نشانهشناسی مهرگرایی تمدن جیرفت، میترایسم روم، غزل حافظ
نوشته دکتر بیژن باران
قالی هنر ۳۰۰۰ ساله ایرانی است که رازهای هنری، اجتماعی، اعتقادی، طبقاتی را در خود دارد. با نبود کتب باستانی نقوش قالی پنجرههایی به باورهای هزارههای دور اند. هر قالی نشانه دیدنی، تزیینی، مرحله صنعت رنگ است که بیانگر پشم، نخ، تار، پود، طرح، موضوع، زمان بافتن، مکان کارگاه است. کاربرد آن فضای ۴بعدی بیرون را به کفپوش ۲ بعدی اتاق درونی آورد. شئیهای محیط به نقوش اقلام تمدن جیرفت، قالی کرمان، مهرابه روم باستان تبدیل شدند.
در سده ۲۱ حفاریهای جیرفت و اروپا نشان دادند: تماس تمدن جیرفت با تمدن موهنجو دارو در خاور، تمدن سومر در باختر؛ گذار به میترایسم روم. بنا بر آثار باستانی این نتایج گرفته شده اند: تبلور مهرگرایی در اقلام جیرفت و روم، قالی کرمان و جیرفت، غزل حافظ، اصطلاحات فارسی، رسوم کنونی ایران، فرگشت از مهرگرایی جیرفت به میترایسم روم، فرقههای دیگر مهرگرایی در ۳ هزار سال از ایران تا روم.
در این بررسی اقلام تمدن جیرفت از ۵ هزار پیش، مهرابههای امپراتوری روم تا ۳۰۰م، غزلیات حافظ از ۸۰۰ سال پیش، طرح قالیهای دور و بر جیرفت در سده ۲۰ بکار برده شدند. این اشیاء دیدنی و خواندنی نشانههایی دارند که فرگشت تاریخی و واریاسیون محلی در مناطق دیگر یا همجوار، مهرگرایی از ایران تا ترکیه و روم را در ۵۰۰۰ سال نشان دهند. لیست پدیدههای مهرگرایی چون مهر، غار، گاو را در ایران و روم توضیح دهد. مهرابه ۲ بخش مهر بمعنی خورشید و آبه/ آوه/ آوج/ غار یعنی جای گود دارد. نمونه: گرمابه بمعنی گرم+ آبه یا جای گود گرم، سردآبه از سرد+ آبه یا جای گود سرد.
نشانه شناسی شیوه بررسی پارادیم /جزءها بمثابه تقابلهای ثنوی یا قطبی است. نشانهها با تقابلهای شئی- نشانه، دال- مدلول، همنشینی- جانشینی، درزمانی- همزمانی، بینامتنی- درون متنی تاویل شوند که ساختار در ژرفای متن اند. شئی را نشانه مانند نگاره یا کلمه عرضه کند. این شیوه تحلیلی همان نقالی و پردهداری سده ۲۰ ایران در برابر صحنه شاهنامه برای بیان زبانی تصویر است. نقال با اشاره به پرده دیواری قصه را برای بچهها با آب و تاب بیان می کرد. نگاره/ پارادیمهای پرده با نحو تصویری به کلمات و دستور زبان ترابری شوند. قالی به کلمات، جملات، روایت تقسیم شود. استحاله شکل هندسی به نماد با قرارداد گروهی انجام شود.
کاربرد این شیوه در تاویل اقلام مهرگرایی جیرفت، روم، غزل حافظ داده شود. نام تمدن، دوره، اقلام، ادیان بابل، آشور، مصر، موهنجو دارو، ترکیه، یونان، روم جدول بندی شوند. جدولی با ۴ ستون زمان، مکان، اقلام، ناقل فرهنگ و ۴ ردیف جیرفت، روم، غزل حافظ، تحلیلها ساخته شود. ردیف ۱ در ۳۰۰۰ ق.م جیرفت، مجسمه، فرش با نگارههای مهری. ردیف ۲ در ۳۰۰ ق.م – ۳۰۰م روم شرقی، معماری مهرابهها. ردیف ۳ غزل زبانی در ۸۰۰م شیراز. ردیف ۴ سده ۲۰-۲۱ نشر تحلیلها در رسانه. در این جدول اشیاء، نشانهها، دالها، مدلولها، نمادها برای تاویل آیند.
ستون ۱ اینها را دارد: قالی، حجاری، بنا، ظروف، مجسمه، رسوم، حافظ، مهرابه غار و رسم تعمید. سرخط ستونها اینها یند: دال، مدلول، جانشینی/ گزینش، همنشینی/ ترکیب، همزمانی یک نگاره در چند مکان مانند کرمان و همدان، درزمانی تاریخ گذار از جیرفت به ترکیه، روم، آلمان، بینامتنی اشاره به اقلام دیگر، درون متنی رابطه اجزاء، محل، نماد، معنا، تاویل، نتیجه. با این شیوه با ۲ محور همنشینی و جانشینی یک قلم هنری تجرید و تحلیل شود.
شئی جسم ۳ بعدی در یک فضازمان مانند جیرفت باستانی، پیدا شده؛ در موزه قرار گرفت. متخصصان در باره آن در سده ۲۰ نوشتند. شئی در طبیعت با نشانه در عکس، کلمه در جمله، مفهوم در ذهن، نماد در جامعه را نشان دهد. نشانهها، اشیاء، رنگها، اندازه معنی و زیبایی را ممکن کنند. حجاری داریوش کبیر جثه بزرگتر او نسبت به زیر دستان نماد قدرت مطلق او بود.
نشانه چیزی شنیداری/ سمعی، دیداری/ بصری، متنی/ لغوی است که معنی دهد. معنی دوم آن هدف است. شکارچی گوزن را نشانه گرفت یعنی هدف تفنگ قرار داد. هر نشانه معنی تجربه فردی تلویحی و عمومی تصریحی/ کتابی دارد. کود اجتماعی مانند رفتار یا رانندگی، متنی مانند عناصر شیمی، تعبیری مانند دینی یا علمی است. هر کود/ رمز مانند علائم شهری یک اینکودر/ رمز گذار مانند شهربانی، دیکودر/ رمززدا مانند راننده دارد. کودهای آفریده شده برای بیننده را راهنمایی تاویل کند. این شیوه کمک به فهم و بیان نظام مند کود در محیط یا تاریخ کند.
هر نشانه ۲ جزء دارد: دال حامل منظور آن؛ مدلول برای مفهوم آن. پس هر نشانه یک دال، شکل، شئی مادی داشته؛ یک مدلول در ذهن، محتوا، بیانگر مفهوم دارد. متن /تکست پیام ضببطی شنیداری یا دیداری است. بافت ۴چوب متن در فضازمان است. نشانه با نشانههای دیگر، جامعه، تاریخچه پیوند دارد. قرارداد گروهی در خانه، مدرسه، خیابان، کار، صنف آموخته شود.
روایت دارای پلات، آکتور، اپیزود در داستان است. جملات را باید به اجزای لغوی، دستور ترکیب آنها، تاثیر بر بیننده، باورهای تلویحی، تصریحی، قیاسی با دیگر مناطق بررسی کرد. سکانس روایت در قالی مناسبات چپ، بالا، راست، زیر، مرکز، کناره، ریز، بزرگ نگارهها است.
شکل نشانه کود مانند واژه، نگاره مانند گلبرگ، رنگ مانند دال سرخ با مدلول خطر، آتش، حرارت است. صدا مانند بوق اخطار، عمل مانند کف زدن تشویق می تواند باشد. نشانه در قالی، دال نگاره ای بوده که 3 نوع است: شمایل/ آیکون با تقلید صحنه و سوژهها، نمایه/ ایندکس، نماد/ سمبول. ایندکس در ادبیات مانند جنایی، عشقی، مستند است. نگاره= نقشمایه.
آیکون نشانه شبیه دال است. نمونه: عکس، فیلم، فیلم پرتو ایکس، شکل هندسی برای خانه، صدای نی برای حزن، ژست چهره، هر یک از انگشتان برای اشاره، بیلاخ، وسط، نامزدی، کوچک- هر کدام معنی ویژه دارد. در آمریکا انگشت شصت آفرین، انگشت میانی گمشو، دو انگشت اشاره و میانی “وی” پیروزی معنی دهند. نمایه ای /ایندکس نشانه ای مرتبط به دال است. دود، ترمومتر، جای پا، اثر انگشت، زدن در، ضربان قلب، درد ، کهیر- هر کدام مرتبط به امری است. آیکون شنیداری مانند دینگ دانگ اخطار برای صدا یا دیداری مانند ۴مربع پنجره برای سیما است. در رسانه تصویر با آیکونگرافی، ژانر ربط دارد.
دال شئی جسمی مانند گل در دشت است. دال در زبانها گوناگون است؛ به زبان دیگر ترجمه شود. دال در قالی تابع زبان نبوده؛ ولی تابع فرهنگ و زمان است. در قالی، دالها تعریف شده؛ لیست شان داده شود. در جدول فوق، در ستون اقلام نشانهها اینها یند: دوستکام، شراب، میترا، شیر، مار، دست دادن، فدا/ قربان، یکشنبه/ مهرروز، پیر/ پدر، خط جام، تعمید، شب یلدا.
ستون مکان یا محل: کاشان، ترکیه، ایتالیا، آلمان، اطریش. نماد: پیش بینی، پیمان، مقام ۷، فال. در گزینش نگارهها باور رایج در جامعه مانند نمادها و دالهای شیر، مار، کژدم، برای مدلولهای شجاعت، برکت، بدچشمی اند. حلاجی ترکیب رنگها، نشانهها، حاشیه/ متن قالی خواننده را به باور بافنده رساند.
مدلول مفهوم شئی در ذهن در پدیده قالی و معنی ذهنی واژگانی، تصویری، سمعی دال است. مفهوم شئی در فضازمان یا محیط، زمان، ذهن رابطه دارد. گاهی دال مانند دود خبر از مدلول مانند آتش دارد. سوسور برای تاویل، زبان را در دال و مدلول تجرید کرد. بارت نوشت: هر دال و مدلول هم یک عنصر هم یک رابطه است. اکو، نشانه شناس ایتالیا نوشت: شیئی ۳بعدی، در دال/ فرم ۲بعدی و مدلول/ مفهوم ذهنی بیان پذیر تجرید شود.
نماد شیئ بیانگر ایده است. پس نماد نشانه قرارداد گروهی بوده که شبیه دال نیست. نمونه نماد/ سمبول: مشعل برای نور، مکعب برای گرمی، تیر به قلب برای عشق، تیر یا قافله برای زمان، عقاب برای حراست، ترازو برای عدالت، گاو برای برکت. باد برای ۴ سو یا ۴ فصل، سپهر برای تن زمان، ستارگان برای تعیین سرنوشت؛ قلب= عشق، کبوتر= صلح، کلاغ= مرگ، جغد= هوش، درخت= حیات، صلیب= مسیحیت؛ چراغ قرمز ترافیک برای خطر، پرچم ملی برای میهن، ۵ برای شمارش عدد پنج. کاربرد و واکنش به نماد تابع فرهنگ و قرارداد گروهی اند. دسته گل سرخ در جامعه بین عاشق و معشوق نماد عشق است.
نماد محسوس در کلام، قالی، حجاری، تجسم/ جسمیت در یک شئی برای یک ایده مجرد است. نمونه مجردات: نور، گرمی، زمان، عشق، شجاعت، حراست، عدالت، برکت. باید زبان تصویری قالی را به نماد و معنی را به زبان لغوی برای تاویل ترابری کرد. نماد با معانی تلویحی و مفاهیم تجریدی در زمینه، حاشیه، محل، رنگها، ابژهها بیان شود. نمونه: شاخص/ نمایه لوزی برای چشم، ابر سیاه برای باران، جای پا برای رهرو، لبخند برای شادی. هر کدام کننده ای را تلویح کند.
تصاویر هنری مهری، متناسب با میزان دانش و فرهنگ افراد جماعت مهـری یا خود هنرمند اند. در عهد باستان روح زمان در گذر از ۷ گردونه چرخ فلک بود. زمان در گردش افلاک درختی گشن و ثابت بود. چینش ستارگان خطی نقطه چین و رمز آلود صور فلکیف مار و گاو بود. دیالوگ نمایش و نماد قالی بر بیننده تاثیر دارند.
باید نمادها را با باورهای چون مهرگرایی مردم باستان استوار کرد. پس تقابلها با بازه زمانی مقارن اند. در فرش کرمان سده ۲۰ تقابل نمادها: معانی اینها یند: عقاب و اژدها: قدرت، پرنده: بهشت و ایمان و باروری، زنبق: رهایی از بدهی، طوطی: حراست از مرگ، نیلوفر آبی: تولد دوباره، طاووس: جاودانگی، خروس: ضد چشم زخم، گل صد تومانی: قدرت، بته: شعله و کائنات، مار: محافظ، دانش، انسان: بافنده فرش، شتر: ثروت و رفاه، رز: رمز و راز، رز سفید: پاکی، رز قرمز: غریزه، سگ: اعتماد و دفاع، شکوفه: جوانی، لاله: رفاه، درخت زندگی: درک حقیقت و راه مستقیم، سرو: آرامش، رَز: زایش بی پایان، انار: باروری، گل لیلی/ شیپوری: خلوص و معنویت، طلسم: مثلث برای دفع چشم زخم، سنبل: زایش، آفتابه یا کوزه: پاکی، شانه به سر: نظافت، الماس: زن، دست: سجاده، محراب: دروازه بهشت، ستاره: بخت، اعداد: زمان. معرفی نقوش فرش ایرانی https://nakhpack.ir/
نمونههای نماد مهرگرایی در قالی: بز برای بارانخواهی، لاک پشت برای طول عمر بالا و باروری، ۴ گلبرگ برای ۴ عنصر آب، باد، خاک، آتش؛ ۴ جهت اصلی؛ ۴ فصل سال؛ ۴ هفته ماه. بافت نگاره شیر برای شجاعت، توانمندی، جذب نیروی مثبت برای صاحب فرش. خرچنگ برای دور کننده شر و بدی، ماهی برای نگهبانی از درخت زندگی معمولا کنار خورشید، سگ برای جنگ و دفاع از ایل و خانواده، مار و اژدها برای سلامت و نگهبان در دفع نیروی اهریمنی. طبیعت در نماد پنجره ای ۴ پاره در فرش عشایر، نزدیکی فرد به طبیعت ۴ فصلی، گلهای ۴-پر رواج دارد. نگاره خشتی چالشتری ملهم از ۴ فصل چارمحل بختیاری به زمان حال هم رسید.
ایلام به صور فلکی اعتقاد داشته؛ که یکی خرچنگ نام دارد. مار زدگی و نیش کژدم در کویر مهلک بودند. مار در تخیلات به اژدها بزرگ نمایی شد. با ترس از سم آن، بخواب باشندگان آید. در نقوش فرش، مار را شبیه S بافند که در بازار به نقشه ابر و باد معروف است. ولی منحنی نماد مار است که روی فرش برای نگهبانی بود. فاصله طراح از قالی می تواند از کلوزآپ یک متر تا لانگ شات ۱۰۰ متر باشد که سوژه با جزییات یا بصورت یک نقطه باشد.
