چرخش به راست حزب جمهوریخواه
یادداشت مترجم:
بحران اقتصادی جهان سرمایهداری در آمریکا با استمرار و گسترش خود موجب دوگونه عکسالعمل و دو نوع پاسخ متفاوت در سطح اجتماعی و سیاسی شده است. در سطح سیاسی حزب جمهوری خواه و هسته افراطی آن «تی پارتی» با استفاده از تزلزل و عدم موفقیت باراک اوباما در عمل کردن به وعدههای انتخاباتیاش و با بهرهبرداری از یأس آمریکائیان و ناامیدیشان از دولت دموکرات، در زمینه سیاستهای داخلی و خارجی چهار اسبه بسوی راست میتازند. نگاهی به رئوس سخنرانی انتخاباتی «میت رامنی» کاندیدای پیشتاز حزب جمهوریخواه در زمینه سیاست خارجی، این تاخت و تاز را به خوبی نشان میدهد. وی در این سخنرانی چنین میگفت: «خداوند این کشور (آمریکا) را پدید نیاورده که ملت آن دنبالهرو باشند. تقدیر آمریکا این نیست که قدرتی برابر و متوازن بین قدرتهای دیگر در جهان باشد . . . این قرن باید قرن آمریکا باشد. در چنین سدهای ایالات متحده باید قویترین اقتصاد و ارتش دنیا را داشته باشد. در قرن آمریکا، ایالات متحده دنیای آزاد را هدایت میکند و دنیای آزاد هدایت سایر جهان را بر عهده دارد». وی وعده میدهد ظرف ۱۰۰ روز پس از ورود به کاخ سفید ساخت کشتیهای نظامی بیشتر و گسترش سیر موشکی آمریکا را در دستور کار قرار دهد.
این سخنان نه صرفا وعدههایی انتخاباتی برای جلب آرای سرخوردگان بلکه بیانگر گرایشی است که در صدد احقاق رویای بازگشت به ریگانیسم، سیاستهای میلیتاریستی و جنگطلبی در سیاست خارجی است و آن را، راهگشای مشکلات آمریکا میداند.
اما پاسخ را در جنبش «اشغال وال استریت» که از نیویورک شروع شده و بسرعت به همه شهرهای عمده دنیا سرایت کرد، میتوان دید. این جنبش در اعتراض به نابرابری گسترش-یابندهی اقتصادی، تخصیص منابع و امکانات مالی به کورپوریشنهای بزرگ، بیکاری گسترده، سیستم ناعادلانه مالیات، و خلاصه سیاستهای جانبدارانه دولتها از سرمایههای بزرگ در مقابله با بحران اقتصادی شروع شد. و با گسترش و استمرار بحران اقتصادی میتواند ابعادی گستردهتر پیدا کند. نوریل روبینی استاد برجسته اقتصاد دانشگاه نیویورک، کسی که چهار سال پیش برای اولین بار بحران اقتصاد جهانی را پیشبینی کرد، در این زمینه میگوید سیستم کنونی اقتصاد سرمایهگذاری تا زمانی که اصلاحات عمده سیستماتیک در آن انجام نگیرد، در بحران خواهد ماند.
وی میگوید ناآرامیهای اجتماعی و اعتراضات، همه ناشی از یک چیزند؛ دوره بحرانی کاپیتالیسم، بحران کنونی جدیترین بحران اقتصادی جهان از دوره کسادی بزرگ سالهای ۱۹۳۰ است و نتیجه میگیرد: «هرگونه مدل اقتصادی که بدرستی به مسئله نابرابری نپردازد نهایتاً با بحران مشروعیت روبرو خواهد شد. تا زمانی که نسبت نقش اقتصادی بین بازار و دولت تعادلی مجدد پیدا نکند، اعتراضات ۲۰۱۱ شدیدتر شده و بیثباتی اجتماعی و سیاسی نهایتا به رشد و رفاه اقتصادی در دراز مدت لطمه میزند».
م. ص
* * *
تاکنون شاهد سه مناظره بین کاندیداهای حزب جمهوریخواه برای انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا بودهایم و آن چه که از آنان شنیدهایم به قرار زیر است:
«همه آنها اعتقاد دارند مالیاتها بسیار زیادند؛ اگرچه مالیاتهای فدرال به عنوان درصدی در اقتصاد آمریکا در پائینترین سطح در ۶۰ سال اخیر قرار دارند. همه آنها اعتقاد دارند که مقررات شدید حفظ محیط زیست مانع بهبود اقتصادی آمریکا میشود؛ اگرچه تعداد اندکی از اقتصاددانان با این نظر موافقند. همه آنها معتقدند که قانون بهداشت عمومی پرزیدنت اوباما نیز مانع بهبود اقتصاد است؛ اگرچه بیشتر مفاد این قانون در حقیقت تا سال ۲۰۱۴ اعمال نمیشود. و بالاخره همه به درستی معتقدند که تأمین اجتماعی و خدمات درمانی موجود با بحران مالی مواجه خواهد شد، اما در بسیاری از موارد در این زمینه هیچ یک از آنان راه حل مشخصی ارائه نکرده است.
به عبارت دیگر در موضوعاتی که بیشترین مشغله فکری آمریکائیان است ـ احیای اقتصاد، ایجاد مشاغل و کاهش کسر بودجه فدرال ـ مناظره چندانی در داخل حزب جمهوریخواه وجود ندارد. البته در مورد میزان کاهش نقش دولت فدرال مباحثهای داغ در جریان است ـ «میشل باچمن» و «ریک پری» میخواهند عمدتا از شر دولت راحت شوند و «میت رامنی» تنها بخشی از آن را حذف خواهد کرد ـ اما از نظر بسیاری از رأی دهندگان این مباحثه محدود و گروه گرایانه است. جایگاه امسال حزب جمهوری خواه شبیه جایگاهی است که رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ داشت و حتی گرایش بیشتری بسوی راست دارد. در حال حاضر هیچ جناح میانهرویی در حزب مشاهده نمیشود.
البته در درون حزب اختلاف نظراتی در مورد سیاست خارجی وجود دارد (بین بازها که میخواهند در افغانستان باقی بمانند و طرفداران کاهش بودجه که میخواهند از آنجا خارج شوند)، و در مورد مسئله مهاجرت (البته مناظره در این مورد تا آن اندازه نیست که به عنوان فرصتی برای شکست دادن ریک پری به حساب آید، زیرا وی به عنوان فرماندار تکزاس این مشکل را دارد که بایستی با این مسئله دست و پنجه نرم کند) اما این موضوعات، در انتخابات سال آینده، تعیین کننده نیستند.
این از شنیدههایمان از کاندیداهای حزب جمهوریخواه، اما نشنیدههایمان کدامند؟
مناظره آخر در فلوریدا ۲ ساعت به طول انجامید اما هیچ یک از ۹ نفر رئیس جمهور احتمالی بعدی برای مطرح کردن بحران جهانی اقتصاد، بازارهای مالی در حال احتضار، و یا کاهش درآمدها در آمریکا وقتی اختصاص نداد.
آقای پرزیدنت پری چگونه میخواهد تأمین اجتماعی را سروسامان دهد، چیزی که وی به استهزا آن را یک کلاهبرداری میخواند؟ دریغ از اظهارنظر در این مورد. (به رامنی لااقل بایستی این امتیاز را داد که اقداماتی را پیشنهاد کرده است، از جمله بالا بردن سن بازنشستگی).
آقایان رئیس جمهور، رامنی، پری، و یا باچمن چگونه میخواهند خدمات درمانی را اصلاح کنند، خدمات درمانیای که هزینههای افزایش یابنده آن در ۲۵ سال آینده بزرگترین تهدید برای بودجه فدرال است؟ چیزی نگفتهاند. پری به شکلی مبهم میگوید که مشکل را میتوان با حذف اسرافکاریها حل کرد. باچمن به پیشنهاد بودجه مجلس نمایندگان که میخواست خدمات درمانی را به یک سیستم کوپنی تبدیل کند را میداد اما میگوید رأی وی به منزله موافقت با آن پیشنهاد نبود. و رامنی اغلب سعی میکند از وارد شدن به این موضوع اجتناب کند.
آقایان رئیس جمهور رامنی، پری، یا باچمن پس از لغو قانون اوباما برای خدمات درمانی چه خواهند کرد؟ از قرار معلوم هیچ کاری جز آن که مسئله را به ایالتها ارجاع دهند.
برای افزایش قابلیت اقتصاد آمریکا چه کاری صورت خواهند داد به جز کاهش مقررات و پائین آوردن مالیات کورپوریشنها، اهدافی که حتی اوباما هم پذیرفته است! اکثر آنان چیزی نگفتهاند ـ اگرچه برای آن که منصفانه گفته باشیم رامنی برنامه اقتصادی ۵۹ مادهای ارائه کرده که برخی از پیشنهادهای آن معقول به نظر میرسد.
آیا آنان گذشته از دلبستگی به مدارس چارتر** یا سیستم کوپنی کار دیگری برای بهبود آموزش و پرورش انجام خواهند داد؟ در این زمینه نیز چیزی نگفتهاند.
آیا آنان اهمیتی به این واقعیت میدهند که مطابق گزارش اداره آمار، متوسط درآمد خانوادهای شاغل آمریکا از سال ۲۰۰۰ مرتبا پائین آمده است، و تعداد کسانی که در «فقر مطلق» زندگی میکنند از همه سوابق موجود بیشتر است؟ اگر هم این موضوع برایشان اهمیتی دارد فراموش کردند که در مناظره به آن بپردازند.
آیا به نظر آنها دولت فدرال برای حفاظت از محیط زیست هیچ وظیفهای دارد؟ این مسئله برای هیچ یک از کاندیداها اهمیت مطرح کردن نداشت. تنها هنگام محکوم کردن آژانس حفاظت از محیط زیست مطرح شد. لطفا از من نخواهید که وارد سیاست خارجی شوم.
البته مناظرهای که ۲ ساعت طول میکشد نمیتواند به همه مسائل بپردازد. و نیز شبکههای تلویزیونی برگزار کننده این مناظرهها طبعا سعی میکنند شرکت کنندگان را به موضوعاتی سوق دهند که باعث برخوردهای جذاب برای بینندگان شود، مانند برخورد بین پری و دیگران در مورد واکسیناسیون علیه ویروس پایلوما***. با این همه هیچ چیز نمیتواند کاندیداها را از تغییر موضوع و پرداختن همه مسائل مورد علاقهشان باز دارد. این کار همیشگی سیاستمداران است.
ناظران میگویند مناظرهها به نفع رامنی بوده است. او روانتر بود و سریعتر پاسخاش را جمع و جور میکرد. اما در نظرسنجیها او هنوز تا رسیدن به ۲۵درصد، راه سختی را در پیش دارد که نشان میدهد هنوز دل حزب را به دست نیاورده است. در عوض مناظرهها عمدتا معایب رقیبانش را آشکار کرده است.
از بخت خوب رامنی تعداد ۹ مناظرهی بیشتر برنامهریزی شد که شامل دو مناظره در ماه اکتبر است. اما این مناظرهها ممکن است آن گونه که به نظر میرسد برای فرماندار سابق ماساچوست خوش یمن نباشد.
هر کاندیدای جمهوریخواه برای ریاست جمهوری که امید به برنده شدن داشته باشد با چالشی مشابه روبرو است. ظاهرا سالها پیش ریچارد نیکسون توصیهای به باب دال کرده بود از این قرار: «در انتخابات مقدماتی شدیدا گرایش به راست نشان بده، و در مرحله بعدی شدیدا به طرف مرکز متمایل شود.»
اما امسال حزب جمهوریخواه و هسته معتقدین به «تی پارتی»، آن بر داشتن این دو گام را از همیشه سختتر کردهاند. آنان میدان جاذبهای قوی ایجاد کردهاند که هر کاندیدایی از جمله رامنی را به راست میکشاند.
اگر قرار بود انتخابات امروز برگزار شود، باراک اوباما، با مقبولیت ۴۰ درصدیاش و با توجه به نرخ ۹ درصدی بیکاری، هیچ گونه شانسی برای موفقیت نداشت. اما اگر تعداد کافی از رأی دهندگان میانهرو و مستقل مناظرههای بعدی را تماشا کنند، ممکن است حزب جمهوریخواه بتواند از دل پیروزی، شکست خود را بیرون کشد.
پاورقی:
* روزنامه پراوینس چاپ ونکوور – ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۱
** Charter Schools مدارسی هستند که به وسیله بخش خصوصی و سازمانهای غیرانتقاعی تأمین مالی میشوند و از امکانات آموزشی بهتری برخوردارند. شاید بتوان مدارس نمونه مردمی ایران را نوعی کپی برداری دولتی از این مدارس دانست.
*** پاپیلوما Papilloma
اشاره به تومور خوش خیم در بافت اپیتلیال دارد. پاپیلوما از ریشه پاپیلا و بهمعنی برآمدگی نیپل (نوک پستان) است ولی پاپیلوم در این بحث ربطی به پاپیلا ندارد و نباید با آن اشتباه گرفته شود.
در آناتومی هر برآمدگی (مانند ورودی مجرای صفرا به دوازدهه) پاپیلا نام دارد و در مواردی نیز به عفونت ناشی از ویروس پاپیلوم انسانی(HPV)، (مثلا زگیل) اشاره دارد. عفونت ویروس پاپیلومای انسانی از علل عمده سرطان گردن رحم است، هر چند بسیاری از عفونت های HPV باعث سرطان می شود. ویروس پاپیلومای انسانی به عنوان عاملی در بیماری های مقاربتی بسیار کم مورد مطالعه قرار گرفتهاست و مکانیسم های دقیق انتقال ویروس از فردی به فرد دیگر هنوز شناخته نشده است.
[از ویکیپدیا]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
محسن صفاری؛ مترجم ساکن ونکوور – کانادا است که نوشتن مقالات اقتصادی را از زمان دانشجویی با نشریه دانشجویی باران در لاهیجان آغاز کرده و تاکنون نیز ترجمههای زیادی از او در نشریات فارسی بهویژه شهروند بیسی و سایت شهرگان چاپ شدهاست.
کتاب «زمین، سیاره آسیب پذیر: تاریخ اقتصادی کوتاهی از محیط زیست» اثر جان بلامی فاستر را ترجمه کرده که در سال ۱۳۹۵ در تهران، توسط انتشارات جهان ادیب، منتشر شدهاست.
کتاب «تله ی پیشرفت، پژوهشی در زمینه های محیط زیستی فروپاشی تمدنهای باستانی» نوشته رونالد رایت در زمستان ۱۳۹۸ از سوی نشر چشمه انتشار یافت که تاکنون به چاپ چهارم رسیده، و نسخه صوتی آن نیز منتشر شده است. کتاب «انقلاب زیست بومی، صلح با کرهی زمین» نوشته جان بلامی فاستر را پاییز ۱۴۰۰ نشر چشمه منتشر کرد.
کتاب «تاریخ جهان در آیینه هفت چیز ارزان» از سوی همین انتشاراتی در آینده نزدیک منتشر می شود.