شیوههای نقد ادبی / دیوید دیچز
شیوههای نقد ادبی / دیوید دیچز
ترجمه: محمدتقی صدقیانی – دکتر غلامحسین یوسفی
انتشارات علمی / تهران
اولین رسالهای که درباب شناخت و نقد مقولات ادبی نوشته شدهاست، «فن شعر» ارسطو است. ارسطو در این رساله دربارهی چگونگی خلقت ادبی و نیز رابطهی آثار ادبی با واقعیت مینویسد. درک ضرورت نقد برای اولین بار خود نشان از نبوغ دارد.
در واقع هنر و ادبیات بدون نقد و نظر قادر به تعالی و رشد نخواهند بود. آثار ادبی کالاهایی فرهنگی هستند که به وسیله، مؤلفان و نویسندگان تولید شده و در دسترس مصرفکنندگان (مخاطبان) قرار میگیرند. عنصر نقد از سویی نظر به تولید کننده دارد و از دیگر سوی مصرف کننده را مّدنظر قرار میدهد، و این دو مهم را با تأمل و دقت بر کیفیت کالای مصرفی است که به سرانجام میرساند.
مؤلف اثر ادبی غالبا به علت حضور در درون کار خلاقهی خویش و نیز به دلیل عدم امکان ایجاد فاصله با اثر خود، نمیتواند آن گونه که بایسته است آفریده خود را به داوری و قضاوتی زیبایی شناسانه ـ و بیطرفانه ـ بنشیند. مخاطب نیز با شگردها و تمهیدات به کار رفته در اثر ـ به علت تغییر و تکامل مداوم آنها ـ همیشه نمیتواند ارتباط ایجاد کرده و گاهی درک و لذت حاصل از خوانش متن در او به کمال نمیرسد. در چنین موقعیتهایی است که نقد میتواند گره از کار این هر دو بگشاید و در بستر این گشایش، ذهنیت فرهنگی جامعه را نیز پالودهتر کند.
نقد امروزه از طریق بررسی متون و آثار هنری، شیوههای شناخت را نیز دستمایه کار خود قرار داده است. معنای نقد را تنها نباید در ارتباط با شناسایی ژانرها و سبکهای ادبی ـ هنری خلاصه نمود. شناخت سبکها، ژانرها و بررسی تمهیدات و تاکتیکهای زیبایی شناختی و نیز راهکارهای شناسایی و تشخیص سره از ناسره، بخشی از وظایفی است که نقد را میتوان به آن ملتزم دانست. نقد میتواند با توانمندیهای خود و مجّهز شدن به اندیشه و فلسفه معاصر، افقهای تأویل سیاسی، فرهنگی و تاریخی جامعه را گستردهتر کرده و به ساختارهای علوم انسانی انتظام بخشد. ناگفته پیداست که دستیابی به چنین نقدی کارآمد و ساختمند، در درجه اول نیاز به شناخت مبانی و درک ماهیتاَش را میطلبد.
«شیوههای نقد ادبی» کتابی است که ماهیت ادبیات و نقد و مهمترین روشهایی را که به وسیله آنها ادبیات مورد بحث قرار میگیرد، زیر ذرهبین گذاشته و مخاطب را با این مقولات آشنا میسازد.
این کتاب ترجمه یکی از آثار مهّم «دیو دیچز» نویسنده و منتقد معاصر انگلیسی است و آن را میتوان یکی از دقیقترین و معتبرترین مراجع در بحث موضوعی نقد و شیوههای آن دانست.
«شیوههای نقد ادبی» در تقسیمبندی اولیه، سه باب را در برمیگیرد؛ باب اول تحقیق فلسفی نام دارد و در این باب این نکته مورد بحث میشود که منتقدان مختلف به این سئوال که در ماهیت ادبیات تخیلی چیست، فایده و ارزش آن کدام است؟» چه پاسخ دادهاند. معضل افلاطونی، صورت و تخیل، علم و شعر، حوزه خاص شعر از جمله بخشهایی هستند که در باب اول به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند.
باب دوم به «نقد عملی» میپردازد و به بیان طرق مختلفی که بدان وسیله بعضی آثار فن ادب ارزیابی شده یا ممکن است ارزیابی شود. این باب همان گونه که از ناماش پیداست، عرصه عمل و بیان چگونگی کنش نقد است. محوریترین مباحث که مخاطب در آن با شیوههای عمل نقد آشنا میشود، در این باب گردآوری شدهاست. از میان بخشهای متعدد و متنوع این باب میتوان به مواردی اشاره نمود: استقرار صحنه نقد، امکانات و محدودیت هر روش، از نظریه تا عمل، نقد و قرائن تاریخی، از درک و التذاز تا تجزیه و تحلیل، حوزه روش تحلیلی و . . .
«نقد ادبی و دیگر رشتههای دانش» باب سوم «شیوههای نقد ادبی» است و به زمینههایی از تحقیق متوجه است که از این راه منتقد ادبی با دیگر انواع پژوهش سر و کار پیدا میکند. نظیر روانشناسی و جامعهشناسی، و ارتباط بین نقد ادبی و این علوم. در این باب مخاطب علاوه برآشنایی کامل با مقوله نقد، میتواند چگونگی تأثیر مقولات و علوم مختلف را بر نقد و هم چنین تأثیر نقد ادبی بر آنها را به تأمل بنشیند. این باب نیز هم چون دو باب دیگر کتاب بسیار جذاب و گیرا پرداخت شده است. برای نمونه در این باب در بخشی از آن، ابتدا جامعهشناسی و سپس آگاهی جامعه شناختی و منتقد ادبی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در پایان این باب مبحث اساسی و مهم نقد و زمینه فرهنگی نیز بسط و گسترش داده شده است.
مؤلف «شیوههای نقد ادبی» در مقدمهاش مینویسد:
«به طور خلاصه هدف من این بوده است که به مطالعه هوشیارانه نقد ادبی و ادبیات کمکی کنم. آن نوع مساعدتی که از هیچ یک از تاریخهای متعارف نقد و یا منتخبات آثار حاصل نمیشود. من به روش شناسی توجه دارم. به راههای مختلفی که فن ادب و آثار و ادبی بدان وسیله به صورتی که بخش مورد بحث واقع تواند شد. در این کتاب به منتقدان به عنوان منتقد و به تاریخ نقد ادبی بذاّته توجهی ندارم.»
یکی از امتیازات ویژهٔ کتاب «دیوید ریچز» برخورد ریشهای و ساختاری آن با مقولهٔ نقد است. یعنی به جای تکیه بر تاریخ نقد ادبی، نفس نقد ادبی مورد تأکید قرار میگیرد. برای نمونه در توضیح شعر و داستان مبحث از ارسطو آغاز شده و به دوره معاصر میرسد. به همین سبب تکلیف مخاطب را در برخورد با نظریههای خود کاملا روشن میکند. علاوه براین در جابجایی کتاب با استفاده از آثار کسانی چون الیوت، شکسپیر، ویلیام ورد زورث، بلیک و دیگران نمونههای عملی چگونگی نقد کردن را نیز با خواننده درمیان میگذارد. و این برای مخاطبی که در کار ادبیات جدی بوده و عزم خود را برای شناخت دقیقِ آن جزم کرده است، فرصتی عالی به شمار میرود. مترجم در پیشگفتار خود براین مورد چنین تأکید میکند:
«کتاب حاضر، چنان که از فهرست مندرجات و فهرست راهنمای آن برمیآید، به موضوعاتی چنین ملموس پرداخته که جای بسیاری از آنها در زبان فارسی خالی مینماید. به علاوه مؤلف، با نقل و تفسیر آراء و نظریههای بزرگترین سخن سنجان از قدیمترین زمان تا امروز و ارایه نقدهای گوناگون و بحث و اظهارنظر درباره آنها و تجزیه و تحلیل هر موضوع و بررسی رشتههای دانش مفید در نقد ادبی و بسیاری مطالب و نکتههای دیگر، ما را به افقهایی چشمنواز و وسیع و مناظری بدیع رهنمون میشود که توجه به هر گوشه آن موجب انتباه و آگاهیهاست.»
محمدتقی صدقیانی و دکتر غلامحسین یوسفی، ترجمه این کتاب را با همدیگر به پایان رساندهاند، که البته همان گونه که دکتر غلامحسین یوسفی در پیشگفتارش آورده است، جناب صدقیانی در پایان ترجمه کتاب، جهان را بدرود میگوید. ترجمه «شیوههای نقد ادبی» ترجمهای سلیس بوده و نشانی از ضعف ترجمه یا اشکالات نحوی و دستوری در آن نیست. بدین سبب میتوان آن را سرشار از لذتی اندیشمندانه خواند و خواند. این کتاب در سال ۱۳۶۶ برای اولین بار در تهران منتشر شده و در طول این دو دهه بارها تجدید چاپ گردیده است.
*
علاقمندان جهت تهیهٔ این کتاب میتوانند به کتابفروشی (پاتوق فرهنگی) هدایت در نورت ونکوور مراجعه نمایند.