موج نگرانی از بیخبری دو شاعر در ایران + خبر تکمیلی
بیخبری از سرنوشت دو تن از شاعران جوان و معاصر ایران؛ دکتر «سیدمهدی موسوی» و «فاطمه اختصاری» خانواده، دوستان، علاقهمندان و جمع هواداران این دو شاعر را که دوستان صمیمی هم هستند، نگران کردهاست.
دوستان این دو شاعر میگویند که بیش از دو هفته است از آنها بیخبرند! و دو هفتهی پیش در روز شانزدم آذرماه و بعد از ممنوع الخروج شدن، سیدمهدی موسوی و فاطمه اختصاری ظاهراً به دادسرایی در تهران احضار میشوند اما این دو در دادسرا حاضر نمیشوند. دوستانشان که از شعبه این دادسرا بیاطلاعاند میگویند که از ساعت ۲ بعدازظهر همان روز این دو شاعر ناپدید میشوند! خانوادههایشان نیز از سرنوشتشان بی اطلاعند.
خبرهای جسته گریخته و تائید نشدهای از بازداشت این دو تن به گوش میرسد. تاکنون از سوی هیچ مرجعی خبر دستگیری و بازداشتشان اعلام نشده است.
دوستان این دو شاعر میگویند: «ما نگرانیم! و اطمینان از سلامتشان مهمترین خبری است که باعث آرامش خانواده و دوستان میشود.»
پیش از این آثار این دو شاعر توسط همکارمان سپیده جدیری به خوانندگان هفتهنامه شهروند بیسی و سایت شهرگان معرفی و منتشر شده بود.
فاطمه اختصاری در گفت و گو با شهرگان در پاسخ به سئوال سپیده جدیری پیرامون شعر فمینیستی و پست مدرن گفت: «شعر من در ستایش زنان نیست. شعر من نگاهی بی پرواست به زن و مشکلاتش به عنوان یک انسان. شاهدی بی قضاوت که میخواهد تنها تلنگری باشد به خود زن که کمی بالاتر بیاید و نگاهی دیگرگونه به خویشتن داشته باشد. شعر من نمیخواهد به زور آشپرخانه و بیان نیازهای جنسی، زنانه شود. شعر من زنانه است چون از اندیشه و نگاه زنانه منشاء میگیرد و میخواهد این اندیشه را بی هیچ خودسانسوری بیان کند.»
سیدمهدی موسوی نیز در گفت و گو با شهرگان که توسط همکار شاعرمان سپیده جدیری در نیمه اول فوریه ۲۰۱۲ انجام شد، درباره غزل پست مدرن گفتهبود: «خوبی غزل پست مدرن در آن است که هر کس با دیدگاه و اندیشهی خودش به تکنیکها و فرم و زبان خود، دست پیدا کند. ادبیات امروز به مهدی موسوی ِ متکثر شده احتیاج ندارد بلکه به بچههایی احتیاج دارد که راه خود را انتخاب کنند و آن را به اوج برسانند. اگر روزی غزل پست مدرن در شاعری و نگاه شعری او خلاصه شود روز مرگ آن است.»
خبر تکمیلی:
سایت کلمه بازداشت مهدی موسوی و فاطمه اختصاری توسط اطلاعات سپاه را تائید کرد.
این سایت مینویسد: «مهدی موسوی و فاطمه اختصاری در پی ممنوع الخروجی در تاریخ ۱۶ آذر به دادسرای اوین احضار و پس از آن توسط تیم اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و روانه بند ۲-الف میشوند.
اطلاعات سپاه در دور جدید سرکوب های کور خود علاوه بر بازداشت «فعالان شبکه های مجازی»، «مدیران سایتهای آی تی» و «مدیران سایتها و هنرمندان موسیقی زیر زمینی» به بازداشت «هنرمندان و شاعران» روی آورده است. بازداشت های کوری که برای ایجاد فضای رعب در فضای مجازی صورت گرفته و تلاش میشود چهره ای قدرتمند از تیم سایبری سپاه را از خود نشان دهد.
مهدی موسوی و فاطمه اختصاری که تحت فشار بازجویان اطلاعات سپاه هستند در شرایط نامساعدی در بند ۲-الف سپاه به سر میبرند و بازجویان و عوامل سایبری اطلاعات سپاه هم اکنون صفحات این دو شاعر جوان را در شبکههای اجتماعی در اختیار دارند.
پیش از این کلمه از دور جدید سرکوب فعالان اینترنتى از سوى اطلاعات سپاه، علاوه بر حوزه فیس بوک و پایگاه هاى تخصصى «آى تى» همچون «سایت نارنجى» یکى دیگر از عرصه هایى که نهاد امنیتى اطلاعات سپاه اخیرا بر آن متمرکز شده و اقدام به بازداشت شهروندان مى کند «موسیقى زیرزمینى» است.
بازداشت مدیران یک سایت موسیقی توسط اطلاعات سپاه
بازداشت دو تن دیگر از مدیران و فعالان فیس بوک توسط اطلاعات سپاه
فاطمه اختصاری: متولد ۱۳۶۵ در کاشمر، از شاعران غزل پست مدرن در دههٔ هشتاد است. وی در سالهای اخیر در بسیاری از جشنوارههای شعری حضور داشته و موفق به کسب مقام شدهاست. کتاب او «یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینیها» که در سال ۱۳۸۹ از نمایشگاه کتاب جمعآوری شد نیز در سومین دورهٔ جایزهٔ شعر زنان ایران، «خورشید» توانست به مرحلهٔ نهایی راه پیدا کند. داوری جشنوارهٔ غزل پست مدرن در سال ۱۳۸۶ و سردبیری نشریهٔ تخصصی غزل پست مدرن «همین فردا بود» در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ (که در خرداد ۱۳۸۸ توقیف و لغو مجوز شد)، و انتخاب آثار مجموعهٔ «گریه روی شانه تخم مرغ» از دیگر فعالیتهای ادبی اوست.
وبلاگ او در سال ۱۳۸۹ پس از دستگیری اش، بنا به دستور قضایی فیلتر شد و از آن زمان او در وبلاگ جدیدش مینویسد. از فعالیتهای او در وبلاگ جدید میتوان به ایجاد کارگاه مجازی شعر و داستان اشاره کرد. او در ابتدای دههٔ هشتاد در رادیو به عنوان نویسنده و گوینده مشغول فعالیت بود. از دیگر فعالیتهای او حضور در آلبوم جدیدشاهین نجفی به عنوان شاعر و ترانهسرا به همراه سیدمهدی موسوی، افشین مقدم و یغما گلرویی است. کارگاههای شعر او در تهران در سال ۱۳۹۱ با انتشار خبری در باشگاه خبرنگاران جوان و انتشار در خبرگزاریها و سایتهای اصولگرا تعطیل شد. او دانشجوی دکترای رشتهٔ مامایی بوده اما به دلیل فعالیتهای سیاسی-فرهنگی اخراج شده است.
بعد از توقیف و خمیر شدن کتاب اولش، هیچ یک از کتابهای جدید او از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی موفق به کسب مجوز نشدهاند.
سید مهدی موسوی، زادهی سال ۱۳۵۵ در تهران، شاعر ایرانی و پژوهشگر ادبیات است که بسیاری از او با عنوان “پدر غزل پست مدرن” یاد میکنند. او علاوه بر شاعری، در زمینههای نقد، داستاننویسی و سینما هم به فعالیت مشغول است و آثار و مقالههایش در تعدادی از نشریات و رسانههای داخل و خارج از ایران انتشار یافته است. از دیگر فعالیتهای او میتوان به ایجاد کارگاههای شعر و داستاننویسی در شهرهای مختلف ایران نظیر کرج، تهران، شاهرود، مشهد و… در طی سالهای ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۸۸ اشاره کرد. کارگاههای او پس از دستگیریاش در سال ۱۳۸۹ تعطیل شد. همچنین او در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ سردبیری نشریهٔ «همین فردا بود» (نشریهی تخصصی غزل پست مدرن) را به عهده داشت که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران، لغو مجوز شد. او هماکنون در کلاسهای آزاد مؤسسهی “پنجره حکمت” تدریس میکند.
آثار دکتر مهدی موسوی به شرح زیر است:
“پر از ستارهام اما…” (۱۳۷۶)؛ “فرشتهها خودکشی کردند” (۱۳۸۱)؛ “اینها را فقط به خاطر شما چاپ میکنم” (۱۳۸۴)؛ “پرنده کوچولو؛ نه پرنده بود نه کوچولو “-(۱۳۸۹)؛ “آموزش مقدماتی وزن به زبان ساده” (۱۳۹۰- چاپ الکترونیک)؛ “حتی پلاک خانه را” (۱۳۹۱- شعر جنگ)؛ “مردی که نرفتهاست بر میگردد” (رباعیهای سید مهدی موسوی به روایت عکسهای محمد صادق یارحمیدی- ۱۳۹۱)؛ “غذاش بادمجان است” (نشر ناکجا پاریس)؛ “غرق شدن در آکواریوم” (۱۳۹۲).
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید