هفت شنبههای بلوچ
روز مشترک زن و مادر
امسال، حضرت رهبر در روز مشترک «زن – مادر» یک بار برای همیشه مسئله زن را با سخنرانی حل فرمودند. در این سخنرانی ایشان خط بطلانی بر برابری زن و مرد کشیدند و فرمودند که برابری گاهی حق و گاهی باطل است و آنچه حق است، عدالت است.
همه ما میدانیم که در نظام جمهوری اسلامی عدالت در مورد زنان بسیار رعایت میشود. ممکن است در بین شما خوانندگان عزیز، خانمها و آقایانی باشند که به قانون اساسی اشاره بکنند و بپرسند که پس چرا یک زن اجازه ندارد رئیس جمهور بشود. خود حضرت رهبر در نطقشان به زیبایی پاسخ اینگونه خوانندگان را دادند:
«با کدام منطق باید زنان، که خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژهای از زندگی آفریده است در عرصههایی وارد کنیم که آنها را دچار رنج و سختی میکند؟»
خوب ملاحظه میفرمایید که وقتی خداوند زنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای مردان «کشتزاری» ساخته است که هرجا که خواستند بتوانند وارد کشتزار خود بشوند، چگونه ما آنها را وارد عرصۀ ریاست جمهوری بکنیم که دچار رنج و سختی گارد ریاست جمهوری بشوند؟ فرض بفرمایید این زن که خداوند او را برای منطقۀ ویژۀ «اتاق خواب» آفریده است، وارد دفتری بشود که پرزیدنت روحانی وارد آن شده است. شوهر این زن اگر بخواهد وسط جلسۀ هیئت دولت وارد کشتزار خود بشود در آنصورت واقعاً کار دولت زار میشود یا نمیشود؟
البته که میشود و به همین خاطر است که بدون اینکه قانون تصریح کرده باشد ما از وارد کردن زنان در عرصۀ وزارت هم جلو گیری میکنیم. اگر نکنیم، کشتزار باران میشود. در آنصورت چنانچه صاحبان سایر کشتزارها هم قصد وارد شدن به کشتزار خود را بکنند آن وقت هیئتِ هیئت دولت دیدنی است. وانگهی وقتی مردان اجازه دارند چهار کشتزار شرعی داشته باشند و هر کدام از آن کشتزارها هم بخواهد وارد عرصههایی بشود که مرتب آنجا عکاسان و دوربینهای تلویزیون حضور دارند، پدر صاحب کشتزار و خود کشتزار در «یوتوب» در نخواهد آمد؟ به همین خاطر است که حضرت رهبر فرمودند: «اگر می خواهیم نگاه ما به مسئله زن، سالم، منطقی، دقیق و راهگشا باشد باید از افکار غربی در مسائلی نظیر اشتغال و برابری جنسی کاملاً فاصله بگیریم.»
واقعاً حضرت رهبر جایی برای هیچ بحثی باقی نگذاشتند. غربیها ارزش زن را پایین آوردهاند. زن در غرب تبدیل شده است به کالا. بلانسبتِ شما، زنها را در غرب خر کردهاند و از کرامت انسانی تهی شدهاند. بیخود نیست که حضرت رهبر فرمودند: «نگاه کاسب کارانه به ظرفیت زنان در مسائل اقتصادی از جمله اشتغال و نگاه تحقیرآمیز به زن و تنزل دادن او به وسیلهای برای اطفای شهوات مردان، مبانی دیگری است که تفکرات غربی را درباره زنان، کاملاً ظالمانه و متحجرانه ساخته است.»
گواه این ادعا را هم به راحتی میشود در نامه سی و یکم نهجالبلاغه یافت آنجا که حضرت امیر علیهالسلام میفرماید: «از رأى زدن با زنان بپرهیز، زیرا ایشان را رأیى سست و عزمى ناتوان است. زنان را روى پوشیده دار تا چشمشان به مردان نیفتد، زیرا حجاب، زنان را بیش از هر چیز از گزند نگه دارد. خارج شدنشان از خانه بدتر نیست از اینکه کسى را که به او اطمینان ندارى به خانه در آورى. اگر توانى کارى کن که جز تو را نشناسد. چنان کن و کارى را که برون از توان اوست، به او مسپار، زیرا زن چون گل ظریف است، نه پهلوان خشن.»
شما به زنان غرب نگاه کنید. هیچ چیزشان به کشتزار و گل نمیخورد و مثل رستم خشن هستند. یک عالمه ریش و پشم دارند و هر کدام هم گُرزی حمل میکند. به همین خاطر هم هست که جوامع غربی عقب افتاده هستند. به همین کاترین اشتن نگاه بکنید. به این میگویند زن؟ با او میشود مشورت کرد؟ ظریف که هیچ، حضرت رهبر و تمام علمای کرام ما را منتر خودش دارد. این چه کشتزاری است؟ خدا پناه بدهد که صاحب این کشتزار چطور وارد کشتزار خودش میشود.
به همین خاطر حضرت رهبر درست و به جا در «تبیین دومین الزام دستیابی به راهبرد صحیح در مسئله زن» (جمله مال خود آقاست. ایرادی در آن میبینید تشریف ببرید به خودشان بگویید!)، تکیه بر متون اسلامی را ضروری خواندند.
حالا این وسط هم یک عده پیدا میشوند به مسائل بسیار کوچکی در متون اسلامی پیله میکنند. مثل نصف بودن دیه زن، نصف مرد ارث بردن، شهادت دو زن برابر یک مرد و یا اینکه حق طلاق در دست مرد است.
اینها در برابر بلاهایی که غرب سر زن در آورده است هیچ هستند. اسلام نفقه دادن به زن را وظیفه مرد دانسته در حالی که در غرب زن بیچاره برای صبحانه و نهار و شام خودش خودش باید برود کار بکند. شوهرش را خودش میتواند طلاق بدهد. بسیاری از مغرضین این را نمیبینند که چطور یک مرد مسلمان برای زن خودش لباس و گوشواره و انگشتر میخرد و فقط اشاره میکنند که خداوند فرموده: «آن دسته از زنان که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و (اگر موثر واقع نشد) در بستر آنها را ترک کنید و (اگر آن هم موثر نبود) آنها را بزنید!» این زدن بسیار بهتر است برای زنان نسبت به آن بلاهایی که غرب بر سر زن در میآورد. آن بلاها آنقدر زیاد هستند که شما به هر کدام از مؤسسات و ادارات و وزارت خانههای غرب وارد شوید آنها را میبینید. غرب پر است از زنان بلازده که خودشان هم نمیدانند و برای زنان خوشبخت ما که دست به خودسوزی میزنند و به خاطر غیرت و مردانگی و مسائل ناموسی کشته میشوند، دلمیسوزانند. به همین خاطر ما نباید نسبت به نطق آقا بی تفاوت باشیم. نباید به حرف مغرضین گوش بدهیم. باید برویم و این نطق را پیدا کنیم و بخوانیم و خودمان ببینیم که جهان به کجا میرود و آقا ماشاءالله به کجا میرود.
سئوال یک: چرا روز زن و مادر مشترک است؟ آیا اینجا هم باید حق زن نصف بشود؟
پاسخ: خیر حق زن هیج جا نصف نشده است. حتی آنجا هم که مغرضین به دیه و ارث و غیره و ذالک اشاره میکنند هم نصف نشده است. چون زنان نصف دیگرش را غیر مستقیم به صورت نفقهای، خورد خورد، از مرد میگیرند.
و اما در مورد اشتراک روز، باید عرض کنم که در اینجا زن یعنی همان مادر و مادر هم یعنی زن، چون زنان یا مادر هستند یا در نوبت مادر شدن قرار دارند. در واقع یکی هستند و تمام و کمال یک روز کامل دارند. وانگهی اسراف در اسلام جایز نیست. شبانه روز بیست و چهار ساعت و شامل یک روز و یک شب است. روزش مال مادر است و شبش مال زن. که در روایات هم هست و عقل سلیم هم همین را میگوید که شب برای کشتزار بسیار مفید است.
سئوال دو: اگر زنی خودش کار میکند و پول در میآورد و احتیاجی به نفقه ندارد آیا دیه و ارثش کامل است و میتواند شوهرش را طلاق بدهد و چهار تا شوهر انتخاب کند؟
پاسخ: خیر. زن گل است و همانطور که حضرت رهبر تأکید فرمودهاند «از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژهای از زندگی آفریده» شده است. این که میرود کار میکند اختیاری است. درآمد را باید بیاورد بدهد به شوهر و بعد از او نفقه بگیرد.
آدم می مونه چی بگه… هزار تا حرف تو ذهن آدم هست که براش کلمه ای که بار معنایی لازم رو داشته باشن، پیدا نمی شه.