امانوئل مکرون، اژدهای پیروز
امید حبیبی نیا؛ روزنامه نگار و پژوهشگر ارتباطات سیاسی و مطالعات جهانی
پیروزی درخشان و قابل پیش بینی امانوئل مکرون بر مارین لوپن و حزب راست افراطیش اگرچه برای مردم فرانسه که خطر سلطه فاشیسم را دور کرد، کمی تسلی بخش است اما در نهایت جمهوری فرانسه که با شعار آزادی، برابری و برادری بنا نهاده شد را با چالشهای تازهای مواجه کرده است.
فرانسه هم اکنون با بحرانهای فزاینده بسیاری روبروست؛ بحران اقتصادی، وضعیت آشفته اتحادیه اروپا و بحران امنیت داخلی وضعیتی نابسامان در این کشور پدید آورده است که آینده سیاسی آن را با ابهامات بسیاری روبرو ساخته است.
در حال حاضر نرخ بیکاری در فرانسه به حدود ۱۰ درصد رسیده است که در میان کشورهای اتحادیه اروپا بالاترین میزان را به غیر از کشورهایی چون ایتالیا، اسپانیا و یونان که رسما در بحران اقتصادی به سر میبرند داراست. این درحالی ست که حتی در دوران ریاست جمهوری اولاند که از حزب سوسیالیست بوده و با وعده گسترش خدمات اجتماعی انتخاب شده، میزان خدمات اجتماعی به موازات افزایش بحرانهای اجتماعی بهبود نیافته است.
در همین حال میزان قروض دولتی از ده سال پیش به این سو سیر صعودی یافته و از ۶۴ درصد به ۹۶ درصد رسیده اما میزان نرخ رشد اقتصادی آن بطور میانگین در حد ۱ درصد ثابت باقی مانده است این درحالی ست که در سوئیس کشور کوچک همسایه نرخ رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۶ به حدود ۲ درصد رسید.
درحالی که اقتصاد فرانسه با اتحادیه اروپا به شدت گره خورده است وعدههای راست افراطی جبهه ملی مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا به شوک عظیم اقتصادی برای این کشور بدل میشد. شوکی که اگر با سیاستهای خارجی ستیزی و ضدمهاجرتی لوپن همراه می شد این کشور را تا آستانه یک شورش داخلی گسترده پیش میبرد.
در حالی که گفته میشود طرفداران جبهه ملی و احزاب کوچک راست افراطی که پشت سر لوپن صف کشیده بودند بیشتر در میان زمینداران و مزرعهداران بزرگ و برخی از کشاورزان در شهرهای کوچک بودهاند، طرفداران مکرون اغلب تکنوکراتها، بورژوازی و طبقه متوسط شهری بودهاند که خواستار اصلاحات آرام برای گذر از بحران داخلی هستند.
موضوع مهاجران یکی از موضوعاتی ست که در این کشور لائیک زمینه ساز بحرانهای گستردهای شده است، در حالی که مهاجران اغلب در حاشیه شهرهای بزرگ از جمله پاریس جای گرفتهاند، افزایش مهاجران از کشورهای خاورمیانه و آفریقا سبب شده است تا بافت سنتی این مناطق و چهره شهرهای بزرگ فرانسه در ربع قرن گذشته بطور کلی دستخوش تغییر شود؛ سربازگیری گروههای افراطی اسلامی از جمله داعش از میان این مهاجران که چندین حمله مرگبار تروریستی علیه روزنامه نگاران، جوانان و مردم را سازمان داد و با انتقادات گسترده در زمینه اهمال نیروهای امنیتی در کنترل آنها روبرو شد یکی دیگر از مواردی ست که توجه رای دهندگان فرانسوی را به خود جلب کرده است.
اما گذشته از ویژگیهای منحصر به فرد امانوئل مکرون که از جمله آنها می توان به سخنرانیهای گیرای او، جوان بودن و همچنین زندگی مشترک با معلم سابقش، پایه گذاری حزبی که پس از یک سال به پیروزی چشمگیری دست یافت و از جمله سابقه فعالیت اقتصادی او اشاره کرد. انتخاب او می تواند پیام روشنی برای جامعه فرانسوی باشد که یکی از کمترین میزان مشارکت رایدهندگان را در انتخابات اخیر در طول یک قرن گذشته داشتهاند. ترکیب جمعیتی فرانسه برخلاف اغلب کشورهای اروپای غربی دارای جمعیت جوانتری ست که تقریبا یک چهارم آنها در شهرهای بزرگ به نوعی از خارج از فرانسه آمده اند.
بیکفایتی احزاب چپ سنتی از جمله حزب سوسیالیست و حزب کمونیست برای جذب مشارکت رای دهندگان و همچنین عمل به وعدههای خود برای بهبود وضعیت بحرانی اقتصادی در این کشور که به افزایش تعارضات چشمگیر میان داخلیها، تحصیل کردهها و مسنترها با خارجیها، با تحصیلات کمتر و جوانترها انجامیده، سبب شده است که رای دهندگان چپگرا در کشوری که مهد سوسیالیسم و لائیتیسته خوانده میشود، کمتر رغبتی به شرکت در دور دوم انتخابات فرانسه از خود نشان دهند و البته برخی نیز از بیم پیروزی فاشیستهای پوپولیست خارجیستیز به ناچار به مکرون رای دادهاند.
نگاهی به آماری که تاکنون منتشر شدهاند نیز خود بیانگر نقش این تعارضهای فزاینده در رای دادن به مکرون نیز هست. حدود ۶۳ درصد جوانان زیر ۳۴ سال به مکرون رای داده اند و ماری لوپن تنها ۳۷ درصد آرا را در میان این گروه سنی به خود اختصاص داده است.
حزب «به پیش» مکرون با این پیروزی تاریخی نه تنها در تاریخ احزاب سیاسی فرانسه به یک ساختارشکنی دست یافت، بلکه سبب شده است تا توازن قوای سیاسی در این کشور با سابقهای صدها ساله بین احزاب سنتی راست و چپ بهم بخورد.
اکنون باید دید که وعدههای اقتصادی این فعال اقتصادی و دانشآموخته دانشگاه ساینس پو پاریس چگونه خواهد توانست بحران اقتصادی فرانسه که یکی از ارکان اصلی اتحادیه اروپاست را کاهش داده و تعارضهای داخلی میان جامعه درحال قطبی شدن فرانسه در شهرهای بزرگ را فروکاهد.
پدیداری حزب میانهروی «به پیش» از دل احزاب راست و حزب سوسیالیست کمی پیش از شکل گیری حزب «فرانسه طغیانگر» (La France insoumise) توسط ژان لوک ملانشون بود که در دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به نزدیک به ۲۰ درصد آرا دست یافت و در رتبه چهارم قرار گرفت و توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
میتوان گفت که «به پیش» که خواستار دست یافتن به راه حلی میانه و «فرانسه طغیانگر» که خواستار انقلابی بنیادین و پایه گذاری جمهوری ششم فرانسه است نمایانگر دو رویکرد اساسی در جامعه فرانسه هستند که از هم اکنون در برابر یکدیگر صف کشیدهاند هر چند که فعلا هر دو علیه خطر فاشیسم با یکدیگر به تعامل پرداختهاند اما انتخابات پارلمانی پیش رو در فرانسه و نخستین هفتههای ریاست جمهوری مکرون که قرار است رئیس جمهوری عملگرا و ساختارشکن باشد به چالش تازهای برای صفآراییهای جدید بدل خواهد شد.
نباید فراموش کرد که احزاب چپ در مجموع در دور اول تنها توانستند ۲۵ درصد آرا را کسب کنند که این شکست عظیم در تاریخ جمهوری فرانسه کم سابقه است.
شکست احزاب سنتی چپ، افزایش تعارضات داخلی و بحرانهای اقتصادی- اجتماعی در شهرهای بزرگ فرانسه سبب قدرت گیری جریانهای میانه و حتی جریانهای راست افراطی شده است که معمولا پایگاه آنها در میان شهرنشیان شرق نبوده است. این امر زنگ خطر را برای چپ فرانسه که به نوعی نقطه اتکایی برای چپ اروپا هم هست به صدا درآورده است زیرا شکست چپ در این کشور سبب خواهد شد تا نه تنها فرانسه درگیر تنشهای بسیاری شود بلکه آینده سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا نیز که همین الان نیز با بحران بسیاری روبرو است دستخوش تلاطم خواهد شد.
حال باید دید امانوئل مکرون چگونه خواهد توانست بر این بحرانهای فزاینده غلبه کند و از سوی دیگر انتخابات پارلمانی در فرانسه چگونه چهره سیاسی این کشور را پس از شکست احزاب سنتی راست و چپ ترسیم خواهد کرد. این همان اژدهاییست که امروز مردم فرانسه برای فرار از دست مار غاشیه به او رای دادند تا از کاخ الیزه جهنم فرانسه را به بهشت رهنمون سازد!
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
امید حبیبی نیا روزنامه نگاری سینمایی را از سال ۶۸ آغاز کرده و با اغلب نشریات سینمایی و فرهنگی از جمله مجله فیلم و روزنامه های ایران و همچنین بخش های مختلف تولید، خبر و تحقیق در رادیو و تلویزیون همکاری داشته است، وی از اعضای نخست انجمن منتقدان سینمای ایران بود و چند دوره نیز به عنوان داور انجمن و همچنین داور بخش فیلم های کوتاه جشنواره فیلم فجر به فعالیت پرداخت. او دهها تحقیق علمی در زمینه سینما، روانشناسی ارتباطات و ارتباطات به مجامع علمی بین المللی ارائه کرده است و در رشته های روانشناسی بالینی، کارگردانی سینما، تحقیق در علوم ارتباطات، مطالعات جهانی با گرایش تحقیق در رسانه ها به تحصیل و تدریس پرداخته است. وی همچنین با رسانه های بین المللی از جمله بی بی سی و فرانس ۲۴ نیز همکاری داشته است و سردبیر نشریه دو زبانه رسانه شناسی ست.