Advertisement

Select Page

چند شعر از رضا عابد

چند شعر از رضا عابد

رضا عابدی

۱

دکمه های پیراهنت
قسمتی از تو را
در من مخفی می کند

قدری تحمل کن
در سطرهای بعدی این شعر
می خوانیم:
قرار نبود با دکمه ای کسی دستگیر شود

۲

” یک سوال پیش پا افتاده “

با من بگو
این کارد گریخته از سلاخ خانه
در دست تو چه می کند

۳

نگاه کن!
در این گرگ و میش
چه تن پوش شاعرانه ای به تن دارد
مترسک شب زنده دار

۴

” شمایل “

عکس های رج شده
زیر سیگاری خیس و ماتم زده
استکان های کمر باریک
و تمام خاطره های پخش و پلا
سوار بر کول شب می روند
صبح که از راه برسد
در این اتاق
تو را خواهد یافت

۵

در خواب های من
کوسه ای دلربایی می کند
دل که ببندم به او
مرا می برد
به آب های دور
پیش ماهی های ماه زده
رویابافان بیقرار

۶

این روزها
خیلی چیزها
یاد مان می دهند
یکی هم این است
چگونه فراموش کنیم
همدیگر را

۷

زنی که سرطان پستان هایش را
جمع می زند
به قدر نسبت اورانیوم منتشر در هوا
چاره ای برایش نمانده
جز آنکه بی هوا بخندد
قدری به این / قدری به آن
قدری به اقتصاد شفاف رسانه ملی
می خواهد در کشاکش سنگ
به فوت و فوریت حل کند
معادله ی چند مجهولی دو به اضافه دو را
چار چشمی از چهار راه های خط قرمز
زنبیل های خالی شهروندان را می پاید
و زوم کند روی آن نگاه
خودش را ریز ریز می خنداند
برای ریخت و قیافه شریان تاریخی شیر زنگ زده
که از نوک پستان پرچم گریخته به سوی جنگل
آب می چکد از هر چه زیرش
با همه سامانه موشکی و هوایی خود
تانک ها ی زمینی را شور تازه ای ببخشد
هدایتشان کند از میادین به بزرگراه ها
انگار از دواندن و ثبت رکود های جهانی تهی شدگان
هیج عبرت نگرفته
دست از تعارف هم بر نمی دارد
تا جنگل را از دهان شیری اخته بیرون بکشد
قلفتی سند بزند به نام نامی شهری بغل خواب
برای آرامش بیشتر و اعاده حقوق شهروندان
وقت آن است که تاتی تاتی کنان
زندان ها را با خلوص نیت انبوه کنیم
و حواس مان باشد
زنی که با پستان سرطانی
اورانیوم را دم به دم غنا بخشیده
برای انفجار عشقی سترون
خود را به آمادگاه برساند

[clear]

[برگرفته از فیسبوک شخصی شاعر]

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights