شاعران و نقش آنها در دموکراسیخواهیِ ایرانیان
اشاره: این متن از مجموعه مقالاتیست که از طرف این دورهی کنفرانسِ «فوروم ۲۰۰۰» در پراگ، در روزنامهی Hospodarske Noviny به زبان چکی منتشر میشود. نسخهی فارسی آن را نویسندهی آن شخصاً در اختیار مجلهی شهروند بی سی قرار داده است.
نوزدهمین دورهی کنفرانس «فوروم ۲۰۰۰» از ۱۳ تا ۱۶ سپتامبر سال جاری (۲۰۱۵) در شهر پراگ، پایتخت جمهوری چک برگزار میشود. موضوع کنفرانس امسال بر رابطهی میان آموزش و دموکراسی تمرکز دارد.
این کنفرانس توسط واتسلاو هاول، سیاستمدار، نمایشنامهنویس، نویسنده و نخستین رئیس جمهور جمهوری چک بنیان گذاشته شد. هر سال، جمعی از رئسای جمهور و فعالان سیاسی کشورها نیز علاوه بر چهرههای فرهنگی و اجتماعی در این کنفرانس شرکت میکنند و به طور مثال، از مهمانهای سالهای قبل آن میتوان به دالایی لاما، آنگ سان سو چی و اف. دبلیو. دکلرک اشاره کرد.
سپیده جدیری به عنوان شاعر و روزنامهنگار ایرانی قرار است در دو پنلِ این کنفرانس با عناوین «ایران امروز و فردا» و «مذهب و آموزش» که هر دو در روز ۱۴ سپتامبر به زبان انگلیسی برگزار میشود سخنرانی داشته باشد.
فهرست کامل برنامههای این کنفرانس را از این آدرس میتوانید دانلود کنید:
https://www.forum2000.cz/en/projects/forum-2000-conferences/-2015/program/
***
اینکه من به عنوان شاعر که قاعدتا حوزه تخصصیام شعر و ادبیات است نه سیاست و آموزش، بنشینم درباره رابطه دموکراسی و آموزش قلم بزنم شاید شگفتی برانگیزد اما وقتی بدانید که در سرزمین من، بنیان دموکراسیخواهی را روزگاری همین ادبا و شاعران گذاشته بودند دیگر چندان از این بابت تعجب نخواهید کرد. از این رو، شاید بتوان یکی از شیوههای آموزش یک جامعه در حوزه دموکراسیخواهی را ادبیاتی دانست که با چنین رویکردی خلق شود.
پیشینه دموکراسیخواهی (به مفهوم مدرن آن) در ایران، به آغاز و حتی پیش از جنبش مشروطه برمیگردد؛ جنبشی که به امضای فرمان مشروطیت، تدوین اولین قانون اساسی ایران و تشکیل مجلس شورای ملی در سالهای آغازین قرن بیستم منجر شد. دکتر همایون کاتوزیان[i] در گفتوگویی[ii] در باب دموکراسیخواهی در مشروطه ایرانی میگوید: «مشروطه یک انقلاب ملت بر ضد دولت بود. در نتیجه گروهها و طبقات اجتماعی گوناگونی را در بر میگرفت که اگرچه بعضی از آنها هدفهای گروهی، به ویژه تجدد داشتند اما همه آنها به هیات اجتماع خواستار امحاء استبداد و استقرار حکومت قانون بودند […] اما از وقتی که قانون اساسی مشروطه نوشته شد، علاوه بر حکومت قانون که لازم نیست حتما دموکراتیک باشد، شیوههای دموکراتیک نیز مطرح شد.»
جالب است بدانید که آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده، نمایشنویس ایرانی که به عنوان نخستین سازنده قالبهای امروزیِ نمایش در شرق شناخته میشود، در کنار آثار روشنفکران سیاسیِ آن روزِ ایران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورده است. ضمن اینکه شاعرانی چون علی اکبر دهخدا که یکی از نویسندگان اصلی روزنامه صور اسرافیل، از جراید معروف، مهم و مؤثر صدر مشروطیت بود و محمدتقی بهار که از ۲۰ سالگی با پیوستن به مشروطهطلبانِ خراسان ایران و بعدها با نائل شدن به سِمتِ رئیس حزب دموکرات که به دست مشروطهخواهان تاسیس شده بود جهتگیری سیاسیاش را در این زمینه به اثبات رسانده بود، در زمره چهرههای مؤثرِ ادبی و همچنین سیاسی در پیشبرد مشروطیت در ایران بودهاند. میرزاده عشقی نیز که در ۳۱ سالگی به دستور مقامات امنیتی ایران در دوران نخست وزیری رضا پهلوی ترور شد، از شاعران و نمایشنامهنویسان دوره مشروطیت بود که سرودهای از او با عنوان کفن سیاه را که درباره روزگار زنان و حجاب آنها نوشته بود به عنوان تاریخچه تز انقلاب مشروطیت میشناسند. در عین حال، نادیده انگاشتنِ نقشِ روشنگریهای خیلِ شاعران دیگری که مشروطهطلب بودند و همروزگار آنها، در تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی در جهت دموکراسیخواهی، دور از انصاف به نظر میرسد.
دموکراسیخواهی در ایران با سرکوب و قتل مشروطهخواهان پایان نیافت. چنانکه میبینیم در شش سال گذشته و با شکلگیری جنبش سبز، جامعهای میلیونی که اعضای این جنبش را تشکیل میدهد دوباره با اتکاء به آن پیشینه تاریخی، مطالبات دموکراتیک خود را بر پایه اهداف و رویکردهای مشخصِ رهبرانش، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی که خواهان فضای بازتر سیاسی و اجتماعی، خارج کردن قدرت و حکومت از انحصار یک گروه، برابری حقوق زن و مرد، اقوام و اقلیتها و شفافیت اقتصادی بودند مطرح میکند. رهبرانی که خود حدود پنج سال است که به دلیل همین خواستهها در حصر خانگی به سر میبرند و سلامت و زندگیشان در خطر است. و نکته اینجاست که شاعران ایرانی در این برهه نیز ساکت ننشستهاند و آثار بیشماری را در اعتراض به حصر رهبران این جنبش، سرکوب مردم و پایمال شدنِ آرمانهای دموکراتیک آنها خلق کردهاند.
وقتی مفهوم دموکراسیخواهی در ایران این چنین عمیق و ریشهای با شعر و ادبیات این سرزمین پیوند خورده است، پر بیراه نیست که از شاعران و ادبایی که در این راه گام گذاشته و میگذارند، به مثابه روشنفکری که در آموزش و پیشبرد جامعه در این حوزه ایفای نقش میکند نام ببریم و چه بسا به دلیل رویکرد زیباییشناسانه آنها در آثاری که خلق میکنند، تاثیر این آثار بر جامعه بسی بزرگتر از بسیاری از کتب، رسالات و بیانیههای صرفا سیاسی باشد. چنانکه تصنیف “از خون جوانان وطن لاله دمیده” سروده عارف قزوینی که خود او در مقدمهای بر آن گفته است که «این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران به یاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است»، با گذشت بیش از یک قرن از سروده شدناش همچنان در نوشتارها و شعارهای سیاسی و آزادیخوهانه ایرانِ امروز به کار میرود.
۱ اقتصاددان، تاریخنگار، کاوشگر علوم سیاسی و منتقد ادبی ایرانی.
۲ انقلاب علیه خودسری: دموکراسیخواهی در مشروطه ایرانی، در گفتوگو با محسن آزموده، نشریه ایران فردا:
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.