Advertisement

Select Page

شعری از محمدرضا سلطانی

شعری از محمدرضا سلطانی

 

مرا به حال خود رها کرده‌ای

مگر مرا نمی‌بینی

آتشی هستم

که  نیستم پناه  هیچ

قلب یخ زد‌ه‌ای

می ترسم

از اهریمنی

که دست ها برایش بریده

می شوند….

وچه جان ها که قطره قطره

نریخته‌اند

و مترسک‌های سر جالیز

مالکان پرندگان‌اند

ای مرگ

چرا

مرا به حال خود رها کرده‌ای

 

#سلطانی_محمدرضا

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights