پس از آشویتس
خشم،
به سیاهی یک قلاب
بر من چیره می شود.
هر روز،
هر نازی
در ساعت ۸ صبح کودکی را برمیدارد
و در تابهاش سرخ میکند برای صبحانه.
و مرگ با چشمهایی بیتفاوت مینگرد
و چرک ناخنش را پاک می کند.
آدمی اهریمن است،
با صدای بلند میگویم.
آدمی گلی است
که باید سوزانده شود،
با صدای بلند میگویم.
آدمی
پرندهای است پر از لجن،
با صدای بلند میگویم.
و مرگ با چشمهایی بی تفاوت مینگرد
و ماتحتش را میخاراند.
آدمی با پنجهی کوچک صورتیاش،
با انگشتان معجزهگرش
معبد نیست
مبال است.
با صدای بلند می گویم.
مگذار باردیگر آدمی فنجا ن چایش را بردارد.
مگذار بار دیگرآدمی کتابی بنویسد.
مگذار بار دیگر آدمی کفشش را بپوشد.
مگذار بار دیگر آدمی،
چشمهایش را در شبهای دلانگیز جولای بگشاید.
مگذار، مگذار، مگذار، مگذار.
اینها را با صدای بلند میگویم.
اما خدایا تو مشنو!
After Auschwitz
Anger,
as black as a hook
overtakes me
Each day,
each Nazi
took, at 8: 00 A.M., a baby
and sauteed him for breakfast
in his frying pan.
And death looks on with a casual eye
and picks at the dirt under his fingernail.
Man is evil,
I say aloud.
Man is a flower
that should be burnt,
I say aloud
Man
is a bird full of mud
I say aloud.
And death looks on with a casual eye
and scratches his anus.
Man with his small pink toes,
with his miraculous fingers
is not a temple
but an outhouse
I say aloud
Let man never again raise his teacup
Let man never again write a book.
Let man never again put on his shoe.
Let man never again raise his eyes,
on a soft July night.
Never. Never. Never. Never. Never
I say those things aloud.
I beg the Lord not to hear
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید