دو شعر از محبوبه فراشاهی
۱
ردّ ِخونابهی تیغِ ستم
آمیخته
با سنگفرش ِ خیابان ِ ظلم
به صلیب کشیدند
باور ِ احساسمان را
به سُخره گرفتند
تن ِ زخم خوردهی روحمان را
انکار کردند
مسیحایی بودن آن را
هر چند
زنده است
باورمان، ایمان مان، روحمان
مقدس است
مریمِ عشق
ای کسانی که
خیال ِ متروک تان
عجین شده با
عریانی سکوت
۲
چوب ِ حراج
زده ام
به احساساتم
به مزایده می گذارم
اشکهایم را
برای تسخیر ِ
قلبت
#محبوبه_فراشاهی