نگاهی به یک شعر فرناز جعفرزادگان از مجموعهٔ «ثانیههای گیج»
دید
دوید
رسید
ندید
«فرناز جعفرزادگان»
در این اثر کوتاه از بانو جعفرزادگان که من بهصورت خیلی تصادفی با آن برخورد کردم یک واژانه اتفاق افتاده است که با توجه به تعریف حجم یعنی عبور از یک منحنی یا زاویه ـ از واقعیت به فرا واقعیت ـ بدون اینکه جا پا و نشانی از خود بر جای بگذارد در اثر ایجاد حجم کرده است در این عبور برق آسا، شاعر به هیچوجه به طرز عبور و انتخاب فکر نکرده است و با چهار کلمه توانسته است حرکت البته از نوع جهش، ایجاز، تصویری واضح و شفاف و عمیق در عین حال پر محتوا ارائه دهد که در آن جهش و ایجاز به کمک هم آمده و ادراک معنای متن را کمیپیچیده کرده است. که البته با وجود جهش در عناصر، استحاله کاملا طبیعی است. در این واژانه ذهن حجم ایجاد شده بین دیدن و ندیدن و دویدن و رسیدن را درک میکند و از اوج دیدن که در فراواقعیت اتفاق افتاده است به سمت باز هم فراواقعیت و محو شدن تصویر یعنی ندیدن خیز برداشته است و خواننده را بین این دو فضا معلق گذاشته است تا خود با تلاش و تخیل فعال ردپای نویسنده و «آنی» را که درک کرده است، دریابد.
۱۳۹۴