پیشنهاد ثبت ۲۶ تیر ماه به عنوان «روز مادران زندانی»
مادر زندانی، خواه با هویتی آرمانی و خواه با هویت آسیب دیده اجتماعی، در دوران جدایی تحمیل شده به کودک خویش، نیاز به برخورداری قانونی از حقوق یک فرد زندانی و از حقوق و امتیازات ویژه به عنوان مادر دارد. در اکثر کشورهای جهان به ویژه در جوامعی که مادران زیادی درمیان زندانیان سیاسی و عقیدتی دیده میشوند، این حقوق هیچگاه به درستی رعایت نشده است.
اما این، تنها مشکلی نیست که مادران زندانی با آن دست وپنجه نرم میکنند، احساس گناه در دوران جدایی تحمیل شده به کودک فرد زندانی، تجربه بسیاری از مادران با داشتن سابقه زندان در سراسر دنیاست. «انگ مادر زندانی» بودن را تنها سیستمهای قضایی و حکومتها به فرد وارد نمیکنند. جامعه نیز با کلیشهای که از «مادر» ساختهاست، زندانی شدن او را انگی برای او میداند و خود را موظف میداند تا رنجی که زندانی شدنش بر فرزندانش وارد کرده به او یادآوری کند.
برای تغییر این دیدگاه عمومی و جهانشمول و برای واداشتن سیستمهای قضایی به رعایت حقوق زندانی به خصوص حقوقی که مادران زندانی باید از آن برخوردار باشند، نام نهادن یک روز در تقویم مبارزات مدنی به نام «مادران زندانی» ، فرصتی است برای یادآوری شرایط کسانی که گاه به دلایل سیاسی و گاه به دلیل نگاه غیراصولی به موضوع جرم و زندان، از یاد میروند. ثبت یک روز به نام مادران زندانی به ما این امکان را میدهد تا لااقل سالی یک بار صدای کسانی باشیم که در زندان ها ضمن تحمل فشارهای امنیتی و گذراندن دوران حبس خویش ، به دلیل «مادر» بودنشان و به دلیل نقشی که جامعه به آنها تحمیل کرده، رنج و عذابی مضاعف را تحمل میکنند.
این روز، فرصتی است تا یادآوری کنیم مادران زندانی به دور از هرگونه احساس گناه تحمیل شده از سوی دیدگاه سنتی به آنها ، باید از شرایط ویژهای برخوردار باشند و بیشترین امکان را در برقراری ارتباط با فرزندانشان داشته باشند. این روز امکان کوچکی است تا از مادرانی که از دوران پهلوی تا سالهای شصت و پس از آن همراه فرزندانشان در زندانها بودهاند و هستند، یاد کنیم. این روز از سوی دیگر یاد آوری این نکته است که مادر زندانی اگر خطایی مرتکب شده، زندان، تنبیهی در مقابل آن بوده است و ما باید حامیانه او را به آغوش جامعه بازگردانیم. و اگر مادرزندانی به دلیل فعالیت مدنی و اجتماعیاش در زندان است یا زندانی بوده، اعمال فشار به او با استفاده از حسهای مادرانهش، خشونت علیه یک انسان است.
در نهایت، این روز میتواند فرصتی باشد تا همصدا با کنشگران مدنی، دولتها و حکومتها را برای توجه ویژه به حقوق و نیازهای اساسی مادران زندانی اعم از سیاسی و عقیدتی و عادی ، برای ایجاد امکانات برای اعمال تنبیهات جایگزین زندان، ، برای بهبود شرایط زندگی مادر و فرزند در زندان، و برای حذف فشارهای مضاعف با استفاده از عواطف مادری مخاطب قرار دهیم.
برای ثبت چنین روزی در تقویم، میتوان هر روز یا هر مناسبت مرتبط با این موضوع را برگزید. شوربختانه در ایران تقویمی قطور به حجم و تعداد مادرانی که در تاریخ معاصر ایران از دوران پهلوی تا امروز برای عدالت و برابری به حبس گرفتار آمده اند وجود دارد. این مادران زندانی گاه از قضا با مادرانی که قربانی فقر، اعتیاد و قاچاق شده اند هم بند شده و در درد دوری از فرزندان همدل شدهاند. انتخاب یک روز نمادین ازمیان بندیان این سالها کار آسانی نیست، اما ایجاد ارتباط بین این روز و مناسبتی مشخص، امکان ایجاد همدلی و در نهایت شکل گرفتن فضایی منطقی برای نقد و بررسی درباره موضوع اصلی یعنی «مادران زندانی» را افزایش خواهد داد.
اطلاعات ما از تاریخ زنان زندانی به خصوص زنان زندانی با جرایم عادی، بسیار ناقص است. در میان خاطرات زنان زندانی دوران شاه کمتر اشارهای به هویت و حس مادری شده است. یکی از معدود نمونه ها، زنده یاد ویدا حاجبی است که در کتاب «یادها» به ملاقاتهایی که با پسرش رامین در زندان قصر داشته و رنج دوری فرزند ومادر، اشاراتی مفصل کرده است. پس از انقلاب ودروقایع سیاه دهه شصت، رنج مادران زندانی و فرزندان خردسال آنها، حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است، با اینحال در تمام این سالها آنچه در روایتهای زندانیان سیاسی کمتر مورد توجه بوده است، وجه مادری و زنانگی این افراد است.
پافشاری زنان زندانی بر هویت مادرزندانی در دهه اخیر و به طورمشخص ازدوران جنبش سبز، با دلنوشتههایی که مادران از درون زندان خطاب به فرزندان خود نوشتند و نیز با اعتراض ها و اعتصاب غذای مادران زندانی از جمله اعتصاب غذای نسرین ستوده برای حق ملاقات با فرزندان و اعتراض به وضعیت ناامن فرزندش در برخورداری از حقوق مدنی آغاز شد.
امضا کنندگان این بیانیه، برای تعیین روز نمادین مادران زندانی، از میان تمام مناسبتها، حادثه ای متاخر را برگزیدند. روزی که نرگس محمدی فعال حقوق بشر و حقوق زنان، و زندانی کنونی بند زنان اوین، فرزندان خود را به دیاری دیگر روانه کرد چرا که میدانست بازندانی شدن او فرزندانش به دور از پدرومادر رها می شوند. پس آنها را به سوی دیاری غریب فرستاد تا حداقل در کنار پدرشان، که دوسالی پیش ازآن به دلیل فشارهای امنیتی مجبور به ترک کشور شده بود، زندگی کنند. نرگس محمدی دوسال پیش در ۲۶ تیرماه، با فرزندانش وداع کرد.
وی از آن تاریخ به طور مرتب با دلنوشته های مادرانه به تضییع حقوق خود و مادران دیگر اعتراض میکند و از رنج مشترکی که میان مادران زندانی فارغ از دلیل زندانی شدن آنها وجود دارد مینویسد. او در « مادرانههایش» شرایطی را که به عنوان یک مادر زندانی متحمل شده است، توصیف کرده است. از نگاه تهیه کنندگان این بیانیه چنین روزی میتواند مبنایی باشد برای پرداختن به وجهی از شرایط مادران زندانی که تا پیشتر، نانوشته مانده بود ونرگس محمدی با دلنوشته هایش پرده از این راز سربه مهر مادران همه این سالها برداشته است.
ما پیشنهاددهندگان روز «مادران زندانی» از شما میخواهیم تا با ما همراه شوید، این روز را در تقویم خود ثبت کنیم و حداقل سالی یک بار به بهانه این روز با یاد مادران زندانی سالهای دور برای مادران زندانی اکنون قدمی برداریم، با این امید که شاهد به رسمیت شناختن مسئولیت مضاعف مادران زندانی سیاسی و عقیدتی از یک سو و کاهش انگ زدن بر مادران زندانی از سوی جامعه و سیستم قضایی و در نهایت حفظ حقوق مادران زندانی برای ارتباط با فرزندان خویش از سوی دیگر باشیم.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید