معرفی کتاب روباه شنی- نوشته محمد کشاورز
معرفی کتاب روباه شنی- نوشته محمد کشاورز، چاپ نخست ، ناشر:چشمه، سال ۱۳۹۴/۲۰۱۵ – ۱۱۲صفحه چاپ کاغذی
در قسمت “معرفی کتاب| معرفی نویسنده” در شهرگان، می کوشیم آثاری از نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی را معرفی کنیم. از آن جهت که قصد این بخش نقد این آثار نیست، در کنار بخشهایی از این آثار، نقد و نظرات دیگر خوانندگان این آثار را در اختیار شما قرار میدهیم. همچنین در این بخش فرصتی برای خوانندگان و دوستداران این آثار یا نویسندگان فراهم آورده ایم تا بخشی از کتاب معرفی شده را با صدای خود مولف بشنوند.
– ساره سکوت
———————————————————–
محمد کشاورز؛ متولد دی ماه ۱۳۳۷مرودشت فارس، داستان نویس و برنده جایزه ادبی گردون برای داستان شهود از مجموعه داستان «پایکوبی» ۱۳۷۴ ست. دومین مجموعه داستان کوتاه او «بلبل حلبی »درسال ۱۳۸۴ منتشر شد وجایزه ادبی اصفهان، جایزه فرهنگ فارس وجایزه نویسندگان ومنتقدین مطبوعات ایران را دریافت کرد. مجموعه داستان «روباه شنی» او نیز برگزیده نهمین دوره جایزه ادبی جلال وسی وچهارمین دوره کتاب سال ایران شد.
طی سال ها از محمد کشاورز داستان ها ،مقالات ویادداشت های بسیاری در مجله های فرهنگی وادبی ایران همچون دنیای سخن، اندیشه آزاد، گردون، بخارا، سینما ادبیات، عصرپنجشنبه، همشهری داستان ،هنگام، کرگدن، کتاب هفته خبر و…..منتشر شده است. وی چند سال دبیر داستان و به مدت دوسال سردبیر مجله عصر پنجشنبه بوده است. تاکنون از او سه مجموعه داستان منتشر شده و نیز یک مجموعه داستان ،یک مجموعه مقاله ویک رمان را آماده انتشار دارد. محمد کشاورز در شیراز زندگی می کند.
مرتضی کاردر دربارهء او می نویسد:
“محمد کشاورز، نویسنده پرکاری نیست اما مجموعه داستانهایش همواره با استقبال مخاطبان و منتقدان مواجه شده است؛ از داستان «شهود» مجموعه نخست او «پایکوبی» که جایزه گردون را برای او به ارمغان آورد، مجموعه داستان «بلبل حلبی» که جایزه ادبی اصفهان و جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات را از آن نویسنده کرد تا مجموعه داستان آخرش «روباه شنی» که جایزه جلال آلاحمد (کتاب سال) را برد.”[۱]
او در مصاحبه اش با مصطفی انصافی ، مجله تجربه، در پاسخ به این سوال که چرا بعد از حدود سی و پنج سال نویسندگی تنها سه مجموعه از او منتشر شده است می گوید:
” ای کاش به جای سه کتاب، ده کتاب داشتم. کمیت گاهی به اندازه کیفیت بن آفرین است.من هم اگر قرار بود هر چه را نوشته ام چاپ کنم یا هر داستانی در مطبوعات چاپ کرده ام در مجموعه هایم بیاورم، حداقل تعداد کتاب های چاپ شده ام بیش از پنج شش تا بود. هر چند با احتساب دو کتاب کم حجم و لاغری که سال پنجاه و هشت بوسیله انتشارات کاوش در تهران چاپ کردم و دیگر تن به تمدید چاپشان ندادم ، پنج کتاب چاپ کرده و به اندازه یکی دو کتاب داستانهای چاپ شده در مجلات ادبی دارم که حاصل سالهای پنجاه و شش تا شصت و هفت است و تمایلی به آفتابی کردنشان ندارم. نقطه شروع کارم را می گذارم از همان شصت و هفت به بعد و در اصل این دوره هم همین سه کتاب نیست. مجموعه ای آماده دارم که به مرور نیاز دارد برای سپردن به ناشر و رمانی که مدت هاست با آن سر و کله می زنم که کم کم تن به چاپش می دهم . مجموعه ای مقاله یا جستار هم پیرامون داستان و نوشتن داستان به اسم «میان پرده های داستان» دارم ” [۲]
جدید ترین کتاب او «روباه شنی»، مجموعهای است از نُه داستان کوتاه ;«روز متفاوت»، «پرندهباز»، «گلدان آبی»،«میخکهای سفید»، «آهنگ پلنگ صورتی را سوت بزن»، «زمینبازی»، ه«شتِ شب»، «میدان آرژانتین»، «راهرفتن روی آب»، «غار را روشن کن» و «روباه شنی». این کتاب که به انگلیسی و عربی نیز ترجمه شده است، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بسیاری درباره آن نوشته اند. آنچه در ادامهء این مطلب می آید صرفا بخش کوچکی از یادداشت ها،نگاهی به جلسات بررسی این کتاب وبخشی از نقدهای این کتاب است.
احمدرضا توسلی در کتاب هفته خبر شماره ۱۲۳، در مطلبی با عنوان “کشف امر خاص در دل روزمرگی” می نویسد:
” ویژگی بارز داستان های کشاورز برهم زدن نظم و روال عادی زندگی است و تفاوت مهم او نیز با نویسندگان آپارتمانی در همین است. آنها زندگیِ ملال آور و روزمره را روایت میکنند، بی حادثه ای شگرف یا شگفت. شخصیت هایشان محدود می شوند به اعمالی مانند روشن و خاموش کردن تلویزیون، اندکی گفت وگوهای شبهه روشنفکرانه و خوردن و خوابیدن، اما نویسنده ی روباهِ شنی درست در همینجا، در لحظه ای که ما با یک زندگی معمول رو به رو میشویم تغییری ناگهانی در این روند به وجود می آورد و شخصیت و زندگی اش را به شخصیت و زندگیِ ویژه و متفاوتی بدل می کند. باید اذعان داشت که او نویسنده ای چیره دست در یافتن آنِ داستانی و بیرون کشیدن امرِ خاص از دل روزمرگی است.” [۳]
در گزارش نشستی که توسط مجله سینما و ادبیات، برای نقد و بررسی مجموعه داستان «روباه شنی» و با حضور علی شروقی، یاسر نوروزی، محسن حکیممعانی ترتیب داده شده بود ، از زبان علی شروقی می خوانیم:
“دو سه نکته مهم در داستان های کشاورز وجود دارد که متفاوت شدن داستان ها را رقم می زند. یکی مضمون داستان های کشاورز،مخصوصا در فضای داستان نویسی الان و شکل رایج و غالب داستان نویسی امروز، یکی از عواملی ست که متفاوت بودن و خاص بودن این داستان ها را بیشتر به چشم می آورد. این داستان ها مضمون هایی دارند که در سالهای اخیر کمتر به آنها پرداخته شده است. مضمون هایی مثل آنچه در «روز متفاوت» و یا «گلدان آبی،میخک های سفید» می بینیم. در واقع هم خود مضمون ها جالب است و هم زاویه ای که کشاورز از آن به این مضمون ها نگاه می کند. ” ..”ضمن اینکه بعضی چیزها هست که در سالهای اخیر به قدری در داستان نویسی ما فراموش شده که وقتی ناگهان می بینیم کسی به آنها توجه کرده، این خیلی به چشم می آید. مثلا خود نثر;نثر داستانهای «روباه شنی» نثر پخته ای ست بدون این که نویسنده این نثر را خیلی به رخ خواننده بکشد. نکته دیگر در مورد عناصر شفت انگیز در برخی از این داستان هاست. من فکر می کنم داستانهای مجموعه« روباه شنی»، بیشتر جاهایی آدم را واقعا شگفت زده می کنند که عناصر شگفت و فراواقعی از بیرون وارد فضای رِئالیستی داستان ها نمی شوند، بلکه از دل مناسبات واقعی بیرون می آیند.” [۴]
سارا آقابزرگی دربارهء « روباه شنی» می نویسد:
“داستانهای این مجموعه تقریباً تم مشترکی دارند و آن انتقام و کینه و سرگشتگی و مسخ شدگی انسان است. ایدهٔ اصلی قصهها بر محوریت وارد کردن یک امر غریب در زندگی و ایجاد فضای وحشت است؛ و نویسنده به این وسیله بین رؤیا و واقعیت حرکت میکند و اغلب فضاهای رعبآور میسازد. داستانهای این مجموعه به لحاظ فرمی اشتراکات زیادی دارند. کشاورز برای ساخت قصههایش آدمها را از اقشار مختلف جامعه و ترد شدگان و به حاشیه راندهشدگان را انتخاب میکند. از آدمهای حاشیهای مثل اویس تا آدم تازه به دوران رسیدهای مثل فلاحی و جانباز و….. شخصیتها در پایان داستان همه واکنش تقریباً یکسانی برابر وقایع نشان میدهند و پایان مشابهی را برای داستان رقم میزنند. و این سؤال برای مخاطب مطرح میشود که چرا آدمهایی که از اقشار مختلف جامعه میآیند در موقعیتهای یکسان واکنشهای یکسانی از خود بروز میدهند؟ نقش جامعه در شکلگیری شخصیت آنها چیست؟ و نقش اراده و فردیت انسانها در این میان چیست؟ از این منظر ما با یک اندیشهٔ جبری حاکم بر کلیت داستانها روبهرو هستیم.” [۵]
محمد کشاورز در گفتگویی که با مریم شهبازی ،روزنامه ایران، داشته در پاسخ به “تلاش برای کنار زدن برخی عادتهای فرهنگی” در کتابهایش می گوید:
“به عقیده من یکی از کاربردهای ادبیات را میتوان تلاش برای آشنایی زدایی دانست. نویسنده باید بواسطه قدرت قلم خود بتواند عادتهای رایج را کنار زند و چهره دیگری از زندگی نشان دهد. این در شرایطی ست که متأسفانه بخشی از ادبیات داستانی معاصر بر خلاف این هدف حرکت میکند و حتی گرفتار تکرار شده است. به نظر میرسد نویسندگانمان جسارت روبهرو شدن و شکستن بسیاری از هنجارها را ندارند که تنها بر اساس عادت تبدیل به عرف شده است، و مدام خود را تکرار میکنند. این در شرایطی است که داستان باید قادر به نشان دادن بخشهای مختلف زندگی بشود. تلاش خود من بر این است تا چهرههایی که کمتر دیده شدهاند و خواستههایی را که شاید اغلبمان جرأت بیان کردن آنها را نداشته باشیم به قلم بکشم.” [۶]
علی شروقی در «مد و مه» دربارهء مجموعهء « روباه شنی» می نویسد:
“در داستانهای او در مجموعه «روباه شنی» همواره عاملی هست که با ورود به ساحت زندگی روزمره، نظم تثبیت و عادتشده آن را بر هم میزند. این عامل، گاه وجهی رندانه و سرخوشانه و بازیگوشانه دارد و گاه وجهی هراسناک و گاهی هم هر دو را با هم، به نحوی که هراس از دل شوخی و شوخی از دل هراس بیرون میآید. اهمیت طنز و رندی در داستانهای او زمانی بیشتر آشکار میشود که نگاهی بیندازیم به بسیاری از داستانهای نوشته و منتشرشده در این سالها که یا واقعیتی را با نگاهی عبوس به قصه بدل میکنند و یا از آنور بام میافتند و طنز را به ورطه لودگی و خوشمزگی میکشانند. در داستانهای کشاورز اما طنز، فاصله خود را از لودگی نگاه داشته و هرگز به این ورطه سقوط نکرده است. طنز داستانهای او از نگاه رندانه به واقعیت و نظمی که واقعیت را ساماندهی میکند برمیآید و به همین دلیل عمق واقعیت را چنان میشکافد که از دل این طنز، امری ترسناک بیرون میجهد. مثل قصه «روز متفاوت» که در آن پیکنیک خانواده به گرفتارشدنشان در محاصره سگهای وحشی میزبان میانجامد. درمجموع میتوان گفت که مجموعه داستان «روباه شنی»، ما را با نویسندهای روبهرو میکند که در داستانهایش، اغلب، مضمونی متفاوت با مضمونهای تکراری و عادی و عادتشده در داستاننویسی سالهای اخیر را دستمایه نوشتن قرار میدهد و ویژگی دیگرِ داستانهای او که در داستانهای ایرانی نوشتهشده در سالهای اخیر کم به چشم میخورد، نثری است پخته و واجد ظریفکاریهایی که در عین اینکه خود را به رخ نمیکشند بر غنای داستانها میافزایند. «روباه شنی»، مجموعهای است شامل ٩ داستان به نامهای: «روز متفاوت»، «پرندهباز»، «گلدان آبی، میخکهای سفید»، «آهنگ پلنگ صورتی را سوت بزن»، «زمینِ بازی»، «هشتِ شب. میدان آرژانتین»، «راهرفتن روی آب»، «غار را روشن کن» و «روباه شنی».” [۷]
پیمان برومند مینویسد:
“در واقع اهمیتی که کشاورز همواره برای دو مقوله انسان و جامعه قائل است، در کنار رئالیسم آثار وی، نقد و نقبی بر عصری مدرن با تمام تناقضاتش است. تناقضاتی که در دنیای اطراف رویت و در درون شخصیت ها منعکس می شود. تناقضاتی که از نگاه کشاورز اغلب خود را در حس تنهایی، اضطراب، تشویش و واهمه بروز می دهند. و راه گریز؟ در حقیقت نویسنده که پیشتر، در اکثر داستان های خود میل به زیبایی شناسی را امید برون رفت از تنگناهای زندگی مدرن قلمداد می کرد، این بار «دیگری» را ابژه میل شخصیت های داستانش قرار می دهد. «دیگری» که گاه در هییت موجود زنده ای چون یک روباه شنی در داستانی با همین نام ، گاه پلاک شهادت همسری غایب در داستان «غار را روشن کن»، گاه کودک درون در داستان «زمین بازی» و گاه همسری مهربان در داستان «گلدان آبی، میخک های سفید» نمود می یابد، که شاید، جز داستان آخر، در مابقی به پوزخندی تلخ بر لبان مخاطب بیانجامد. پوزخندی که در پایان داستان «راه رفتن روی آب» و «آهنگ پلنگ صورتی را سوت بزن» نیز بر لبان خواننده می نشیند. از این حیث این کتاب راوی فقدان هاست. فقدان هر آنچه انسان امروزی را از جایگاه راستینی که شعار جامعه مدرن ماست دور کرده و نهایتا او را به سیلاب اضطراب و تشویش می افکند. آنگونه که در داستان «هشت شب، میدان آرژانتین» و «روز متفاوت» شاهدش هستیم. ایجاد حس نا امنی، توسط همان «دیگری»های پیرامون مان، فضایی ملتهب و مضطرب را منجر می شود. فضایی که نویسنده با نثر موجز و منقطع خود به خوبی تصویر کرده و علیرغم حرکت یکنواخت و خطی در طول روایت، خواننده را متوجه عمق فاجعه می سازد. “[۸]
ابراهیم مهدی زاده دربارهء داستانهای محمد کشاورز می نویسد:
“جهان داستانی کشاورز، جهانی سرشارازمفاهیم انسانی ونگاهی بی کینه و همدرد با غالب ومغلوب . یکسان دیدن قهرمان و ضدقهرمان نه ناشی ازپوچ بودن ودیدن زندگی ست بلکه نگاهی عمیق برگذارزندگی با همه خوبی ها وبدی ها ورنج های بشری که انسان زمینی درچنبره آن اسیراست . ناپایداری هستی ، حکایتی دردناک وهمراه قرون متمادی انسان است . این نگاه ، نگاهی هست مسئولانه و فلسفی که درداستان های کشاورز بدون ورود به فضای غیرداستانی ، با زبانی مفهوم شده وساده به زبان خیال ، کنش های آدمیان را به تصویر می کشد . انسان معاصردرتنگنای هستی با وقوف برچیستی هستی و ناپایداری آن به درک درست از نیستی به هستی می نگرد. انسان علی رغم تنوع وتکثرهای واکنشی، چهره های مختلف هستی ،اما دو وجه عمده دارد . تمایل به تسلیم و حقارت وجدوجهد به رهائی ازحقارت و رسیدن به عظمت .این موضوع عظیم در مناسبات روزمره مان رنگ می بازد ومولف ازهمین ساده گی ها هدایت مان می کند به حقارت ها وعظمتها با تنوع و تکثرهای آن .” [۹]
محمد کشاورز در گفتگویش با مهدی جعفری ،مجله جن زار، در توصیه به جوانتر ها،در ارتباط با نوشتن خلاق می گوید:
“خواندن داستان و رمان خوب. جملهای که جا دارد سه بار تکرارش کنم. هیچچیز بهاندازهی صبوری و خواندن داستان و رمان خوب و درجهیک به نویسندهی جوان برای تشخیص راه از چاه کمک نمیکند. صبوری را که مجبور است، چون کسی برای آمدنش به وادی نوشتن نامهی فدایت شوم برایش ننوشته، به عبارتی خودکرده را تدبیر نیست. نانوآب و مقامی هم که ندارد. پذیرفتن رنجی ایوب وار است، پس صبری ایوب وار هم میطلبد و برای تحمل چنین صبر و رنجی لابد باید عاشق هم بود و البته اگر عشقی میان نویسنده و نوشتن باشد آن رنج و صبر هم لذتی خواهد داشت بیبدیل. [۱۰]
کتاب « روباه شنی» را می توانید از طریق آدرس زیر تهیه کنید:
http://shahreketabonline.com/products/49/148927/tags/comment
بخشی از داستان « روباه شنی» را با صدای نویسنده بشنوید:
[soundcloud id=’396617349′ autoPlay=’false’ height=’false’]
پینوشتها:
۱- http://www.ghatreh.com/news/nn39987058/%D8%B1%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%A7%D9%86
۲- مصاحبه مجله تجربه شماره ۴۲ نوروز ۱۳۹۵
۳- https://minevis.wordpress.com/tag/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2
۴- میزگرد مجله سینما و ادبیات شماره ۵۱ فروردین ۱۳۹۵
۵- http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/13418-2016-10-11-14-04-43.html
۶- http://raahak.com/?p=11430
۷- http://www.madomeh.com/site/news/news/5032.htm
۸- http://khabarooz.com/post/388724
۹- http://ebrahimmehdizadeh.blogfa.com/post/262
۱۰- http://jenzaar.com/2018/01/30/%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D9%86-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%D9%90-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%81/
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
ساره سکوت متولد سال ۱۳۶۳ خورشیدی در ایران است. تحصیلات دانشگاهی وی در ایران در رشته کامپیوتر و مهندسی شیمی پتروشیمی به دلیل مهاجرتش از ایران ناتمام ماند. پس از مهاجرت، در شهر تورنتو کانادا تحصیلاتش را در دو رشته دستیاری دندانپزشکی و رشته علوم زیست- پزشکی به پایان رساند. نوشتن شعر را از دوران کودکی شروع کرد و در سال ۱۳۹۴ اولین مجموعه شعرش با نام “چهارده معصومه” از طریق نشر گردون در برلین منتشر شد که با توجه به دسترسی محدود مخاطبین به این کتاب بازتاب خوبی در ایران و افغانستان داشت.
از سال ۲۰۱۲ به همکاری یکی از دوستانش گروه دانشجویی کالچرال ایونتز را در دانشگاه یورک شهر تورنتو تشکیل داد که این گروه به مدت دو سال شب شعر ها و نشست های ادبی متعدد به زبان فارسی در این دانشگاه برگزار کرد. بعد از مدتی، این گروه تحت عنوان جدید “کانون شعر تورنتو” با گروهی از دیگر داوطلبان فعالیت خود را از سر گرفت. از جمله فعالیتهای کانون شعر تورنتو می توان به فلش ماب های کمپین کتابخوانی کانون شعر تورنتو در جشنواره تیرگان تورنتو و همچنین در شهر سن دیگو ،اهدای کتاب کودک به کودکان در جشنواره تیرگان، برگزاری شب شعرهای متعدد ، برنامه کتاب میهمان ، برنامه همکلاسی آنلاین و همچنین نمایشگاه سه روزه کتاب کانون شعر تورنتو اشاره کرد..
ساره هماکنون مسئول صفحه ادبیات مجله شهرگان و کانون شعر تورنتو و مترجم داوطلب برای گروه فمنیسم روزمره است. از جمله فعالیتهای او میتوان به ترجمه و زیرنویس ویدیو، تدریس خصوصی زبان عربی و انگلیسی در ایران، همکاری با موسسه حمایت از پناهندگان به عنوان مترجم داوطلب در تورنتو و دیگر فعالیتهای فرهنگی داوطبانه نام برد. او در شهرها و جلسات متعددی در آمریکا و کانادا شعر اجرایی اجرا کرده است. اشعار اجرایی او با استقبال گسترده ای روبرو شدهاند. گوشههای از برخی اجراهای او را می توانید آنلاین ببینید.
هم اکنون در کشور آمریکا سکونت دارد و دانشجوی آنلاین واحدهای مختلف ادبیات فارسی و فلسفه است که از طریق دانشگاه های معتبر جهان و به صورت انلاین ارائه می گردند. از ساره سکوت اشعار متعددی در کتابها، سایتها و مجلات مختلف در کشورهای ایران ، کانادا، آمریکا ، افغانستان و .. منتشر شده است. او در حال حاضر مشغول نوشتن چند کتاب شعر و داستان است. کتاب دوم او “پیامبر درختها” در ایران منتظر مجوز چاپ است و احتمالا قبل از سال جدید از طریق نشر هشت منتشر خواهد شد. کتاب سوم او ” مادرکبوترها” در دست بررسی و آماده چاپ است.
Mohammad Keshavarz