آری، ما به حملونقل عمومی بهتری نیازمندیم
نوشته Derrick O’Keefe | ترجمه صفار ساعد
[email protected]
همهپرسی درباره حملونقل عمومی ونکوور بزرگ در همین ماه شروع میشود. علیرغم کمپین بزرگی که بیشترین تعداد از شهرداران و احزاب سیاسی این منطقه از آن حمایت میکنند، طرفداران “نه” در این نظرسنجی دست بالا را دارند.
چرا به نظر میرسد که طرفداران “آری” نمیتوانند آراء مردم را به صعود تقریبی نیم درصدی در مالیات PST برای تأمین مالی زیرساخت حملونقل عمومی، جذب نمایند؟
اول آنکه تأثیر رسوبات لفاظی نسل ضد مالیات هنوز وجود دارد. احزاب دست راستی قادر شدهاند همه تلاشهای خود برای تأمین یک تفکر قوی عمومی بهمثابه “مالیات بپرداز و خرج کن” را شکل بدهند. گویا اینیک عمل شنیع است، بهجای آنکه اساس، عملکرد دولت باشد. دوم آنکه در دهههای اخیر، نرخ مالیات بر شرکتهای بزرگ تخفیف داده شد و مقدار پرداخت مالیات توسط ثروتمندان بهشدت کاهش یافت. درست در ماه پیش، لیبرالهای استان بریتیش کلمبیا بودجه جدیدی را ارائه دادند که در آن، جدول پرداخت مالیات بالاتر حذفشده بود.
همه این اقدامات اگرچه فقط به نفع کسانی بوده است که به آن کمترین نیاز را دارند، اما در لوای سیاست “تخفیف مالیاتی” صورت گرفته است: تخفیف برای ثروتمندان و سوپر ثروتمندان. اما بر افراد دیگر فشارهای جدیدی، ظاهراً در قالب هزینه کاربر، تحمیلشده است. مثلاً افزایش نرخ کاربری بیمه درمان و بهداشت. در همین ضمن خدمات عمومی اولیه و زیرساختهایی که مردم فقیر و متوسط جامعه به استفاده از آن بیشتر وابسته هستند، مانند حملونقل عمومی، مورد ضربه قرار گرفت.
این حمله ایدئولوژیک سالبهسال پیش میرود، علیرغم اینکه شواهد بسیاری نشان میدهد که این سیاستها، به نابرابری بیشتر میانجامد. اما درست مثل مخالفین واکسیناسیون که شواهد نیاز به بهبودی مردم و واکسن زدن را انکار میکنند، مخالفین برقراری مالیات هم به رفاه عمومی جامعه تمایلی ندارند. انستیتوی راستگرای فریزر که ضد برقراری مالیات است و توسط مردمی که از سلامتی بسیاری برخوردار بوده و در جامعه بسیار به یکدیگر مرتبطاند، تأمین مالی میشود، آنچنان موفق بوده است که حتی بسیاری از نیروهای سیاسی چپ سنتی تسلیم آن شده و همان سیاست را اتخاذ کردهاند. مثلاً وقتیکه لیبرالهای بریتیش کلمبیا، مالیات بسیار معتدل بر گاز کربن را ارائه دادند، حزبان دی پی در استان بی سی با یک کوتهبینی و تصمیم بدبینانهای، به آن پاسخ داد و در انتخابات سال ۲۰۰۹ کمپینی را با شعار “بر مالیات بر گاز کربن، تبر بزنید ” به راه انداخت.
فدراسیون مالیاتدهندگان کانادا که مخالف مالیات است، در همهپرسی کنونی حملونقل عمومی، پیشقراول کمپین “نه” است. این سازمان اصلاً دموکراتیک نبوده و کسی را نمایندگی نمیکند و عضوی هم ندارد. توجه آنها به کمپین حملونقل، ایدئولوژیک بوده و با مالیات فقط به خاطر نفس مالیات، مخالفت میکنند.
دلیل دیگری که کمپین “آری” با آن دستبهگریبان است، بدنامی ترانس لینک است. این بدنامی به یک ایراد اساسی در کل این بحث اشاره دارد. برای اینکه همهپرسی حملونقل عمومی ونکوور را واقعاً درک کنید، باید نگاهی به ویکتوریا بیندازید. بههرحال، این دولت لیبرال بی سی بود که ساختار حاکم بر حملونقل عمومی را در سالهای ۲۰۰۷ الی ۲۰۰۸ تغییر داد، هیئتمدیرهای را به کار گرفت که بیشتر متمایل به تأمین منافع شرکتهای بزرگ بودند. کسانی که بلافاصله حقوق خود را افزایش دادند. آنها همچنین از اینکه جلسات علنی بگذارند، خودداری کردند. این بدنامی ترانس لینک اما به کمپین “آری” صدمه میزند و به مخالفین برقراری مالیات اجازه میدهد که بهطور ضمنی بگویند پول جمعآوریشده جدید، توسط کتشلواریهای فاسد با حقوق بالا، حیفومیل خواهد شد.
کریستی کلارک، وزیر استان بی سی، آشکارا در مورد غوغای همهپرسی حملونقل عمومی سکوت اختیار کرده است.
اما همهپرسی درواقع نتیجه قصور ورزیدن دولت استان از انجام مسئولیتهای خود است. چرا اصلاً مسئله تأمین مالی حملونقل عمومی به همهپرسی گذاشته میشود؟ و چرا افزایش مالیات PST، تنها پیشنهاد باید باشد؟ برای این امر که چرا دولت استانی نمیتواند با استفاده از درآمد عمومی، به شهرداریها به خاطر هزینههای حملونقل عمومی، کمک نماید (آنها نزدیک به یک میلیارد دلار مازاد بودجه دارند)، هیچ دلیل موجهی وجود ندارد و یا برای افزایش درآمد عمومی از طریق احیای مالیات بر کمپانیهای بزرگ و ثروتمندان بریتیش کلمبیا که قبلاً مشمول کاهش مالیات شدهاند.
با سپردن مسئولیت به شهرداران ونکوور بزرگ، کلارک و لیبرالهای بی سی موفق شدند همهپرسی حملونقل عمومی را طوری سازمان بدهند که سران برنده، و بدنه بازنده میشود. آنها کل این مسئله را در ابهام نگهداشتهاند. در حقیقت کسی واقعاً نمیداند که رأی “نه” چه معنا میدهد؟ این واقعاً مراجعه به آراء عمومی است و هیچ الزام قانونیای با خود به همراه نمیآورد. چنانچه “نه” برنده بشود، چارچوب ضدیت با برقراری مالیات که از سوی راستگرایان لیبرال ترجیح داده میشود، به اجرا درمیآید و کلارک میتواند دستهای خود را در مقابل شکایات مربوط به تراکم و نبود حملونقل عمومی کافی، بشوید. اگر “آری” برنده شود، کلارک میتواند آن را بهمثابه تأییدی بر همه پروژههای زیرساختی خود، که او بهر صورت نقشه آنها را میکشد، تفسیر نماید. یکی از آن پروژهها ایجاد فضای بیشتری برای اتومبیلهای شخصی است و نه رشد حملونقل عمومی، مثل نقشه جایگزینی تونل ماسی که ریچموند و دلتا را از طریق یک پل جدید به هم متصل نماید.
آری، ونکوور بزرگ به حملونقل عمومی بهتری نیاز دارد. اما ما به یک بحث بهتر و دقیق نیز نیاز داریم.
حملونقل عمومی باید برای همه قابلدسترس باشد. چنانچه ما اصلاً در مورد پرداختن به مسئله تغییرات آب و هوایی جدی هستیم، باید بهسوی سیستم عمومی رایگان و گسترش شبکه اتوبوسرانی سرتاسری شهری و خطوط مناسب دوچرخهسواری پیش برویم. این همهپرسی بهصورت بدی ناقص است و نباید آن را بهعنوان آخرین صحبت در اینگونه موارد قلمداد کرد.
منبع بهزبان اصلی:
thelasource.com