«آمریکا در درجه اول»
نویسنده: سرگئی هلیمی | برگردان: شهباز نخعی
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا از نخستین سخنرانی خود با پیشینیانش قطع رابطه می کند. او با لحن تند و مشت گره کرده و شعار «آمریکا در درجه اول» می گوید که «دیدگاهی تازه برکشور حکمفرما خواهد بود» و اعلام می کند که نظام بین المللی ایجادشده از ۷۰ سال پیش توسط ایالات متحده ازاین پس یا باید در خدمت این کشور باشد و یا سرنوشتی جز ازبین رفتن نخواهد داشت. چنین صراحتی آرامش ملت های دیگر، به ویژه اروپائیانی که تظاهر به باور به وجود یک «جامعه اتلانتیکی» دموکراتیک می کنند را برهم می زند. جامعه ای که می بایست با ترتیبات متقابل به نفع هردو طرف عمل می کرد. با آمدن آقای ترامپ، نقاب ها فرو می افتد. در بازی ای که اوهمیشه آن را زیانبار دانسته، کشورش درنظر دارد در همه چیز، اعم از سهم بازار، دیپلوماسی و محیط زیست «همواره برنده» باشد. بدا به حال بازنده های سراسر دنیا.
او با توافق های بزرگ چند جانبه، به ویژه توافق های بازرگانی نیز وداع می کند. ساکن جدید کاخ سفید با خاطرات دوران مدرسه خود چند دهه است که افسانه ای را نشخوار می کند که برمبنای آن آمریکا همیشه نقش کمک کننده نیکوکار را داشته و از سال ۱۹۴۵ «کشورهای دیگر را ثروتمند کرده» و آنها زیر چتر حمایتی آمریکا «محصولات مصرفی ما را تولید کرده، موسساتمان را دزدیده و شغل هایمان را ازبین برده اند» (۱). قطعا ثروت های بومی بزرگی نیز دربرابر « غارت»ی که او توصیف می کند دوام آورده اند که از آن جمله می توان از امپراتوری املاک مجللی که خود او در ۴ قاره دنیا دارد نام برد. اما، چنین گفته هایی ازنظر دگرگونی ایدئولوژیکی که شکل می گیرد وزن چندانی ندارد: رئیس جمهوری ایالات متحده اطمینان می دهد که سیاست حمایتگرانه او سبب «سعادت و نیرومندی بزرگ»ی خواهد شد و این درحالی است که در نشست اقتصادی «داوس» رئیس حزب کونیست چین پیشنهاد می کند که کشورش به عنوان موتور سرمایه داری جایگزین آمریکا شود (۲)…
اروپا چه می گوید؟ اروپا که پیش از ضرب شست واشنگتن هم درحال از هم پاشیدن بود، به تماشای گذر قطار نشسته و آشفته و منقلب، نظاره گر جدائی و مسئولیت گریزی پدرخوانده خود است. آقای ترامپ که (تا حدی به درستی) اروپا را زیر سلطه گزینههای اقتصادی آلمان می داند، از این که انگلستان تصمیم به ترک اتحادیه اروپا گرفته ابراز خرسندی می کند و بر روسستیزی لهستانیها و کشورهای بالتیک به دیده بدگمانی می نگرد. می توان گفت که رهبران قاره کهن، که سال هاست هرگونه بلندپروازی خلاف خواست ارباب آمریکایی را کنار نهاده اند، با این خطر رودررو هستند که هنگامی که برای یادآوری صداقت خود به سفارت آمریکا می روند، با در بسته روبرو شوند (۳). هیچ چیز تضمین نمی کند که یکجانبه گری آقای ترامپ سرانجام آنها را وادار به کنار نهادن پستانک آتلانتیسم و جزم مبادله آزاد کند تا بتوانند روی پای خود بایستند. ولی سال انتخاباتی در فرانسه و آلمان ایجاب می کند که به این موضوع پرداخته شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- سی سال پیش، در ۲ سپتامبر ۱۹۸۷، آقای ترامپ با خرید یک صفحه آگهی در سه روزنامه ساحل شرقی نامه سرگشاده ای با عنوان «چرا آمریکا بایداز پرداخت هزینه دفاع کشورهایی که خود توان دفاع از خویش دارند خودداری کند» منتشر کرد.
۲- «چین می گوید قصد دارد رهبری دنیا را دردست گیرد»، وال استریت ژورنال اروپا، ۲۴ ژانویهه ۲۰۱۷.
۳- بنابر افشا و انتشار هزاران تلگرام دیپلوماتیک توسط ویکی لیکز در دسامبر ۲۰۱۰، فرانسوا اولاند و پی یر موسکوویچی ازجمله دیدارکنندگان بودند.
* Serge HALIMI دبیر هیئت تحریریه لوموند دیپلوماتیک
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید