تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

۱۵میلیون رأی سید ابراهیم رئیسی، شگفت‌آور نه، ترسناک است

۱۵میلیون رأی سید ابراهیم رئیسی، شگفت‌آور نه، ترسناک است

هادی ابراهیمی رودبارکی

ما ایرانی‌تبارهای کانادا هر چهارسال یک‌بار متأثر از ۴ انتخابات هستیم که هریک به نوعی در زندگی ما تاثیر می‌گذارد و درمقابل از ما نیز تاثیر می‌پذیرد.

اولین آنها، انتخابات فدرال کانادا برای تعیین نخست وزیر کاناداست. سپس انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا که حزب انتخاب شده می‌تواند با سیاست‌هایش در دنیا تبعات متنوعی ایجاد کند. انتخابات استانی برای گزینش نخست وزیر محلی، دغدغه‌های هر چهار سال یک‌بار بیشتر ایرانی‌تباران این کشور است.  و در پایان، انتخابات ریاست جمهوری در ایران که بارقه‌هایی از تغییر را در ذهن بسیارانی ایجاد می‌کند.

اما نتیجه‌ی هر چهار انتخابات در این چرخه ۴ ساله که از نزدیک به یکسال پیش شروع شده، به نوعی غافل‌گیرانه و به دور از انتظار بود.  یا شاید بهتر است گفته شود که نتایج و حواشی‌های پیرامونی آن از سنخ انتخابات سال‌های پیشین نبود.

اولین انتخابات برگزارشده در این دوره و سیکل چهار ساله، انتخابات سراسری کانادا برای انتخاب نخست‌وزیری کانادا بود.  جاستین ترودو جوان رهبر حزب لیبرال کانادا توانست به سلطه‌ی چند دوره‌ای دولت محافظه کار استفان هارپر پایان بخشد.  دولتی که در نزدیکی با لابی‌های اسرائیل، با اجرای تحریم اقتصادی ایران همراه با بستن و اخراج کارگزاران سفارت جمهوری اسلامی ایران از کانادا و تعطیل کردن سفارت کانادا در تهران، معضل بیشتری بر معضلات ایرانی‌تباران کانادا ایجاد کرد. این تصمیم در ظاهر به بهانه‌ی قطع منافع حکومت اسلامی ایران، علیه فعالیت‌های تروریستی جمهوری اسلامی ایران و نقض حقوق بشر در ایران بود اما عملاً سیاستی در راستای سیاست دولت اسرائیل بود. نبود چنین دفتر و سفارتخانه‌ای در عمل نشان داد که ایرانی‌تباران کانادا بیشتر از آن آسیب دیده‌اند تا دولت و حکومت جمهوری اسلامی. دولت کانادا در زمان اجرای این تحریم، رابطه و منافع اقتصادی‌ای با ایران نداشت.

انتخابات دوم، انتخابات ایالات متحده آمریکا بود که نتیجه‌ی آن برای ایرانی‌تباران شگفتی و حیرت آفرید. بسیارانی از جمله کسانی که چشم به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دوخته بودند، امیدوار بودند تا با پیروزی هیلاری کلینتون توافق لغزنده برجام استحکام یابد. در واقع اکثریت پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌های مفسران سیاسی بر این استوار بود که رئیس جمهور آمریکا بار دیگر از حزب دموکرات انتخاب خواهد شد.  به رغم انتقادهای تند غول‌های رسانه‌ای آمریکا از دونالد ترامپ، این انتظار و چشم‌انداز در جامعه جهانی به وجود آمده بود که هیلاری کلینتون ادامه دهنده سیاست‌های اوباما، در این دوره از انتخابات برنده خواهدشد.  اما آنچه باعث شگفتی و ترمز تب و تاب رسانه‌ها در ساعات پایانی روز انتخابات آمریکا شد و همه را ناگزیر به پذیرش این واقعیت کرد؛ پیروزی دونالد ترامپ بود. هویت و شخصیت ترامپ برای همه‌ی پی‌گیران مسایل سیاسی و اجتماعی روشن است و نیازی به تکرار آن در این یادداشت نیست.  اما درسی که سیاستمداران، جامعه سیاسی، روزنامه‌نگاران و مدیران شبکه‌های تلویزیونی از نتیجه این انتخابات گرفتند، قابل تأمل است.  غول‌های رسانه‌ای مانند CNN و Fox News و … به غول‌های دودی‌ای تبدیل می‌شوند که شیشه‌ی عمرشان توسط شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک، توئیتر و . . . دارد ترک  بر می‌دارد. شبکه‌های اجتماعی‌ای که از یک سو با ایجاد تهیج و گاه دروغ، خیل دوستداران و دنبال کنندگان‌شان را سمت و سو می‌دهند و از دیگر سو وسیله ارتباطی سریع و مفیدی هستند که در یک آن، شادی و یا فاجعه‌ای را در جامعه جهانی بازتاب می‌دهند.  دونالد ترامپ ضمن انتقاد شدید به غول‌های رسانه‌ای آمریکا، از این شبکه‌های اجتماعی نهایت استفاده را برد.

انتخاب ترامپ و ترک‌تازی‌هایش بیشترین اثرات را بر جامعه ایرانی‌تبار سراسر دنیا از جمله کانادا داشت.  بررسی سیاست‌های مخرب او در خاورمیانه و ایران در حوصله این یادداشت کوتاه، نیست و این نوشته را از هدف خود دور می‌کند.

انتخابات سوم، که تا امروز (چهارشنبه) از نفس نیفتاده‌بود و از نزدیک به دو هفته پیش شمارش آرای غایبان – به دلیل عدم کسب اکثریت آرای مورد نیاز هر یک از احزاب شرکت کننده – نقش تعیین‌کننده‌ای یافته‌بود، پایان یافت. شمارش آرای غایبان نیز نتوانست نتیجه اولیه را تغییر دهد و حزب راست بی‌سی لیبرال – که نزدیک به بیش از چهار دوره‌ی ۴ ساله – سیاست‌های راستگرایانه‌اش، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به منافع اکثریت مردم استان وارد کرده بود، در این دوره نتوانست اکثریت آرا را کسب کند.

حزب ان‌دی‌پی (حزب دموکرات جدید)، رقیب چندین دهه این حزب، این بار توانست در رقابتی نزدیک شانه به شانه حزب بی‌سی لیبرال پیش بیاید و در حوزه‌هایی تنها با کمتر از ۱۰ رأی، با کسب ۴۱ کرسی و دو کرسی کمتر از بی‌سی لیبرال، این حزب را از رسیدن به کرسی حد نصاب، متوقف کند.  شگفتی دیگر این دوره از انتخابات، حزب سبز بود که توانست با افزودن ۲ کرسی بر تک کرسی چهارسال قبل خود، نقش تعیین کننده‌ای در تشکیل دولت ائتلافی بازی کند.  در روزهای آینده مشخص خواهد شد که کدام احزاب در ائتلاف با هم، دولت استانی را تشکیل خواهند داد.

انتخابات چهارم؛ که تازه‌ترین انتخابات در این دوره چهار ساله است، انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران بود که آیت‌اله حسن روحانی توانست اکثریت آرای شرکت کنندگان را بدست آورد و به عنوان رئیس‌جمهور ایران، چهار سال دیگر سکاندار کشتی پر کژ و مژ جمهوری اسلامی ایران در آب‌های پرتلاطم و سهمناک سیاست جهانی شود.

یادآور می‌شویم که هم زمان با انتخابات ریاست جمهوری ایران، انتخابات شوراهای شهر در سراسر کشور نیز برگزار شد که در این دوره در بیشتر شهرستان‌ها از جمله شهرهای کلیدی ایران مثل تهران، مشهد و اصفهان و . . . اکثریت اصلاح‌طبان انتخاب شدند و به شورای شهر راه یافتند.

اما شگفتی این دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران تقسیم درصد آرای ریخته‌شده به صندوق‌های رأی بود.  آنچه نویسنده این سطور را شگفت‌زده می‌کند، نه آرای بالای ۲۳ میلیونی حسن روحانی، بلکه آرای سید ابراهیم رئیسی است.  بیش‌از ۱۵ میلیون رأی برای سید ابراهیم رئیسی، نه به عنوان گزینه طیف راست، بلکه به عنوان یکی از عاملین کشتار جمعی زندانیان سیاسی در صندوق ریخته‌شده است.  این رقم نه فقط شگفت‌آور، بلکه ترسناک است. اگر این تعداد شمارش آرا مهندسی نشده باشد، آیا ۱۵میلیون از جامعه‌ی ایران امروز، به قاتل – به یکی از عاملین کشتار جمعی زندانیان سیاسی – رأی داده است؟!

از هدف یادداشت اگر دور نشده‌باشیم، به این سئوال می‌رسیم که در هر یک از انتخابات اشاره شده‌ی این دوره، چه میزان زندگی ما تحت تأثیر آن قرارخواهد گرفت و چه میزان ما در نتیجه‌ این انتخابات، تأثیرگذار بودیم و نقش ایفا کردیم؟

لطفاً به اشتراک بگذارید
تبلیغات

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights