اعتراضات ۱۴۰۱ شبیه اعتراضات قبلی نیست
شکاف بیننسلی با روشهای فعلی قابل کاهش نیست
اعتراضات اخیر را شاید بتوان اولین اعتراض فرهنگی در ایران نامید که مرگ سوزناک مهسا امینی ماشه آن را کشید ولی علت آن در سهگانه:
– فرهنگ دستوری
– اقتصاد دستوری
– سیاست دستوری
نهفته است.
اما این اعتراض تفاوت ماهوی با اعتراضات قبلی دارد:
۱- این فریاد یک نسل علیه نسلهای قبل از خود است
۲- در این رشته توییت سعی میکنم نشان دهم تفاوت ماهوی این اعتراض با اعتراضهای قبلی چیست و چرا به شیوه قبل نمیتوان آنرا پاسخ داد. این چند روز فرصتی شد با چند نفر از دختربچههای مدرسهای فامیل و دوستان (بیشتر مذهبی) که به مدارس مذهبی میروند صحبت کردم. حرفهایشان حیرتآور بود.
۳- در صحبت با این بچهها فهمیدم در ایران دیگر بدون شناخت این نسل ۲۷ میلیون نفره (متولدین ۷۰ تا ۸۷) که یک سوم جمعیت ایران هستند و آیندهسازان کشورند و بطور متوسط حداقل تا ۶۰ سال دیگر زندهاند، نمیتوان در ایران سیاستگذاری واقعبینانه کرد. چه برای توسعه چه حتی برای بقای نظام سیاسی.
چند ویژگی مشترک از خودشان و هممدرسهای هایشان میگفتند:
۱. علاقه و شنیدن مداوم موسیقی و فیلم غربی بجای فارسی در بین ۹۰٪ بچهها
۲. عدم اعتقاد به حجاب و درآوردن روسریها در اعتراضات در ۷۰-۸۰ درصد همکلاسیها
۳. ضعیفشدن مفهوم هویت ملی و افزایش حس جهانوطنی
۴. شکاف جدی خانواده و بچه
۵. این حوادث اخیر یک تلنگر جدی برای خود من بود. اعتراضات قبل از ۱۴۰۱ عمدتا ناشی از نارضایتی انباشته از سیاستگذاریهای غلط در حوزه اقتصاد و سیاست بود. ۹۶ و ۹۸ بیشتر سبقه اقتصادی داشت (جداگانه توضیح میدهم که افزایش قیمت بنزین فقط ماشه شروع اعتراضات بود و علت اصلی اقتصاد دستوری بود)
۶. و ۷۸ و ۸۸ بیشتر جنبه سیاسی داشت و به علت محدودکردن فضای سیاست و سیاست دستوری شکل گرفته بود و انتخابات یا حکمهای قضایی صرفا ماشه شکلگیری اعتراضات بود. این اعتراضها هم بدلیل سیاستگذاریهای غلط در حوزه فرهنگ و اجتماع شکل گرفته اما برعکس دیگریها قیام و خروش یک نسل جدید است.
۷. این خروش و فریاد یک نسل است. نسلی که شکافش با نسلهای قبلی قابل مقایسه با هیچ دورهای در تاریخ نیست. نسلی که نه از پدر و مادر و نظام آموزشی که از فلان خواننده غربی و شومن خارجی بیش از عمه و خاله و از یوتیوب بیش از تلویزیون و از نویسنده و پادکستر خارجی بیش از داخلی تاثیر میگیرد.
۸. اگر فرض کنیم شکاف نسلی ریشه اعتراضات است که غالب مسئولین هم اذعان کردهاند، دیگر با روشهای قبلی یعنی برسمیت نشناختن اعتراض و سرکوب نمیتوان آن را خاموش کرد. بعبارت دیگر با از بین بردن عوارض بیماری (مثل تب) و عدم توجه به ریشه (مثلا عفونت) نمیتوان انتظار بهبودی بیمار را داشت.
۹. شکی نیست که ایران ما بیمار است. البته بیماریاش ویروسی نیست! عفونت کاملا داخلی و ساخته دست سیاستگذاران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. با دستور و با تحدید اقتصاد، فرهنگ و سیاست نمیتوان این شکاف بین نسلی را درمان کرد. دارویش آزادی در اقتصاد و فرهنگ و تغییر ساختارهای انتخاباتی است.
متوجه هستم که این نمونه من اصلا با اصول نمونهگیری در علم آمار تناسبی ندارد ولی توجه کنید از میان خانواده و مدارس مذهبی است و آن را به چشم یک مشاهده کوچک بگیرید که با سایر کارهای علمی در این حوزه و شکل تظاهراتهای اخیر و اضافه شدن مدارس همخوانی دارد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید