پایان بازی برای آب و هوای زمین
(نیویورک تایمز) نهم می ۲۰۱۲
اقدام کانادا به استخراج ماسههای نفتی به منزلهی پایان بازی برای آب و هوا و شرایط اقلیمی کرهی زمین است
نوشته جیمز هانسن – مدیر مؤسسه گودارد ناسا (Nasa Goddard) در مطالعات فضایی.
برگردان: م – سپهر | ونکوور
گرم شدن زمین نه یک پیشبینی که حقیقی است در حال رخ دادن. بههمین دلیل مصاحبهی اخیر پرزیدنت اوباما در رولینگ استونز مرا بسیار ناراحت کرد. او در این مصاحبه گفت که کانادا «به رغم هر عملی که ما انجام دهیم» اقدام به استخراج نفت از حوزههای وسیع نفتی خود خواهد کرد.
اگر کانادا چنین کند و ما واکنشی نشان ندهیم، این به منزلهی پایان بازی برای آب و هوا و شرایط اقلیمی کرهی زمین خواهد بود.
ماسههای نفتی کانادا (Tar Sands) که اشباع از مادهی Bitumen هستند، (سنگینترین و غلیظترین نفت خام موجود در کرهی زمین) دو برابر دیاکسید کربنی را که در کل تاریخ بشر تولید شده، در خود دارند. اگر ما کل این منبع نفتی جدید را استخراج کنیم و در ضمن به سوزاندن نفت عادی و گاز و ذغال سنگ ادامه دهیم، میزان دیاکسید کربن آتمسفر زمین احتمالا به حدودی بالاتر از آنچه که در دوران زمینشناسی پلیوسن (متعلق به ۵/۲ میلیون سال پیش) که در آن سطح آب دریاها ۱۵ متر بالاتر از سطح کنونی آن بود، خواهیم رسید. این حد از گازهای گلخانهای به طور یقین سرعت از هم پاشیدگی لایههای یخی قطب را از کنترل خارج خواهد کرد. سطح آب دریاها بالا خواهد آمد و شهرهای ساحلی تخریب خواهد شد. دمای زمین از حد تحمل خارج شده و ۲۰ تا ۵۰ درصد انواع موجودات روی زمین رو به انقراض خواهند رفت. پس تمدن انسانی در خطر خواهد بود.
این دورنمای طولانی مدت مسئله است. اما در کوتاه مدت نیز همه چیز بد به نظر میرسد. در طول دهههای آینده، ناحیهی غرب آمریکا و نواحی نیمه خشک داکوتای شمالی تا تگزاس مورد خشکسالیهای تقریبا دائمی قرار خواهند گرفت. و در صورت بارش باران، سیلها و طغیانهای عظیم اتفاق خواهد افتاد. ضررهای اقتصادی این پدیده قابل محاسبه نیست. بخش غربِ میانهی آمریکا بدل به تشتی از شن خواهد شد. درهی مرکزی کالیفرنیا دیگر قابل آبیاری نخواهد بود. قیمت غذا تا سطوحی بیسابقه بالا خواهد رفت.
اگر این مطالب پیشگویانه به نظر میرسد – که هست – دلیلی است بر آن که ما باید میزان تولید گازهای ناشی از احتراق را پائین بیاوریم. پرزیدنت اوباما این قدرت را دارد که جلوی ارسال بیشتر نفت ماسهای به پالایشگاههای سواحل خلیج مکزیک را بگیرد. چیزی که کانادا برای توسعهی بازار صادرات خود خواهان آن است. او در عین حال میتواند مشوق ابتکارات اقتصادیی باشد که بتوان نفتهای ماسهای و دیگر سوختهای ناپاک را در دلِ زمین باقی گذاشت.
در حال حاضر نشانههای افزایش دمای کرهی زمین (بیش از پدیدهی «آب و هوای غیرقابل پیشبینی» که من در مقالهای در مجلهی علمی سال ۱۹۸۱ پیشبینی کردم) پیش چشم ماست. تابستانهای بیش از حد گرم در خیلی جاها بیشتر دیده میشوند. اکنون با اعتماد بیشتری میتوان گفت که موج گرمایی اخیر در تکزاس و روسیه و اروپای سال ۲۰۰۲ که باعث مرگ هزاران نفر شد، نه رخدادهایی طبیعی بلکه واکنش به تغییرات آب و هوایی ناشی از عامل انسانی بودهاند.
ما میدانیم که دیاکسید کربن از سالهای ۱۸۰۰ به بعد شروع به نگهداری گرما در آتمسفر زمین کرد. مقادیر درست آن، اثر نامطلوبِ آب و هوایی بر زندگی انسان ندارد. ولی با مقادیر بالا که اکنون دچار آن هستیم، دما بیتردید به میزان زیادی بالا خواهد رفت. این طور که بعضی استدلال میکنند این پدیده ناشی از تغییرات طبیعی نیست. در حال حاضر زمین در دورترین نقطه از مدار چرخش خود به دور خورشید قرار دارد، که طبیعتا اثری خنک کننده دارد. در حالی که ما با افزایش دما مواجه هستیم که عامل آن گازهای ناشی از احتراق سوختهای فسیلی هستند. سطح دیاکسید کربن آتمسفر زمین از ۲۸۰ واحد در میلیون به ۳۹۳ واحد در میلیون در طول ۱۵۰ سال گذشته رسیده است. نفت ماسهای آن قدر کربن در خود دارد (۲۴۰ گیگاتن) که بتواند ۱۲۰ واحد در میلیون دیگر به این رقم اضافه کند.
خاک رُس نفتی، که پسر عموی ماسهی نفتی است، و در آمریکا پیدا شده حاوی دست کم ۳۰۰ گیگاتن کربن دیگر است. اگر ما به این بخش از سوخت رو بیاوریم، به جای ترک اعتیادمان به سوختهای فسیلی، دیگر امیدی به حفظ میزان دیاکسید کربن زیر ۵۰۰ واحد در میلیون نیز نخواهیم داشت. این مقداری است که به گواه تاریخ کرهی زمین، فرزندان ما و نسلهای آینده را با تغییرات غیرقابل کنترل آب و هوایی روبرو خواهد کرد.
ما نیاز داریم که تولید گازهای احتراقی را به شدت پائین بیاوریم نه این که به راههای دیگر برای افزایش آن دست بزنیم. ما باید به تدریج تعرفهی کربن بر کمپانیهای تولید کنندهی سوختهای فسیلی را بالا ببریم و ۱۰۰٪ درآمد بدست آمده از آن را هر ماه بین افراد مردم آمریکا تقسیم کنیم. دولت نباید یک پنی هم از این پول بردارد. این روش مبتنی بر بازار محرک نوآوری، ایجاد شغل، جلوگیری از بزرگ شدن دولت و دخالت آن در بازار خواهد بود. اکثر آمریکائیان به جز آنها که مصرف کنندهی افراطی انرژی هستند بیش از آن مقداری که خرج افزایش قیمت کالاها میکنند، بدستشان خواهد رسید. نه تنها این، بلکه کاهش مصرف نفت ناشی از افزایش تدریجی قیمت آن، نزدیک شش برابر از نیاز به نفت کانادا خواهد کاست که خود به خود چنین پروژهای را غیرضروری خواهد کرد.
اما به جای افزایش مالیات بر گازهای احتراقی به منظور نزدیک کردن قیمت سوختهای فسیلی به هزینهی تمام شدهی آن که موجب توازن در مصرف انرژی میشود، دولتهای دنیا میلیاردها دلار پول مالیات دهندگان را صرف سوبسید قیمت سوخت میکنند. این عمل هجوم هرچه بیشتر برای استخراج سوخت فسیلی از معادن سطحی، عمقی، هیدرولیکی، ماسهای، رُسی، عمق اقیانوسی و قطبی را تشویق خواهد کرد.
پرزیدنت اوباما از «سیارهی در خطر» صحبت میکند ولی قدمی عملی در اعمال تغییرات لازم در روند فعلی سوخت در دنیا برنمیدارد. رهبران وظیفه دارند به صراحت با مردم، که خواهان گفتگوی باز و صریح هستند، صحبت کنند و توضیح دهند که حفظ رهبری تکنولوژیک و اقتصادی ما نیاز به تغییرات عقلایی در روند سیاست انرژی ما دارد. تاریخ نشان داده که مردم آمریکا از عهدهی چالشها بر میآیند به شرطی که رهبران با آنها همراه باشند.
دانش ما از این وضعیت در سطح کافی است. تنها نیاز به تبعیت سیاستمداران از این دانش داریم. پیشنهاد من میتواند محافظهکاران، لیبرالها، طرفداران محیط زیست و صاحبان حرفه را گرد هم آورد. مهمترین آکادمیهای علمی دنیا گزارش دادهاند که گرم شدن زمین مسئلهای واقعی است که بیشتر منشأ انسانی دارد و نیازمند واکنش بلادرنگ است. هرچه بیشتر تعلل کنیم هزینههای چنین واکنشی بالاتر خواهد رفت. جای هیچگونه تأخیر وجود ندارد وگرنه نسلهای آینده ما را به بیاخلاق بودن داوری خواهند کرد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید