فرخنده حاجیزاده: شیوه سانسور اداره کتاب؛ شیوهی قرون وسطاییست
فرخنده حاجیزاده ضمن انتقاد از سختگیریهای ادارهی ارشاد به برخوردهای غیریکسانی که این اداره با برخی از ناشران دارد، اعتراض کرد. او میگوید این برخوردها نویسندگان را به انفعال کشیده و در درازمدت؛ خلاقیت را نابود میکند.
فرخنده حاجیزاده که معتقد است روند رو به رشد ممیزیها به جایی رسیده که دیگر تعریف «ممیزی» برایش صدق نمیکند؛ میگوید: در زمانهای که ما همه در خانههای شیشهای زندگی میکنیم و چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد، اعمال چنین رویکردهایی در ادارهی کتاب، حکم بازگشتن به قرون وسطا را دارد.
وی که اخیرا دو کتابش پس از مدتها ازسوی ادارهی کتاب، غیرقابل چاپ شناخته شدهاست، درمورد این دو کتاب به خبرنگار ایلنا گفت: رمان «ساعت به وقت ۷۷» را حدودا ۲ سال پیش به توسط نشر نگاه، برای اخذ مجوز به ارشاد ارسال شد. در طول این دو سال؛ هربار که جویای وضعیت و رای نهایی ممیزان این اداره میشدیم، میگفتند درحال بررسیست. تا اینکه اخیرا آب پاکی را روی دستمان ریختند و آن را غیرقابل چاپ اعلام کردند.
مدیر نشر ویستار، همچنین از غیرمجاز شدن مجموعه داستان دو زبانهی خود با نام «نامتعارف ِ آقای مترجم» خبر داد و افزود: این مجموعه داستان نیز که با ترجمه به زبان انگلیسی از داستانهای من همراه بود و توسط نگاه به ادارهی کتاب ارسال شد، پس از یکسال در ارشاد ماندن سرانجام سرنوشتی مشابه با سرنوشت رمانم پیدا کرد.
وی ادامه داد: تنها پیامی که ادارهی کتاب این وقتها به ناشر میدهد؛ غیرقابل چاپ بودن کتاب است. یعنی ممیزان این اداره هرگز و در هیچ دورهای به خود این زحمت را نداده و نمیدهند که دلیل صدور رای منفی خود را به ناشر و مولف توضیح بدهند.
حاجیزاده ضمن بیان این مطلب که به نظر خودش؛ کتابهایش هیچ منعی برای انتشار نداشتهاند، گفت: یکی از بدبختیهایی که ما نویسنده طی این سالها دچار آن شدهایم، خود سانسوریست؛ یعنی نویسنده تا آنجایی که میشود سعی میکند اثرش را طوری تالیف و تنظیم کند که مورد ایراد بررسان قرار نگیرد. من نیز در نگارش آثارم چنین توجهای را لحاظ میکنم اما گویا کافی نبوده است.
وی که سختگیر شدن بررسان ادارهی کتاب را در زمانهی کنونی، غیرقابل توجیه میداند، اظهار داشت: ما در عصری زندگی میکنیم که هزاران رسانه با مختصات مختلف ما و زندگی ما را احاطه کردهاند؛ امروز دیگر نمیتوان چیزی را از مردم مخفی کرد و مانع انتقال پیام شد. به عنوان مثال کافیست خبرم را در یک میهمانی به ۴ تن از دوستان و آشنایان بگویم. همین کافیست تا این خبر از هر رسانهای نقل شود و همه متوجه آن شوند. حالا در چنین وضعیت و زمانهای، تاکید بر ممیزی و تشدد سختگیریهای ادارهی کتاب، در حکم بازگشت به قرون وسطا را دارد.
این نویسنده معتقد است این وضعیت نمیتواند پایدار باشد اما قطع یقین تاثیرات فرهنگی زیادی را بر فرهنگ عمومی مردم و تولیدکنندگان آثار هنری به همراه خواهد داشت.
وی ادامه داد: حاصل این برخوردها این است که نویسنده به انفعال کشیده میشود. تنها چیزی که نویسنده را باوجود این همه دغدغه و معضل اجتماعی و اقتصادی، به نوشتن میگمارد؛ عشق و جنون است و طبیعیاست که هر نویسندهای پس از اتمام کارش، میخواهد حاصل را در انعکاس و بازتاب آن بر مردم ببیند. اما وقتی اثرش به دست مخاطب نمیرسد، طبیعیست که سرخورده و منزوی شود. این روند در بعدی وسیعتر؛ قربانیان فراوانی را از ادبیات میگیرد و خلاقیت را از نویسندگان خواهد گرفت.
حاجی زاده ضمن بیان این مطلب که همهی نویسندگان و ناشران درمقابل سختگیریهای ادارهی کتاب؛ یکسان نیستند، گفت: البته من خیلی خوشحالم که یکسری از کتابها خیلی راحت مجوز میگیرند و منتشر میشوند؛ چراکه باید هم همینطور باشد. اما واقعیت این است که ادارهِ کتاب با تمام ناشران و مولفان، برخورد مشابهی ندارد. انگار یکسری از نامها از همان آغاز، رویشان خط قرمز کشیده شده و به آنها حساسند. حتی فکر میکنم آثار این افراد، بطور کامل و دقیق مورد بررسی قرار نمیگیرد.
مدیر نشر ویستار در پایان؛ با اشاره به فعالیتهای جاری خود، اظهار داشت: درحال حاضر مشغول ویرایش نهایی آخرین رمانم هستم که بیش از ۳۰۰ صفحه دارد و هنوز نامی برایش انتخاب نکردهام. همچنین با همکاری پریا لطیفیخواه پروژهی «فرهنگ عشاق جهان» را پیش میبریم که کار بزرگ و تازهایست. در این کتاب؛ اطلاعات فراوانی را درمورد عشاق جهان از منابع و فرهنگنامههای مختلف استخراج کردهایم و قصد داریم در فرمی بدیعی، آن را منتشر کنیم.
وی ادامه داد: کتاب «فرهنگ ضربالمثلها» درحال حاضر در دست حروفچینیست. یک مجموعه شعر هم در دست سرایش دارم که نمیدانم در آینده کارش به کجا خواهد رسید.
[ایلنا]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید