سه شعر از سریا داودی حموله
۱
ماهی ها در قرائت اول عمیق می خوابند
وقتی می میرند
از نسبت ما می پرسند
نمی دانند
همه ی زن ها
یک آیینه ی اضافی دارند!
۲
معکوس همه ی رودهایی
که به هم می ریزند
در تاریکی فرو رفت
خون هر رنگی که بریزد
چهره ی مردگان را می بلعد
تا نبیند
همه چیز
در هیچ خلاصه شده است!
۳
دیوارها
مرگ ما را شنیدند
در جوانی بادها پیر شدند
بعد از میم مریم ها
چه سینی را
مدفون کرده ای
زمین تالاسمی گرفت
ماه سوء تفاهم
هیچ نمی بینم
جز آنچه پنهان است!
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سریا داودی حموله شاعر، نویسنده و محقق کارنامهای از شعر، نقد و پژوهشهای مردم شناسی دارد. از مجموعههای چاپ شدهی شعرسپید، «اوفلیا تو نیستی با گیسوانم حرف میزنم! آسمان حرفی از گیسوان لی لی بود! نان ونمک میان گیسوان تهمینه، از عصای شکستهی نیچه تا عصر مچالهی لورکا، من ما بودم با دو فاعل اضافی، سِرنادهای میترائیک، همهی کلمات در میدان ونک پیاده میشوند! در هرکلمهای آفتاب پنهان است! خلیجی که از هر طرف خاورمیانه است! ادامهی زنی که پلاک خانه را گوشواره کرده است! بادها با حرف میم شروع میشوند!…» و همچنین در حوزهی نقد ادبی تاکنون دو جلد از «آنتولوژی شعر شاعران معاصر، کلمات بیش ازآدمی رنج میبرند!»، و یک جلد آنتولوژی شعر شاعران خوزستان به نام بافتارهای منفرد! و هم چنین « آنتولوژی شعر شاعران اقلیمی، بافتار و ساختار ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است. البته در زمینهی پژوهش و تحقیقات مردم شناسی، سه گانههای «دانشنامه قوم بختیاری، موسیقی قوم بختیاری و ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است.