سه شعر از مریم سیاهکالی
۱
بی دست
خش خش علفهای رنگ پریده در سینی قدیمی را میشنوم
بی دست بو میکشم چروکهای صورتم را
بی دست لمس میکنم جای پاک شده از خودم را
بی دست چشم شده ام ببینمش
بی دست مانده ام پشت بخار نشسته برشیشه
بی چشم هم عطرِ شیرینِ زنانه ای با او عبور میکند
بی دست با کدام عصا پا شوم برای گرفتنش
لابه لای پاییز نشسته بر سینی قدیمی
۲
دخترم نقاش کوچکی است
رویاهایش را به آبی حوض می سپارد
درخت میشود
نارنج بر شمعدانی ها می تابد
گرم میکشد
و ماهی قرمز نای فریاد ندارد
دخترم نقاش کوچکی است
بی چتر بر رنگهایش مینشیند و
باران را می بارد.
۳
تو از نژادِ سیاه طوقی در آبیِ آسمانی
من نمیدانم از نژاد کدام پرنده
یا کدام درختِ پناه گرفته در آنم
تواز نژاد پرواز های بلندی
ومن بیشتر از تو
خودم را نمیشناسم.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید