند و یا همدیگر را ببوسند و یا بغل بکنند، و یا دو زن در کنار هم بخوابند و یا همدیگر را ببوسند و بغل بکنند – در کشورهای مذهبی که این شیوه عمدتاً در سنت و فرهنگشان هست – به نام همجنسگرا نمیتوان از آنها یاد کرد، اما در این فیلم کارگردان به این مؤلفهها اشاره نمیکند با این که خودش هندی است و از فرهنگ شرقی میآید ولی بیشتر عمرش را در آمریکا گذراندهاست.»
گروه بحث ۴ از فراهمایی دانشجویی
آموزش و شناختشناسی
مهران نورافکن نامزد دکترا از دانشگاه اس اف یو
موضوع سخنرانی: توسعه موثر مهارتهای زبان دوم در کلاس درس EFL
فرازهایی از سخنرانی مهران نورافکن نامزد دکترا:
«چیزی که من ارایه دادم پیرامون آموزش زبان انگلیسی بود. تمرکزی که روی پژوهش داشتیم، آموزش زبان انگلیسی در کلاس درس بود. خیلی از افرادی که از ایران به کانادا میآیند، چون انگلیسیشان را در کلاسهای درسی ایران یاد گرفتند، با این که نمرات بالایی در توفل و ILS دارند و ارزیابیهای مختلف مهاجرت را میگذرانند، باز هم وقتی به کانادا میآیند، در فهم مطلب و یا در تعبیر و تفسیر پیامهایی که میفرستند بین خودشان و یا به کسانی که انگلیسی صحبت میکنند، دچار مشکلاتی میشوند. این مشکل را من بررسی کردم البته در طی دو – سه سال. پژوهشهایی که انجام شده، نشان میدهد که مشکل اصلی برنمیگردد به این که آیا نحوه آموزش بد است یا خوب؟ مسئله این است که بیشتر در کلاسهای درسی، تأکید روی ساختارها و واژگان است و از چیزی که غافل میشوند، دنیای استعاری است که هر زبان برای خودش دارد. این تحقیقی که من انجام دادم به این توصیه میرسد که غیراز این که به کلاسهای درسی تأکید بکنند در ساختارها و واژگان، یک مقدار دنیای واقعی هر زبان را به داخل کلاس بیاورند. ما سعی کردیم که دنیای واقعی انگلیسی را به داخل کلاس درس ببریم. نتایج نشان داده که روانی کلامی و روانی مفهومی هر دو با هم تقویت شوند در حالی که در کلاسهایی که بر مبنای متن است، فقط روانی کلامی است.
مثلا خانوادهای که از ایران میآید به این استان و در نورتونکوور زندگی میکند، بچهاش را میفرستد در کلاس درسی آقای ایکس که من اسماش را نمیآورم و قرار باشد که همان کتاب درسی را در این کلاسها بخواند و بعد بیاید منزل و برود خرید و همه چیز به زبان فارسی باشد، هیچ تفاوت زیادی ایجاد نمیشود. منظور این است که ما بتوانیم آن دنیایی که به قول معروف تبادلات بین گویندگان محلی، وارد کلاس بکنیم، حال این کلاسها در ایران، چه در افغانستان و چه در ونکوور باشد، نتیجهها متفاوت خواهد بود. خیلی از افرادی که در جامعه خودشان، زبان دوم را یاد میگیرند، این مشکلات را دارند. خیلیها هستند که ۲۰ تا ۳۰ سال این جا زندگی میکنند ولی هنوز در ارتباط با درست صحبت کردن انگلیسی و ارتباط برقرار کردن، مشکل دارند.»
گروه بحث ۵ از فراهمایی دانشجویی
رویارویی با دولت مدرن
میریام مولر نامزد دکترا از دانشگاههای آزاد برلین در آلمان و دانشگاه ویکتوریا
موضوع سخنرانی: هویتهای در حال جنگ در جنوب یمن، در آمیختن مارکسیسم – لنینیسم با جامعهای قبیله ای
فرازهایی از سخنرانی میریام مولر نامزد دکترا:
«مطلبی که ارائه کردم عمدتا بر این واقعیت متمرکز بود که در یمن تاکنون هر گونه ابتکار رسمی برای اتحاد ملی و دولتی، هویت قبیلهای و گروههای مختلف موجود در این کشور را نادیده گرفته بود. و با به حساب نیاوردن آن گروههای گوناگون در جامعه طبعا موفق به رساندن فرایند مورد نظر خود به سر انجام نشدهاند. استدلال من این است که پروژه دولت – ملت ساختن در یمن هنوز در میانه راه فرایند خود است و آنچه که اکنون در جریان خیزشهای عربی میبینیم این است که در این فرایند آشکار شده است کنار گذاشتن مهمترین بازیگران از فرایند مورد نظر موجب به درازا کشیدن آن میشود. در مقطع کنونی اگر چه دولتهای خارجی در یمن دخالت دارند اما آنان مجبور به تجدید نظر در استراتژی خود برای رسیدن به دولت ملتی پایدار خواهند شد. آشکار است که جامعه یمن نمیتواند خود را با مدل غربی دولت – ملت تطبیق دهد. آنها بایستی راه خود را پیدا کنند.
کاری که در این پژوهش کردم این بود که مطالعه موردی ساخت دولت – ملت را در حکومتی مارکسیستی به کار برم که در جنوب یمن استقرار یافته بود. آنچه که به روشنی میشد دید، این بود که حزب مارکسیست – لنینیست به میزان معینی خود را به قبایل مربوط کرده بود و توانست رژیم خود را مستقر کند. اما نتوانست در دراز مدت آن را نگهدارد زیرا که اساسا ایدئولوژی آنها با تفکر مردم، و البته با دولتهای دیگر منطقه خوانایی نداشت. در پایان تصور آنها هر گز به واقعیت نپیوست و جامعه یمن البته سوسیالیستی نشد.»
وی پیش از این در گفتوگو کوتاهی با شهرگان پیرامون فراهمایی دانشجویی گفت:
«به نظرم کلّ ایده برپایی فراهمایی از گروه علمی و دانشجویان ایده بسیار خوبی است. به ویژه که این رویداد دانشگاههای غرب کانادا و برخی از دانشگاههای دیگر را در موضوعی که فکر ما را به خود مشغول داشته، مرتبط میکند. دلیل دیگر علاقهام به این رویداد جنبه تنوع موضوعی آن است، و همانگونه که بسیاری از شرکت کنندگان دیگر میگفتند تاکنون امکان مشابه دیگری برای اموختن در زمینههایی متنوع و در چنین زمانی کوتاه نداشتهایم. جوّ رویداد نیز بسیار خوب است. من تقریبا از تک تک گروه بحثها لذّت بردم و شرکت در این گونه بحثها را با توجه به این که مسائل بسیار مشکل را به شیوه سادهای ارائه میکنند، توصیه میکنم.»
در حاشیه فراهمایی:
هنگام استراحت در بین برنامههای فراهمایی در روز شنبه ۲۳ ماه مارس، ضمن صحبت و تبادل نظر با سخنرانان و شرکتکنندگان، صدای موسیقی زندهای بهگوش می رسید که گام به گام حاضرین داخل سالن پذیرایی را به سمت خود میکشید. قطعات بیکلامی از تصنیفهای بهار دلکش، مرغ سحر، تا بهار زندگی و . . . یکی پس از دیگری توسط یک نوازنده که با هر چند اجرا، سازهای بربط و تار و سهتار را با هم عوض میکرد، به گوش میرسید. این سازها، لحظات زیبا و سرخوشی را در نخستین روزهای بهاری ویکتوریا برایمان به ارمغان میآورد. نکته قابلتوجهتر، اجرای این سازها توسط یک نوازنده کانادایی بود که همراه با تنبک نوازنده جوان ایرانیتبار همراهی میشد. پس از پایان اجرای موسیقی به سراغ نوازنده کانادایی تبار رفتیم. سئوال را از معرفیاش به زبان انگلیسی شروع کردیم که او در پاسخ با لهجهی شیرین فارسی گفت: «میخواهید به انگلیسی پاسخ بدهم و یا به فارسی؟» در ادامه، پاسخهای او را به زبان فارسی میخوانید:
«من داگلاس هنسلی هستم و وقتی ۱۸ سال داشتم، عاشق موسیقی ایرانی شدم. در دانشگاه اوریگان درس میخواندم و سیتار هندی داشتم و پرسیدم اگر کسی هست که به من سیتار هندی یاد بدهد؟ اما هیچ کسی نبود. ولی یک آقای ایرانی بود که سنتور میزد و در کلاس موسیقی ایرانی به دانشگاه معرفی میکرد. ایشان غلامحسین جنتیعطایی بودند. بعد ایشان به دانشگاه یوتا میروند و من هم دنبالش رفتم. با برادرش فیروز جنتیعطایی کار کردم. بعد از مدتی به سانفرانسیسکو رفتم. در طی این روزها، در ایران انقلاب شد و خیلی از نوازندگان و موزیسینها به کالیفرنیا رفتند. خوشبختانه در کالیفرنیا با استاد محمدرضا لطفی مدتی کار کردم و وقتی ایشان رفتند به واشنگتن، من رفتم به پاریس. در پاریس آموزش تار را نزد داریوش طلایی گرفتم و سهتار را از رضا قاسمی آموختم و نی را از حسین عمومی و خیلی هم از آموزش گرفتن این موسقی خوشحال بودم. بعد به سیاتل رفتم که در طی یکسال داریوش طلایی در سیاتل بود اما او هم بعد از یکسال دوباره برگشت به پاریس و من تنها ماندم و آمدم به ویکتوریا و با گروه دریا آشنا شدم و اکنون میتوانم با این گروه کار کنم.
فارسی را در دانشگاه اوریگان یاد گرفتم. بعد که به یوتا رفتم، در آن جا کلاس گرفتم و وقتی در پاریس بودم، فارسی زبان اول من شد و هیچ به زبان فرانسوی صحبت نکردم. چون با تمام کسانی که روبرو میشدم و با آنها کار میکردم، ایرانی بودند و هرجا که میتوانستم و فرصتی بود، فارسی یاد گرفتم.»
داگلاس هنسلی را یک جوان ایرانی به نام آرین نورایی با تنبک همراهی میکرد. آرین نورایی، ۲۰ ساله، از سن ۴ – ۵ سالگی تنبک را نزد ارژنگ کامکار در ایران یاد گرفت و اینک نزدیک هفت سال است که در ویکتوریا – کانادا زندگی میکند و همراه با داگلاس هنسلی عضو گروه موسیقی دریا در شهر ویکتوریا – کانادا است.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
هادی ابراهیمی رودبارکی متولد ۱۳۳۳- رشت؛ شاعر، نویسنده و سردبیر سایت شهرگان آنلاین؛ مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کاناداست.
فعالیت ادبی و هنری ابراهیمی با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیلهمرد، گردون، تجربه، شهروند کانادا و مجله شهرگان آنلاین چاپ و منتشر شدند.
او فعالیت فرهنگی خود را در دیاسپورای ایران فرهنگی – کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز کرده و سپس در فرگشتی «آینده» و «شهروند ونکوور» را منتشر کرد و از سال ۲۰۰۵ تاکنون نیز سایت شهرگان را مدیریت میکند.
ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، به نشر کتابهای شاعران و نویسندگان دیاسپورای ایران فرهنگی پرداخت و بیش از ۱۰ کتاب را توسط نشر آینده و نشر شهرگان روانه بازار کتاب کرد. اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در سال ۲۰۰۳ بههمراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راهاندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه شب» برای سالها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.
هادی ابراهیمی رودبارکی در سال ۲۰۱۰ رادیو خبری-فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در این رادیو ادامه داد.
آثار منتشر شده و در دست انتشار او عبارتاند از:
۱- «یک پنجره نسیم» – ۱۹۹۷ – نشر آینده – ونکوور، کانادا
۲- «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» ۲۰۱۴ – نشر بوتیمار – ایران
۳- «با سایههایم مرا آفریدهام» گزینه یک دهه شعر – ۲۰۲۴ – نشر آسمانا – تورنتو، کانادا
۴- «گیسْبرگ درختان پائیزی» مجموعه شعرهای کوتاه و چند هایکوواره – در دست تهیه
۵- «ثریا و یک پیمانه شرابِ قرمز» گردآورد داستانهای کوتاه – در دست تهیه