شاعری با جنون
خوانشی به قلم سهراب رحیمی بر مجموعه شعر «پسر مسخرهی پیکاسو هستم» سرودهی ناما جعفری
اشاره: ناما جعفری، شاعری ۲۸ ساله و گردآورندهی کتاب “تجمع در سلول انفرادی” است که مجموعهای از شعرهای اعتراضی ایران پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ را در برمیگیرد. او سردبیر نشریهی الکترونیکی «سه پنج» است. یکی از کتابهای شعر او « پسر مسخرهی پیکاسو هستم» نام دارد که به چاپ سوم هم رسیده است. چندین کتاب او در هشت سال اخیر مجوز نشر دریافت نکردهاند.
کتابهای غیر قابل چاپ ناما جعفری عبارتاند از:
۱. آزادی نام دختری ست با موهای رنگ کرده
۲.یادداشتهای روزانه یک زندانی به وقت انفرادی
۳. آیتالله لاپات (اسناد و مدارک تجاوز در زندانهای ایران)
۴. یادداشتهای روی پل میرابو
شعرهای ناما جعفری در حد فاصل خواب و بیداری میگذرند؛ در حول و هوش عقل و جنون، هر چند بیشتر به خواب و جنون نزدیکاند تا عقل و بیداری. و این باعث شده حتی نظم نوشتاریاش، پیرو وضعیت بیرونیاش باشد. وضعیت بیرونی که میگویم منظورم راوی است. آیا راوی همان شاعریست که اسمش روی پشت جلد است یا همان شاعری که وانمود میکند که دارد خواب شاعری را تعبیر میکند که نامش روی جلد است؟
پروانهای که دارد ریمل میکشد به چشمهایت
دیشب خواب تو را از چشمهای من زد بیرون
بیدار که میشوی
در مقابل دوربین مخفی قرار داری
باید لبخند بزنی و خواب دیشب را از فردا پاک کنی
پروانه را
ریمل را
چشمهای زنی را که از اتوبوس میپرد توی چشم هایت
در شعر ناما جعفری، پروانه مگس است و او در ردیف اول سرگیجه هاش تف میکند و روزهاش پر از قرص و مسکن های بی حوصلگی ست و فرضش بر این است که خواب میبیند باز امشب خواب میبیند و خرمالو در خوابش میآید:
صبح آفتاب را در جیب سوراخ آسمان بگذاری ناگهان بیفتد دریا
عصر به مزرعه بروی گندمها
خودت را در خوابت/ خوابت را در خودت/ خودت را وسط آدم هایی که پستچی هستند با پاکتهای خالی
نامههایی که هیچ وقت به خواب هایت پست نمیشوند
چشم که باز میکنی
معلوم میشود که تو از اول خواب بودی و خواب آفرینش را میدیدی
حالا
تو در مقابل پروانهای هستی که مگس بود و دارد
چای هزار سال بعدت را هورت میکشد هورت هورت هو!!!
اما شاعر فی البداهه عادت دارد نقطه چین بنویسد از آن نقطه چین هایی که فشار خونشان بالا رفته است و رنگین کمان آتش میکشد و سیگارش را تمام میکند و پدرش که میآید رو به توت فرنگیها غروب را گریه میکند و بعد برمی گردد به جای نقطه چینها مینویسد ماه. مینویسد آفتاب. مینویسد دریا. مینویسد باران. مینویسد و برمی گردد از دریا. مینویسد و آفتاب به او چاقو میزند. مینویسد و باران به او چاقو میزند. مینویسد و ماه میماند و گریه های پدر تمام میشود برمی گردد از غروب توت فرنگیها چاقو میزند و او دست تکان میدهد و دوباره او را در دریا دفن میکند.
تعدد شخصیتها و عوض شدن های سریع دیالوگها، چهرهها، نقشها، شکلها، مکانها و موقعیتها، از شعر ناما جعفری هزارتویی ساخته پر از وحشت؛ پر از خشونت؛ پر از خون و مرگ و جیغ و فریاد و گریز و بی قراری. در شعر ناما جعفری به زحمت میتوان نفس کشید. گاهی ؛ سنگینی ی بار کلمات؛ توان درک عمیق از معنای کلمات را دچار مشکل میکند.
البته گاهی که شاعر مچ خودش را با حرفهای جدیاش میگیرد؛ شروع میکند به شوخی با شخصیتهای شعرش؛ مثل شعری که با شاملو شوخی میکند:
بهمن ۱۳۴۲ ناگهان شاملو متوجه میشود آیدا نیست. آیدا. آیدا !
بوی تن آیدا از آینه میآید شاملو ده دقیقه بعد وارد آینه میشود
مخاطبان عزیز
شما استفراغ موشی را خواندید که توسط باستان شناسی کشف شد در کنار باجهی تلفن تمام شد به تاریخ… چهار روز رفته از یکم ماه تابستان هشتاد.
در شعرهای تو در توی ناما جعفری روایتهایی هم هستند که خواندنیاند؛ آمیخته با شوخی و طنز و طعن و تاریخ و کمی حرفهای سیاسی – اجتماعی که البته به شکلی شاعرانه در شعر او به عرصهی نمایش در میآیند:
تنهاییام را بارگیری میکنم برای فردا
فردایم را تخلیه میکنم در زخمهایم
با اینها میشود آفریقا را چاق کرد/ سوسیس/ کالباس/ همبرگر/ ایگناسیو
ما هر روز صادر میشویم تا دنیا شکمش خالی نباشد
کمی جنون تزریق کردهام به رگ هایم
تمام
چهارم دسامبر ۲۰۱۳ ؛ مالمو ؛ سوئد
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید