غبار سیاست بر حادثه تروریستی اورلاندو
حمله تروریستی به کلوپ همجنسگرایان “اورلاندو” در ایالت فلوریدا که منجر به کشته شدن ۵۰ تن و زخمی شدن ۵۳ تن دیگر شد، به عنوان بزرگترین حمله مسلحانه در تاریخ معاصر آمریکا تلقی شده است. این حمله که توسط “عمر میرصدیق متین” شهروند افغان تبار زاده آمریکا انجام گرفت با توجه به انگیزه ایدئولوژیک و ضد اقلیتهای جنسی عامل حمله با سلاح های اتوماتیک که چند روز قبل به طور قانونی توسط وی خریداری شده بود، از همان ابتدا افکارعمومی و ساختار سیاسی این کشور را مواجهه با یک پرسش چند ضلعی کرد. اضلاع مرتبط با این حمله در ابعاد امنیت ملی، تروریسم اسلامی، قانون مهاجرت، آزادی تهیه و حمل سلاح و حقوق اقلیت های جنسی که در انگیزه این حمله تروریستی عامل جنایت وجود داشته است، هر کدام به فراخور اهداف محافظه کارانه جمهوریخواهان و لیبرالیسم دمکراتها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر ۲۰۱۶ بدون تردید به یک بحث محوری و عمده در طی روزهای آینده تبدیل خواهند شد. چنانچه از همان ابتدای موج خبری ناشی از این اقدام تروریستی از طرف جناح جمهوریخواهان با تاکید بر ناکارآمدی سیاست های امنیتی و ضدتروریستی دولت “باراک اوباما” رویکرد سخت و قاطع تر در قبال امنیت و تروریسم طرح شد. از جمله “دونالد ترامپ” نامزد نهایی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری ضمن تاکید بر “برخورد قوی و هوشمندانه” نسبت به اقدامات تروریستی در توییتی می گوید “اگر اوباما با صراحت از واژه تروریسم اسلام افراطی در پیام خود استفاده نکند، می بایست فورا از مقام خود با رسوایی کناره گیری کند“. در آن سوی میدان نیز دمکرات ها طبق معمول با عمده کردن معضلات قانون حق سلاح که منبعث از متمم دوم از اصل اول قانون اساسی کشور است، خواستار بازنگری در این قانون شده و هم چنین تنفر جنسی نسبت به افراد متعلق به این اقلیت مدنی را در مرکز توجه خود قرار دادند. چنانچه باراک اوباما در پیام کوتاه خود ضمن اذعان به تروریستی بودن حادثه اورلاندو که ریشه در نفرت داشته است می گوید “این حادثه یادآور این نکته است که هر کس در آمریکا میتواند به سلاح گرم دسترسی پیدا کند و به مردم در مدرسه در محل عبادت یا در کلوب شبانه تیراندازی کند“. خانم “هیلاری کلینتون” کاندیدای نهایی دمکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر نیز از قافله عقب نماند و ضمن تاکید بر انگیزه تروریستی و نفرت طلبانه آن خطاب به دگرباشان جنسی می گوید “لطفا بدانید که میلیونها نفر در سراسر کشور دوست و همپیمان شما هستند. من یکی از آنها هستم. ما به مبارزه برای تامین حق شما در داشتن زندگی آزاد، بدون هراس و باز، ادامه میدهیم. بدون شک، نفرت هیچ جایی در آمریکا ندارد“.
حادثه تروریستی دوازدهم ژوئن در اورلاندو به نوعی یک جعبه پاندورایی است که تمامی عوامل و بحث های امروز در جامعه آمریکا را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در درون خود خواهد داشت. به همین دلیل این رخداد بسیار فراتر از یک اقدام صرف و موردی در حوزه تروریسم می باشد و می تواند تاثیر و بازتاب خود را در افکارعمومی و جامعه آمریکا بر جای بگذارد. حتی به دلیل رقابت های سیاسی بین دو جناح عمده در ساخت سیاسی کشور در آستانه این انتخابات می تواند برخورد بازدارنده و مطلوب در قبال این پدیده جنایتکارانه و امنیت عمومی را هم تحت الشعاع اهداف سیاسی قرار داده و هم چون حوادث تروریستی یازدهم سپتامبر به بهانه یی جهت دستیابی به اهداف غیر مرتبط با موضوع تبدیل شود. به همین دلیل جامعه به شدت قطبی شده کنونی آمریکا در قبال نگرش و چگونگی برخورد با حوادث تروریستی از جمله حادثه اورلاندو به جهت تقدم رقابت های سیاسی بر حفظ وحدت ملی، تحت تاثیر این اقدام تروریستی می تواند دچار انشقاق بیشتری هم بشود. در همین روز پلیس کالفرنیا خبر داد که ساعاتی بعد از حمله اورلاندو آنان توانسته اند یک فرد مسلح را در منطقه “سانتا مونیکا” بازداشت کنند که قصد حمله به تجمع همجنسگرایان در شهر لوس آنجلس را داشته و حامل چند قبضه سلاح و مواد شیمیایی بوده است که هم زمانی این دو مورد می تواند به دمکرات ها کمک کند که با عمده کردن حقوق این اقلیت جنسی فشار جمهوریخواهان را حول تمایلات مهاجرستیزی تا حدودی مهار کنند.
از آنجا که طبق گزارش “اف بی ای” عمر متین عامل حمله، تمایلات بنیادگرایانه و تروریستی داشته و حتی قبل از حمله در تماس با تلفن ۹۱۱ ” شماره خدمات اورژانس در آمریکا” بیعت خود را با “ابوبکر بغدادی” رهبر گروه تروریستی “داعش” اعلان کرده است، حادثه تروریستی اورلاندو را باید فارغ از بحث مهاجرت در چارچوب تروریسم بین المللی مورد ارزیابی قرار داد. از طرف دیگر بر اساس گزارشات اولیه به نظر می رسد که عامل حمله بیش از آنچه مرتبط با سلول های سازمانی داعش بوده باشد به دلیل تمایلات ایدئولوژیک خود نوعی سمپاتی به این گروه داشته که بنا بر سوابق گذشته وی مستعد خشونت ورزی بوده است. معمولا شبکه های سازمانی گروه های تروریستی در کشورهایی چون آمریکا زیر ذره بین و تحت نظارت دائم قرار می گیرند در حالی که طبق قانون اساسی آمریکا تمایل به نفرت تا زمانی که منجر به اقدام نشود جرم محسوب نمی شود و حالا این سوال در مقابل سیاستمداران و قانونگذاران آمریکایی قرار دارد که این مصونیت در وضعیت فعلی تا چه میزانی می تواند مشروعیت داشته باشد. از طرف دیگر به لحاظ روانشناسی ادعای پدر عمر متین در این خصوص که پسر وی وقتی که به همراه کودک سه ساله خود در یکی از دستشویی های عمومی مواجهه با بوسیدن دو مرد همجنسگرا می شود به شدت خشمگین و ناراحت شده و بعد از سه هفته که اقدام به این حمله تروریستی می کند تحت تاثیر این موضوع بوده است، هیچ استدلال منطقی و توجیه مناسبی نخواهد بود چرا که در چنین شرایطی معمولا افراد دچار خشم و جنون آنی شده و همان موقع عکس العمل نشان می دهند. بدون هیچ تردیدی حادثه اورلاندو یک اقدام کاملا حساب شده تروریستی بوده است که در کمال آرامش و به صورت حرفه یی انجام گرفته است. حال این سوال در مقابل سیستم امنیتی و پلیسی آمریکا قرار می گیرد که چگونه یک نفر به تنهایی می تواند در مرکز شهر و آن هم در یک کلوپ مختص همجنسگرایان که به دلایل حساسیت های فرهنگی همیشه به عنوان یک هدف بالقوه محسوب شده و می بایست از امنیت بیشتری برخوردار باشند، پلیس بعد از سه ساعت و پس از کشته شدن ۵۰ تن و زخمی شدن ۵۳ تن دیگر، موفق به مهار این حمام خون می شود. به احتمال زیاد در طی روزهای آینده انگشت اتهام به سمت پلیس به دلیل تعلل و عدم کنترل حوزه استحفاظی خود، نشانه خواهد رفت، ولی تاثیر این حمله بر گسل های سیاسی – اجتماعی در جامعه آمریکایی حول ابعادی که در متن و حاشیه این اقدام تروریستی وجود دارد، در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور انکار ناپذیر خواهد بود.
۲۴/۳/۹۵
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.