ریشه و معنیِ دو نام “تجریش” و “تفرش”
مقدمه
دو نام “تجریش” و “تفرش” از نظر تلفظ به یکدیگر شباهت دارند. آیا این شباهت اتفاقی است و یا اینکه این دو نام دارای ریشه و معنی مشترک و یا شبیه به هم هستند و اگر از نظر ریشهای مشترک باشند چه شواهد جغرافیائی در آنها مشترک بوده که عامل نامگذاریِ مشابه آن دو شده است؟
برای رسیدن به پاسخِ این دو پرسش ابتدا نام “تجریش” را به دو بخشِ “تج” و “ریش” و نام “تفرش” را به دو بخشِ “تَف” و “رِش” بخشبندی میکنیم. سپس به بررسی معنی و مفهوم یک یکِ چهاربخش “تج”، “تف”، “ریش” و “رش” میپردازیم. ابتدا اطلاعاتی دربارۀ دو محل “تفرش” و “تجریش” ارائه میکنیم. سپس برخی از دیگر جاها و مکانهائی که دارای هرکدام از این چهار بخش هستند را نام میبریم تا از اطلاعات دربارۀ آنها بتوانیم تاییدی برای معنیِ “گرم و گرما” برای دو واژۀ “تج” و “تف” از یک سو و معنیِ “مظهرِآب” برای دو واژۀ “ریش” و “رش” از سوی دیگر بدست آوریم. با این بررسیها به این نتیجه خواهیم رسید که هردو نامِ “تجریش” و “تفرش” به یک معنی، یعنی “مظهرِآبِ گرم” هستند. این “مظهرآب” در مورد نام “تجریش”, نام “رود” ی است که از میانۀ میدان “تجریش” میگذرد و امروزه به نام رودِ “دربند” معروف است. ولی این “مظهرآب” در مورد نام “تفرش” احتمالاً چشمۀ آی معدنیِ”آب گراو” میباشد.
باید توجه داشت که هردو مکانِ “تجریش” و “تفرش” از نظر تاریخیِ زیستگاههائی بسیار کهن و دارای عمری چندهزارساله میباشند. لذا احتمال اینکه این زیستگاهها به دلیل وجود آب تشکیل شده باشند بسیار قوی است.
تاریخچۀ محلّه تجریش (Tajrish)
“تجریش” (Tajrish, Tejrish) نام محلّهای در کلانشهر تهران و مرکز شهرستان شمیرانات است. این محلّ در قدیم “طجرِش” (Tajresh, Tejresh) نامیده میشده است.
“تجریش” دارای تاریخچهای بسیار کهن است و در روزگاران کهن یکی از روستاهای شهر ری محسوب میشد. ابن راوندی [۱] مورخ تاریخ در شرح سلطنت طغرل سلجوقی[۲] مینویسد: آنگاه سلطان (طغرل سلجوقی) از تبریز به سوی ری رفت…. به دیهِ تجرشت “تجریش” رسید و در سال ۴۵۵ ه.ق در همان جا وفات یافت و جنازهاش برای دفن به شهر ری منتقل شد[۳].
وجود مزار امامزاده صالح بن موسی کاظم، برادر امام هشتم شیعیان در “تجریش” دلیل دیگری بر قدمت این مکان میباشد [۴].
در تجریش قناتهای متعددی وجود داشته و برخی از آنها هنوز هم آبدهی دارند، از جمله قنات امامزاده صالح که مظهرِ آن در صحن امامزاده بوده است. قنات محمدیه، قنات مقصود بیک در کنار رود دربند، قنات سرپل تجریش و قناتِ کهریزک که مظهر آن در تکیۀ پائین تجریش بوده از جمله دیگر قناتهای تجریش میباشند.
تصویر ۱: مردم در صحن امامزاده صالح، پای چنار کهن؛ عکس از زمان قاجار. نقل از جعفر شهری
رودِ “دربند” (Darband River)
رودِ “دربند” از قلّۀ توچال در البرز مرکزی سرچشمه میگیرد. دو سرشاخۀ اصلی این رود به نامهای “شیرپلا” و رودِ “اوسون” میباشند. رودِ “اوسون”[۵] از دامنۀ توچال سرچشمه میگیرد و پس از عبور از تنگۀ “اُورُوس” (Owrus) [۶] وارد اوسون میشود. رودِ “دربند” بخش عمدهای از آب تهران قدیم را تامین مینموده و بسیاری از محلّههای کهن سرزمین تهران-شمیران به دلیل وجود آب این رود شکل گرفته و به زیستگاه تبدیل شدهاند. با توجه به نقش رودِ “دربند” از دیرباز در تشکیل زیستگاههای کهن نامهای متعددی در طول زمان به این رود داده شده از جمله “طجرشت” [۷] ، “تیگریش” [۸] و “تجریش”.
تاریخچۀ شهرِ کهن “تفرش (Tafresh)
“تفرش” (Tafresh, Tefresh) نام یکی از شهرهای استان مرکزی است که گاهی آن را “چال تفرش” نیز میگویند. نام این شهر را “طَبرَس” (Tabras) هم گفتهاند. نام “تفرش” در منابع گوناگون بهصورت “طَبرَس” (Tabras)، “طَبرَش”، “تَبرَش” (Tabrash)، “تَپرَش” (Taprash) و “طَفرَش” (Tafrash, Tafresh) آمده است. در تاریخچۀ شهر “تفرش” گفته شده که این زیستگاه در زمانهای هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان وجود داشته و زرتشتیان تا پیش از اسلام در این شهر ساکن بودهاند. چشمه آب معدنیِ “آب گراو” (آب گراب) یا “گرو” در ۵ کیلومتریِ شمال غرب تفرش، بین دو دهِ “کبوران” و “طراران”(“تراران”،دلآرامِ امروزی) قرار دارد. آبِ این چشمه دارای خاصیت درمانی میباشد. بطوریکه در بخش تجزیه و تحلیل و ریشهیابی خواهیم گفت وجود این چشمه، همچنین نام آن در ریشهیابی نام “تفرش” بسیار اهمیت دارد. رودِ “آب کمر” در جهت جنوب شرق به شمال غرب جریان دارد. این رود از داخل شهر “تفرش” عبور میکند و آن را به دو بخش “فَم” و “طرخوران” تقسیم مینماید.
نام “تَفرِش” یا “طَفرِش” را میتوان مرکب از دو بخشِ “تَف” (طف) و “رش” دانست که در آن، “تف” (Taf, Tef) به معنیِ “گرم و گرما”؛ همچون تفت، تفتان و تفتیدن و “رش” به معنیِ “مظهری از آب” است. دراینصورت معنیِ نام “تَفرِش”، “مظهری از آب گرم” خواهد بود که میتواند اشاره به یک “چشمۀ آبگرم” و یا یک “رودِ گرم” یا “گرمرود” داشته باشد.
“تفرش” زادگاه بسیاری از مشاهیر از جمله شیخ طبرسی [۹] میباشد.
مجموعه چشمههای آب معدنی (Ābgaraw, Garow) “آب گراو” یا “گروِ” طراران
در فاصلۀ ۵ کیلومتری که از مرکز شهر “تفرش” در جهت شمال غرب تعدادی چشمههای آب معدنی فعال و غیر فعال به نامهای “گرو” (Garow)، “گرّو” (Garrow)، “آبگراو” (Ābgarāw) و به زبان محلّی “اوگراو” (Owgarāw) وجود دارد. رسوبات تراورتنیِ فراوانی در کنار این چشمهها تشکیل شده است [۱۰] . منطقۀ پراکنش دهانههای چشمهها و رسوبات تراورتنیِ این مجموعه از چشمهها بصورت یک محدودۀ مستطیل شکل در جهت جنوب غرب- شمال شرق، بطور ۱۲۵۰ متر و عرض ۸۵۰ متر گسترده شده است. رسوبات تراورتنیِ موجود در ضلع شمال شرقیِ این مستطیل توسط رودِ “آب کمر” (Ābkamar) قطع میشود. بر روی تصویر ماهوارهای گوگل ارث (Google Earth) آثار بهرهبرداری از سنگهای تراورتنِ برخی از چشمههای خشک شدۀ “آب گراو” یا “گرو” دیده میشود.
تصویر شماره ۲: نمائی از چشمۀ آب معدنی “آب گراوِ” تفرش
رودِ “آب کمر” (Ābkamar) در شهرِ “تفرش”
“آب کمر” (Ābkamar) نام رودی است که از میان شهر تفرش میگذرد و آن را به دو بخشِ “فَم” و “طرخوران” تقسیم مینماید. سرشاخههای این رود از حوضۀ آبریز دشت “تفرش” سرچشمه میگیرد و در محل این شهر به هم پیوسته و به سوی شمال غرب جریان پیدا میکند. دشت “تفرش” را کوههائی از اطراف احاطه کردهاند. به این ترتیب شهر “تفرش” در واقع در فروزمینی در میان این رشته کوهها قرار میگیرد. شاید از این رو باشد که نام “تفرش” را “چال تفرش” هم گفتهاند. رودِ “تفرش” در ۵ کیلومتری از مرکز این شهر با رسوبات تراورتنی چشمههای آب معدنی “گرو” یا “آب گراو” (آب گر) برخورد میکند و بخشی از این رسوبات را با فرسایش از میان برده است.
تصویر شماره ۳ : رودِ “آب کمر” از میان شهر “تفرش” میگذرد و آن را به دو بخشِ “فَم” و “طرخوران” تقسیم میکند.
نام سه جا که در آنها واژههای “تف” و “تج” وجود دارد.
واژۀ “تف” در نام “تفرش” و واژۀ “تج” در نام “تجریش” میآید. برای معنییابیِ دقیقترِ این دو واژه که به معنیِ “گرم و گرما” است شرحِ سه جای دیگر که یکی از این دو واژه در نامشان وجود دارد را در زیر فهرست نمودیم تا با نامهای “تفرش” و “تجریش” مقایسه نموده و از ریشه و معنیِ آنها تاییدی برای ریشه و معنیِ نامهای “تفرش” و “تجریش” به دست آید:
۱-“کوه تفتان” (Mount Taftan)
“کوه تفتان” نام کوه آتشفشان نیمه فعالی در ایران است که در سرحدّ بلوچستان ایران واقع شده است. از دهانۀ این آتشفشان گاز گوگرد خارج میشود و در ورودی دهانۀ آن تختههای گوگرد خالص وجود دارد. کوه “تفتان” در زبان بلوچی “دَپتان” و یا “تپتان” گفته میشود و “تَپت” (Tapt) نیز به معنی گرم و گرما است [۱۱] .
نام “تفتان” از دو بخشِ “تفت” به معنی گرم و گرما و “آن”، پسوندِ جا و مکان تشکیل شده است. “تفتان” همچون “تفت” که شرح آن در زیر می آید ریشه خود را از “گرمی و گرما” میگیرد و “کوه تفتان” به علّت وجود آتش در دهانۀ آن به این نام نامیده میشود.
واژۀ “تف” در نام “تفتان” به معنی “گرم و گرما” است. بنابراین واژۀ “تف” در نام “تفرش” نیز میتواند به همین معنی باشد.
۲-“تفت” (Taft)
“تفت” نام شهری در استان یزد است که در حدود ۱۵ کیلومتری جنوب غرب شهر یزد واقع شده است.
شهر “تفت” را میتوان شهر آسیاهای آبی نامید. تعداد این آسیاها به ۱۸ سنگ میرسد. در این شهر یک آسیای بادی به نام آسیای شَوّاز (Shavvāz) نیز وجود دارد. نام بعضی از آسیاهای آبیِ تفت عبارتند از: “گرمسیر”، “بی غم”، “صدری”، “باغ گلابدان”، “نوابی” و “سرده”.
واژۀ “تف” در نام “تفت”, گویشی از “تب” به معنی “گرم و گرما” است. بنابراین واژۀ “تف” در نام “تفرش” نیز میتواند به همین معنی باشد.
۳-“تجرودِ” (Tejrud) کاشمر
“تجرود” (Tejrud, Tajrud, Tojrud) نام دهی از بخش کوهسرخ، شهرستان کاشمر، استان خراسان رضوی است [۱۲] .
واژۀ “تج” (Tej, Taj, Toj) در نام “تجرود” گویشی از “تب” به معنی گرم و گرما است و “رود” نیز در نام “تجرود” به روشنی نشان میدهد که ریشۀ و معنی این نام, “رودِ گرم” یا “گرمرود” است.
بخش “تج” در نام “تجرود” به معنی “گرم و گرما” است. لذا واژۀ “تج” در نام “تجریش” نیز میتواند به همین معنیِ “گرم و گرما” باشد.
نام چهار جا که در آنها واژههای “رش” و “ریش” وجود دارد:
واژۀ “رش” در نام “تفرش” و واژۀ “ریش” در نام “تجریش” میآید. برای معنییابی دقیقترِ این دو واژه که هردو در حالت عام به معنی “مظهرآب” هستند و در حالتهای خاص میتوانند “رود” و یا “چشمه” باشند شرح سه جا را که این دو واژه در نامشان وجود دارد در زیر می آوریم تا با نامهای “تفرش” و “تجریش” مقایسه نموده و از ریشه و معنی آنها تاییدی برای ریشه و معنی نامهای “تفرش” و “تجریش” بدست آید:
۱– “رود عریشِ ” (اریش) (Arish River) شبهجزیره سینا
“رودِ عریش” (اریش) نام رودی خشک یا فصلی در شمالشرقی شبهجزیره سینای مصر است که از داخل شهرِ “عریش” میگذرد و به دریای مدیترانه میریزد. این رود مرز مصر و اسرائیل را تشکیل میدهد [۱۳] . در اسناد تاریخی و مذهبیِ یهود، رود “عریش” به نام رودِ مصر (River of Egypt) هم شهرت دارد.
واژۀ “ریش” در نام رودِ “عریش” (اریش) به معنیِ عامِ “مظهرآب” و در این مورد، نام “رود”ی است. لذا واژۀ “ریش” در نام “تجریش” نیز میتواند به معنیِ “مظهرآب” اعم از “رود” و یا “چشمه” باشد.
۲- شهر “عریشِ” (اریش) (Arish) شبهجزیره سینا
“عریش” (العریش) (اریش) (Arish, Al- Arish) نام شهری در شمالشرقی صحرای سینا و بندری در ساحل دریای مدیترانه میباشد. نام “عریش” (اریش) در زبان کُپتیک (Coptic)، (زبانی با ریشه زبان مصری) هرینوکورورا (Hrinokorura) است. “عریش” بزرگترین زیستگاه در شبهجزیرۀ سینا و مرکز ایالت سینای شمالی از کشور مصر است [۱۴] .
شهر “عریش” در اطراف یک زیستگاهِ کهنِ بادیهنشینی به وجود آمده است. این زیستگاه در حاشیه قلمروی سلسله پتولمائی (Petolemaic dynasty) قرار داشته است. سلسله پتولمائی یک پادشاهی هلنی (Hellenistic) است که در مصر مستقر شد. این سلسله در ۳۰۵ پیش از میلاد، توسط پتولمیِ اوّل (Ptolemy of Lagus) پایهگذاری شد و تا سه سده در مصر حکومت میکرد. همین سلسله بود که اسکندریه را در طول پادشاهی هلنی به مرکز فرهنگ یونانی تبدیل کرد [۱۵] . حکومت پتولمائی از منطقهای که عریش (اریش) مرکز آن بوده است با نام رینوکورورا (Rhinocorura) یاد میکند و استرابو[۱۶] ، (تاریخنویس یونانی سدۀ اوّل میلادی) آن منطقه را صحرایی در مرز مصر کهن و سرزمین کنعان، سرزمین موعود قوم یهود مینامد. نام “رینوکورورا” که رینوکولورا (Rhinocolura) هم تلفّظ میشود، نام منطقهای و شهر یا شهرهای وابسته به آن منطقه و همچنین رودهایی هست که در حدّ فاصل سرزمین مصر قدیم و سرزمین موعودِ اسرائیل (کنعان) بوده است [۱۷] .
زیستگاه “عریش” (اریش) بهاحتمالزیاد یکی از زیستگاههایی است که در منطقۀ “رینوکورورا” یا “رینوکولورا” قرار داشته است. باتوجّهبه قدمتِ نام “عریش” به نظر میرسد شکلِ نوشتاریِ آن پیش از تسلّط اعراب به اینجا “اریش” بوده که به “عریش” برگشته است.
اگر واژه “اریش” را به دو بخش “اَ” (A) و “ریش” (Rish) تقسیم کنیم میتوان گفت که “اَ” مخفّف آب و “ریش” گویشی از “رش”، “رس”، “ریس” یا “ریز” است که به معنیِ عامِ “مظهر آب” و در مورد نامِ “عریش” به معنی “رود” میباشد. واژۀ “رینوکورورا” (Rhinocorura)؛ یعنی نام منطقه دربرگیرنده زیستگاهِ “اریش” نیز واژه “رینو” “Rhino” را در خود دارد؛ واژۀ “رینو” نیز بهاحتمال زیاد، گویشی از “راین” (Rhine) و “ری”، به معنی “رود” است (به شرح رودِ راین در همین کتاب مراجعه کنید) و این, خود تأکیدی ضمنی بر این است که نامهای “رینوکورورا” و “اریش”، اوّلاً هر دو ریشه از وجود “رود” گرفتهاند و ثانیاً هردو معنیِ “رود” را میدهند. به این جهت, عامل نامگذاریِ زیستگاه “عریش” یا “اریش”، به احتمال قریب به یقین، وجود “رود اریش” میباشد، نه اینکه زیستگاهِ “اریش” نام خود را به این “رود” یا منطقه مربوط به این “رود” داده باشد. نکته قابلتوجّه دیگر اینکه در شرح نام “رینوکورورا” در ویکی پدیا گفته شده که این نام به سرزمینی گفته میشود که شامل شهر یا شهرها و “رودها” است. این نکته تلویحاً این امکان را مطرح میکند که وجود “رود” یا “رودها”یی علّت نامگذاری منطقه “رینوکورورا” شده است. به نظر نگارنده نامگذاری منطقه “رینوکورورا”، خود به دلیل وجود یک “رود” میتواند باشد که امروزه خشک است و چنانچه گفته شد از میانه شهر “اریش” (عریش) میگذشته است. باتوجهبه اینکه نام این رودِ خشک در اسناد و اسطورههای تاریخی و پیش از تاریخ (بهخصوص در کتابهای مقدّس مسیحیان و یهودیان) به نام رود “وادی العریش”، یا رود “مصر” (River of Egypt) نامیده شده استنباط نگارنده درباره ریشۀ زیستگاه “عریش” تقویت میشود.
چنانکه گفته شد بخشِ “ریش” در نام “عریش” به معنی عامِ “مظهرآب” و در این مورد، نام رودی است. بنابراین واژۀ “ریش” در نام “تجریش” نیز میتواند به معنی عامِ “مظهرآب”، یعنی “رود” و یا “چشمه” باشد.
۳-“چشمۀ رَشنو” (Rashnow Spring)
“چشمۀ رشنو” نام دهی از توابع بخش مرکزی، شهرستان دلفان، استان لرستان میباشد [۱۸] . اینکه “رشنو” در اینجا نام چشمه آبی است احتمال ارتباط واژه “رشنو”، (“رش”، “ن”، “و”) با مظهری از آب بر سطح زمین (در اینجا “چشمه”) را نشان میدهد.
واژۀ “رش” در نام چشمۀ “رشنو” به معنی “چشمه” است. بنابراین واژۀ “رش” در نام “تفرش” نیز میتواند به همین معنیِ “چشمه” و یا “رود” باشد.
۴-“طرشت” (Tarasht)
“طرشت” (ترشت) نام یکی از محلههای قدیم تهران است که امروزه در محدوده تهران بزرگ قرار گرفته است [۱۹] .
نام “طرشت” (ترشت) از دو بخشِ “ط” یا “ت” و “رشت” (Rasht) تشکیل شده است که در آن “رشت” گویشی از “رش”، “ریش” و “رس”، به معنی عامِ “مظهرآب” میباشد. لذا میتوان گفت که “طرشت” یا “ترشت” به معنی “مظهری از آبِ گرم” است. این “مظهرآب” میتواند نام رودی و یا چشمهای با آبِ گرم بوده باشد (نه الزاماً آب گرمِ معدنی بلکه “گرم” ممکن است صفتی نسبی برای آبِ رود و یا چشمه باشد) .
بخش “رشت” در نام “طرشت” (ترشت) به معنی “مظهرآب” است. چنانکه گفتیم یکی از نامهای “تجریش”، یعنی “طجرشت” به نام “طرشت” نزدیک است. لذا واژۀ “رشت” در نام “طجرشت” (تجریش) نیز همانند “طرشت” میتواند به معنی “مظهرآب” باشد.
تجزیه و تحلیل و ریشهیابی
نام کهنِ “تجریش” (Tajrish) با تلفظ و گویش “طجرشت” (Tajrasht) و نام کهنِ “تفرش” با تلفّظهای “طَبْرَس” (Tabras) و “طَبْرَش” (Tabrash) بسیار جالب است, زیرا نشانۀ دیگری از تشابه دو نام “تجریش” و “تفرش” را نشان میدهد.
چنانکه گفته شد برای ریشهیابیِ نام “تجریش”، آن را به دو بخشِ “تج” و “ریش” و برای ریشهیابی نام “تفرش”, آن را به دو بخشِ “تف” و “رش” بخشبندی میکنیم. آنگاه با ارائه شواهد چندی به این نتیجه میرسیم که “تف” و “تج” هر دو به یک معنی و به معنیِ “گرم و گرما” هستند. سپس به ارائه شواهدی میپردازیم که “ریش” و “رش” در نامهای “تجریش” و “تفرش” نیز, هر دو به یک معنی و به معنی عامِ “مظهرآب” و در مورد “تجریش”، “رود” دربند است. در مورد “تفرش” نیز این “مظهرآب”، احتمالاً چشمۀ آب معدنیِ “گرو” (Garow, Garrow) و یا رودِ “آب کمر” (Ābkamar) میباشد.
واژۀ “تج” در نام “تجریش” و واژۀ “تف” در نام “تفرش” هر دو به معنیِ “گرم و گرما” میباشند، چرا؟
۱-در شرح نام “تفتان” گفتیم که این نام, قابل تفکیک به “تفت” و “آن” است و واژۀ “تفت” به جهت وجود آتش بر قلّه آن کوه به معنیِ “گرم و گرما” میباشد. اینکه نام “تفتان” در زبان بلوچی “تپتان” است نشان میدهد که برای “تفت”، گویشِ “تپت” (Tapt) نیز وجود دارد که بسیار شبیه به واژۀ “تب” در نام “طَبْرَس” (تبرس) و یا “تپ” در نام “تَپْرَش” (Taprash) میباشد و “طَبْرَس” (Tabras) و “تَپْرَش” (Taprash) نامهای دیگرِ “تفرش” میباشند.
۲- در شرح نامِ “تفت” گفته شد این نام به معنیِ “گرم و گرما” میباشد و آن را با بخشِ “تف” در نام “تفرش” مقایسه نمودیم.
۳- در شرح نام “تجرود” گفته شد که “تج” به معنیِ “گرم و گرما” میباشد و “تجرود” به معنیِ “رودِ گرم” یا “گرمرود” است و این نام را میتوان با نامِ “تجریش” مقایسه نمود و نتیجه گرفت که دو واژۀ “رود” و “رش”، هم معنی هستند و “تجریش” نیز میتواند به معنیِ “تجرود” (تج- ریش = تج – رود) یا “رودِ گرم” و “گرمرود” باشد [۲۰] .
۴- رودِ “دربند” از میانۀ محلّه “تجریش” میگذرد. این رود میتواند عامل اصلی برای تشکیل زیستگاه “تجریش” در هزارههای گذشته بوده باشد. لذا میتوانسته به نام “گرمرود” نامیده شده باشد.
واژۀ “ریش” در نام “تجریش” و واژۀ “رش” در نام “تفرش” به معنیِ “مظهرآب” اعم از “رود” و یا “چشمه” است، چرا؟
۱-در شرح نام رودِ “عریش” (اریش) گفتیم که “ریش” در این نام به معنیِ “رود” است. لذا واژۀ “ریش” در نام “تجریش” نیز میتواند به معنی “رود” باشد.
۲- در شرح نام “طرشت” که شباهت به نام دیگرِ “تجریش”، یعنی “طجرشت” دارد گفتیم که “طرشت” به معنیِ “مظهرآبِ گرم” میباشد. لذا “طجرشت” و “تجریش” نیز میتوانند به همین معنیِ “رود” باشند. از طرف دیگر گفتیم “طجرشت” نام دیگرِ رودِ “دربند” است. لذا “تجریش” نیز به معنی “رودِ گرم” یا “گرمرود” خواهد بود که نام خود را از رودِ “دربند” گرفته است.
۳-در شرح نامِ ” چشمۀ رشنو” (Rashno- Reshno) گفته شد که واژۀ “رش” در این نام به معنیِ عامِ “مظهرآب” و در مورد نامِ “رشنو” به معنی “چشمه” است. لذا بخشِ “رش” در نام “تفرش” نیز میتواند به معنی “مظهرآب” اعم از “رود” و یا “چشمه” باشد.
۴- واژۀ “رس” در یکی از نامهای “تفرش”، یعنی “طَبْرَس” در بسیاری از دیگر نامهای سرزمین ایرانِ کهن از جمله رودِ “ارس”، چشمههای “ارستِ” ساری، “رودِ کینهورس” [۲۱] و غیره آمده است که همگی به معنیِ “مظهرآب” اعم از “رود” و یا “چشمه” میباشند. لذا “طَبْرَس” نیز میتواند به معنیِ “رود” و یا “چشمۀ آب” باشد.
۵- چشمۀ “آب گراو” یا “گرو” (Ābgarāw, Garrow) در ۵ کیلومتری شمال غرب تفرش یک چشمۀ آب معدنی است و به زبان محلی “اوگراو” (Owgarāw) گفته میشود. این چشمه بین دو دِهِ طراران (دلارام) و کبوران قرار میگیرد.احتمال دارد در گذشته, چشمه ای از مجموعۀ چشمه های “آب گراو” یا “گرو” آب گرم بوده باشد. در این صورت ممکن است زیستگاه “تفرش” نام خود را از این چشمۀ ابگرم گرفته باشد.
سخن آخر
مقایسۀ گویشهای مختلفِ نام “تفرش” با نام “تجریش”، هم ریشه و هم معنی بودنِ این دو نام را به خوبی نشان میدهد. چنانکه گفتیم نام دیگرِ “تجریش”، “طجرشت” است و “تفرش” نیز دارای نامهای “طَبْرَس” (Tabras)، “طَبْرَش” (تبرش) (Tabrash, Tabresh)، “تَپْرَش” (Taprash) و “طَفْرش” میباشد. به این ترتیب ملاحظه میشود که “رش” و “رشت” در این دو نام بسیار شبیه یکدیگر هستند. همچنین در نامهای “تجریش” و “تجرشت” واژۀ “تج” بسیار شبیه واژههای “طب”، “تب” و “تپ” میباشد.
محلّۀ “تجریش” نام خود را از نام رودی گرفته که امروزه به “رودِ دربند” نامیده میشود. رودِ “دربند” در گذشتههای دور دارای نامهای “تجریش” و “طجرشت” بوده است که به معنیِ “رودِ گرم” و یا “گرمرود” میباشد. شهر “تفرش” نیز که دارای چندین نام با تلفظهائی مشابه “تفرش” است، نام خود را احتمالاً از وجود چشمههای آب معدنی “آب گراو” یا “گرو” میگیرد. به هرحال هر دو نامِ “تجریش” و “تفرش” به معنیِ “مظهرآبِ” گرم میباشند که اوّلی نام خود را از رودِ “تجریش” یا “طجرشت” (رودِ دربند امروزی) گرفته و دیگری نامِ خود را احتمالاً از چشمههای آب معدنی گوگرد دار “آب گراو” یا “گرو” میگیرد.
۱ – محمد بن علی بن سلیمان راوندی، ملقب به ابن راوندی در کتاب راحه الّصدور و آیه السرور
۲- طغرل بیک ابوطالب محمد ابن میکائیل, اولین موسس سلسلۀ سلجوقیان.
۴ – امامزاده صالح زمانی که خبر ولیعهدیِ برادرش امام رضا را میشنود از عراق راهی ایران میشود. شخصی به نام حسن بهبهانی در تعقیب آن امامزاده بود و او را در باغ گلشنِ قریه تجریش در کنار همان درختِ چنار کهنسال کشت.
۵ – نام “اوسون” را از لحاظ تلفظ با نام “اوشون” یا “اوشان” که در شرق تهران و در درّه جاجرود قرار دارد مقایسه کنید.
۶ – مقایسه کنید با نامهای بسیاری در کتاب “ریشهیابیِ ۱۵۰۰ جانام کهن” از جمله رودِ “کینه ورس”، “درروس”، “چاروسا”، چشمههای “آروسِ” ساری، رودِ “ارس” و غیره.
۷ – نام “طجرشت” را با نام “طرشت” مقایسه نموده و به شباهت آنها توجه نمائید.
۸- نام “تیگریش” را با نام “تیگریس” (Tigris) که نام دیگرِ رودِ “دجله” است مقایسه کنید.
۹ – امین الاسلام ابوعلی فضل این حسن طبرسی، معروف به شیخ طبرسی، ۴۶۸ تا ۵۴۸ هجری قمری، تلفظ این نام به جای “طَبْرَسی” (Tabrasi) اغلب به غلط “طَبَرْسی” (Tabarsi) خوانده میشود.
۱۱ – نام “تپت” از نظر تلفّظ مقایسه کنید با نامِ ایالت خود مختار “تبّت”.
۱۴– WWW.Wikipedia. com
۱۶ – Strabo: Greek geographer, Philosopher and historian, 64 or 63 BC- c.24AD
۲۰ – در کتاب “ریشهیابی ۱۵۰۰ جانام کهن” فهرستی از نام چند رود آورده شده که همگی به نام “رودِ تجن” هستند. بنابر این”تجریش” نیز میتواند به معنیِ “تجرود” یا “تجن رود” باشد .
۲۱ – به شرح نام رودِ “کینه ورَس” در نوشتارِ “ریشۀ نام کنعان” مراجعه شود. شرح نام چشمه های “ارست” نیز در نوشتارِ ریشۀ نام رودِ “ارس” آمده است.
اتیمولوژی تجریش و تفرش
معنی تجریش (تجرشت):
جزء اول این نام تچر فارسی قدیم به معنی کاخ و جزا دوم یعنی شت (شیت) به معانی جا و سنگی است. در مجموع به معانی محل کاخ یا محل کاخ سنگی است چون در قدیم آنجا محل قصران بیرونی بوده است:
هزار سال پیش نام تجریش را طجرشت مینوشتند، یکی از روستاهای شهر ری چنانکه نجمالدین راوندی در شرح سلطنت طغرل سلجوقی آوردهاست:
آنگاه سلطان از تبریز به سوی ری رفت تا زفاف به دار الملک باشد. اندک مایه رنج بر وی مستولی شد، به قصران بیرونی، به در ری به دیه طجرشت (تجریش) از جهت خنکی هوا نزول فرمود، چه حرارت هوا بهغایت بود (به سال ۴۵۵ ق).
نام تفرش از توَرا-ایش یعنی دارای شکارگاه گرفته شده است:
نظر به اینکه تفرش در دورۀ اعراب و صفویه تفریح گاه و شکارگاه بوده است، لذا بسیار محتمل است که نام تفرش از توَرا-ایش (جایگاه صاحب گوشت شکار) گرفته شده باشد. چون واژۀ تایوئیری اوستا را می توان به معنی گوشت شکار گرفت و نخجیر هم به معنی شکار (بزکوهی) می تواند به معنی چرنده در ناخر (مرتع و شکارگاه) یا سهم حرکت سریع بوده باشد:
त्वरा f. tvarA speed (asu, ahu), ईश adj. isha owning
नख m. nakha portion, जीर m. jira quick movement