چگونه یک واحد به بقیه روایت ربط دارد؟ نگاره گل بوته به کل قالی در اندازه، رنگ آمیزی، فاصله بندی ربط دارد. تکرار، اندازه، چینش فضایی نگارهها روی معنی چون قافیه، تاکید، استعاره در شعر اثر دارند. هر معنی معنیهای دیگر را در نشانه، استعاره شباهت ۲ چیز جدا، مجاز تجانس جزء و کل، نماد شمایل بسیط ملموس برای یک اسم ذات مجرد تداعی کند.
دفع شر با نمادهای جانوری امروزه هم در برخی خانهها با شمایل دینی بکار رود. نمادهای دینی کنونی: صلیب برای کاتولیک، هلال برای اسلام، فروهر با بال گشاده برای زرتشت، ستاره داوود برای یهود. روی دیوار و رف خانه یک کاتولیک سده ۲۱ بسیاری ایکون، شمایل، شیئی برای حفظ خانوار گذارند. امروزه اشیاء خانه و دفتر از قدسی به تزیینی و کاربردی گرایش دارند.
جانشینی/ پارادیگماتیک، در محور عمودی، استعاره یعنی ۲ چیز گسسته شبیه مانند داس ماه، گزینش یک پارادیم با منطق “یا” در زمان است. از لیست پارادیم/ نشانه بشریت یا مایع یا هوا؛ لیوان یا جام یا توپ؛ مصالح جمله گزیده شوند. گزینش پارادیمها چون خط، رنگ، گلبوته، جا، پرسپکتیو، نور صحنه تابع قواعد نقاشی است. معمولا نور ظهر در باغ است. آنها مانند پوششهای گوناگون برای تن اند. کلاه، پیرهن، شلوار، جوراب، کفش، تن را بپوشانند. در رابطه عمودی پارادیمها یعنی کلمات/ اشیاء روایت قالی را سازند. با رده بندیشان به دیگر دالها می توانند جایشان را بگیرند.
همنشینی/ سینتگماتیک در محور افقی، مجاز یعنی۲ چیز پیوسته شبیه مانند تاج و سلطنت، ترکیب یا دستور صَرفی و نحوی، تابع دستور زبان جمله سازی، مفصل بندی، برای روایت، ساختن یک زنجیره خطی معنی است. چینش لغات/ نگاره در فضا با منطق “و” است. مانند رنگ آسمان و آبی. معنی کلمه/ شئی با بقیه کلمات/ اشیاء دور و بر شان تعیین شود. در رابطه افقی معنی شان در شعر با دستور زبان و ماهیت کلمات در فاعل، فعل، اسم، صفت تعیین شود.
جمله، سینتگما، سینتکس/ نحو، ترتیب کلمات، مفصل/ پاراگراف، روایت بهم ربط دارد. قالی دارای جملات تصویری برای روایت خود است. دستور ترکیب نگارهها تلویحی و ناپیدا ست. طرح قالی متقارن یا سر و پا/ خواب دارد. در قالی روابط فضایی با چینش نگارهها، طرح، حاشیه/ متن اند. ترکیب عناصر برای پوشش/ زیبایی کامل تن بنا بر فصل گرم و سرد است.
در یک قلم مانند هنری قالی، معماری، مجسمه، غزل- روابط گزینشی و نحوی نگاره/ کلمه معنی را سازند. رابطه جایگزینی عمودی و ترکیبی/ نحوی افقی بین دالها یعنی کلمات/ اشیاء معنی را سازد. با چینش معکوس آنها، معنی تغییر کند. کاسه در آب، غرق شدن را تلویح کند. معکوس آن: آب در کاسه، رفع تشنگی را تلویح کند. کاربرد روابط عناصر یا ترکیب نگارهها مانند نحو دستور در کاربرد لغات در زبان برای کمال زیبایی است. در نقاشی، قالی این را کمپوزیسیون، آیکونگرافی، ژانر، میزانسن یا مناسبات اشیاء در صحنه نامند.
درزمانی/ دایکرونیک بررسی قالی در چند زمان پیاپی در یک یا چند منطقه ناشی از اوضاع جدید است. تنوع زیستبوم در درختان نخل جیرفت و تبریزی آذربایجان در آثار هنری بازتاب یابد. میم/ جزء فرهنگ در کشور مانند ژن بمثابه جزء وراثت در فرد است. تنوع آثار هنری مهری زیاد است. هنرمند، آزادی عمل داشت. بنا بر تمایلات شخصی، نقشی را کشیده؛ ولی سنت جاری در زادگاه ش، الهام دهنده او در هنرش بود. گاهی دستور کارفرما را اجرا نکند. هنرمند با ابزار روز، تجربه و تخیل خود، باور رایج، دستور کارفرما، قصدها را در آمیزد. پس، شباهت و تفاوت نقوش جیرفت با نقوش مهرابههای اروپا با تحلیل درزمانی توجیه پذیر اند.
مقایسه نمادهای آیین مهر نقوش مهراب روم از سده ۳م با نقوش جیرفت در هزاره ۱ و ۲ ق.م. تفاوتهایی هم دارند. نقوش مهرابهها امپراتوری روم با هم تفاوتهای بومی دارند. ولی اشتراکات باوری هم دارند. پس نقوش مهری جیرفت نیز کاملا منطبق بر نقوش مهرکدههای اروپا نبوده؛ تفاوتهای همزمانی در روم و آلمان سده ۲م و درزمانی محیطی در جیرفت، ترکیه، روم دارند. دو واژه مهر بر بستر ایران و میترا بر بستر روم بکار روند .
این تفاوت در سبک هنری و ادبی سده ۱۹م اروپا هم هست. بویژه هنرمندان عمدتا از ۱۰% جمعیت دارای عارضه شخصیتی، روحی، فکری اند. این عارضهها بیان هنری را فردیتر، تخیلی تر، متمایز از عامه کنند. دفن به حالت جنینی در آیـین میترا رسم بود. حفاری حومه جیرفت از ۱۰ هزار سال پیش، این احتمال را دهد: مهر پرستی در تمدن جیرفت چند هزار سال ق.م. رایج بود که ناشی از پراش سکاها به خاور، جنوب، باختر دریاچه اورال بود.
همزمانی/ سینکرونیک بررسی ساختارگرایانه در یک زمان در چند منطقه ناشی از تفاوت بومی انجام شود. نیز زیستبوم ۲ منطقه فلات خشک ایران و سبز روم را باید در نظر داشت. در آشور مرم شمس/ سرور مهر در سده ۳م اشتراکاتی با مهرگرایی دارد. در حجاری نینوا-عراق، این ایزد با سر در پرتوهاله با شلوار، از ابر یا کوه برآید، با ۲ کژدم، ۲ مار، ۳ سگ با غلاده، شمشیر ستاره / طالع بینی، جادو، ایزد بانو کوچکتر با دو شیر. منبع:هاترا.
بینامتنی در یک متن، اشاره به متن خارج دیگر، مانند نقل قول، ترجمه، طنز، کنایه تصریحی یا تلویحی است. در شعر ارجاع به بیتی از غزل، رباعی، قصیده، ذکر مینیاتور، اساطیر است. یک مینیاتور بینامتنی است زیرا به داستانهای شاهنامه اشاره کند: رستم و دیو، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب. نگاره قالی را مانند فیلمهالیوود گیاهی، جانوری، تاریخی، عشقی نقاد رده بندی کند. ولی معمولا قالی با منطقه نامیده شود؛ مانند تبریز، اصفهان، مشهد.
درون متنی روابط اجزای داخل متن در فاصله، اندازه، رنگ، حاشیه، زمینه، مرکز اند. رابطه ۲ چیز در یک متن، مانند رابطه داستانها و قهرمانان فردوسی، پیرو منطق مقوله، زمان، مکان است. تقابل، ترکیب، نگاره محیط به موضوع ربط دارند. ولی بهینگی قالی و تنوع مناطق تولیدگر گر را نیز نشان دهند. در کلام روابط واژهها بنا بر دستور زبان، قواعد شعر و نثر را نقاد توضیح دهد.
تاویل/ هرمنوتیک متن روایت برای درک بهتر نشانهها ست. اقلام عتیق، قالی، غزل را بدون بایس/ سوگرایی، در بستر تاریخی-اجتماعی تکاملی، هنری، منطقه ای، ارزبابی شوند. توافق اجزا با کل یک متن، در عهد باستان و عصر مدرن، را نیز می توان بررسی کرد. متن کلامی ۴ نوع است: روایتی با سکانس رویدادها، تصویری با تشریح بصری، فرمانی با خطاب کردن، استدلالی با منطق استنتاجی.
دستبافتههای تاریخی ۲ نگاره مهم دارند: دفعکننده نیروی اهریمن، جذبکننده نیروی خیر و برکت. در قالی نماد مثبت مفید برای فرد و منفی برای دفع ارواح خبیثه اند. لوزی، مثلث، هرم برای دفع چشم زخم، اهریمن، ارواح خبیثه اند تا در حاشیه فرش جلوی آنها را به درون فرش پهن بگیرند.
در جیرفت نقوش سنگی باستان و نقوش قالی معاصر اشتراکات دارند. تاویل نگارهها کمک به فهم محیط، باور، فرهنگ مردم کند. در اقلام سنگی و نقوش قالی برخی نشانهها و شاید باور به آنها ثابت ند.
زبر: آسمان، خورشید، آذرخش، سیارات، ابرها.
رابط: پدر، مادر، ایزد شکار، آتش.
زیر: زمینی، دنیوی، دهری، جانور بد/ خوب، باور، خاک، جادو، شکار، تنور.
مار زیر خاک روی خاک، زمین و آسمان را تداعی کند. جانوران روی خاک و آبزی: گاو، قوچ، بز، ماهی.
غار مهر= کاسه سر، گنبد، تاق کسرا در بغداد، ذهن، محراب/ چاپل. گردهمآیی.
تقسیم دایره ۳۶۰ درجه به ۴۵ درجه به گل ۸پر، ستاره، گل زعفران در ملیله دوزی، گل دوزی بکار رفت.
کوه قدسی بلندی نزدیکتر به ماوراء طبیعت، زرتشت هم به کوه برای نزدیکی به اهورا مزدا رفت.
گزینش مار، کژدم، ببر، گاو یعنی قورباغه، ماهی در لیست اسمها غایب اند. تن پوش دامن نه شلوار بالا تنه لخت است. زایش مهر از سنگ/ کوه تاویل شود. چرا مچ ۴ پا و گردن ورزو نوار زنیتی/ قدسی دارند؟ حجاریهای ساسانی هم نوار زینتی شاپور نماد قدسی / فروهری آیا مرد، کوه، گاو، مهر، هلال، رنگین کمان، سامان نه آشوب، مرد بالا در آسمان، گاوها پایین روی زمین – با اصول مهر آیین رابطه دارند؟ این جانوران قدسی یند: مار، کژدم، گاو نر.
تخالف مرد-ورزو، مهر-ماه، کوه-دشت، آسمان-زمین، مهرابه غار روم و معبد ۴طبقه زیگورات جیرفت بنا بر حجاری و نگاره گلیم هم مشهود اند. گزینش نمایههای جام یا کل تصویر بیانگر غیاب سوژههای زرتشتی است. به نبود نخل و خرما در آثار هنری ایلام هم توجه شود. فهم انسان سده ۲۱ نسبت به درک انسان باستان در تجزیه، تحلیل، قیاس، انکشاف پدیدهها را نشان دهد.
مشاهدات اقلام تمدن جیرفت: سوژه مرد بندرت زن، میانسال نه کودک یا پیر، طبقه متوسط یا درباری، نژاد سفید. حاشیه طراح، یا یک سوژه دیگر مانند جانور یا پرنده باشد. چرا ورزو است؛ اسب، شیر، گربه نیست؟ چرا ستاره یا هلال یا سلسله کوه رنگین کمان. منورا ۷ شاخه نه ۹ شاخه است؛ چرا؟ تصویر جام سنگی، مجیدزاده.
در ۵ هزار سال پیش با کوچ ایلات آریایی از منطقه سکاهها به سند، جیرفت، آذربایجان، اوکراین، یونان باورهای مهری را از هند تا ایران، ارمنستان، ترکیه، روم، یونان پخش شدند. نمادهای آیین مهر در نقوش جیرفت به آثار معابد میترایی روم شبیه اند. در جیرفت، شیران حامل سر گاو رو به بالا مشابه قربانی گاو یعنی اصل آیین میترا یند. روی آتش شعله ور تکههای گوشت به سیخ اند. این رسم کباب در صربستان هنوز هم رایج است. کلاغی در این نگاره سنگی تکـههای گوشت را بخورد. زیر درختی، شیری سر گاو را میان پاهای خود فشارد. ادیان آذربانی آذربایجان پیشازرتش و زرتشتی همجوار ریگودا چون کبریت، چخماق، جرقه برای آتش روزانه نبود؛ آتش مقدس شد.
علت تفاوت نقوش مهری در مکانها و زمـانها با بررسی چند صد قلم یافته در امپراطوری روم نشان دهد: در هنر مهری چنـدین فرقه بودند. مانند “۷۲ملت” اسلامی یا ۲۵۰۰ فرقه مسیحی امروز. مهرگرایی، مانند دینهای بزرگ جهان نبود که خدا برای آن پیامبر تبشیری برگزیـده با خط رایج متن دین را بدهد. بلکه یک آیین شفاهی بود که آغاز آن با اساطیر روستایی، شبانی، پندارهای اشباح محلی عجین بود.
با مشترک بودن نمادهای مهرگرایی روم در اقلام هنری جیرفت، قالی عشایر همدان، ابیات حافظ، آداب و رسوم کنونی ایران فرگشت مهرگرایی را ظرف ۵ هزار سال می توان دید: پس در آداب ایرانی یادگار مهرگرایی اصطلاحات “قربان شما، فدای شما” بجا ماندند. از کیش مهر: رسم مصافحه/ دست دادن، حلقۀ انگشتر پیمان زن و شوهر، نام مهرداد برای پسر، مهری و میترا برای دختر، مهریه همسر، جشن یلدا هنوز رایج اند.
کاشان قالیچه مربع با ۷ دوستکام/ جام نیز اکنون رایج است. این فرش اینها را دارد: ۳ حاشیه پهن و باریک، گنبد با ۷ردیف مرکز، نگاره دوستکامی، مشترک با مهرپرستی، ۸ جام/ لاله بدور دایره. رنگهای سبز، اناری، سفید، قهوه ای در نگارههای ریزتر مانند خاتمکاری بکار رفتند. نگاره مرکز شبیه جام شراب محفل مهر بود که در قالی جیرفت، همدان، لرستان، عشایر سده ۲۰ است.
طرح هراتی تم مهرگرا با ۲ یا ۷ جام بدور یک گل مدور، ۲ برگ یا ماهی، حاشیه چند دیواره، از قفقاز تا فارس پدید آمد. حاشیه این نقوش را دارد: متصل/ زنجیره، منفصل/ سوا، برگردان، معکوس با تداخل. طرح ۳گانه ترنج کرمان نماد مهر، گاو، زمین با چیرگی رنگ قرمز یا خون است. گاهی چند مربع متحد المرکز نشانه زیگورات اند.
در ۱۳۷۸ در جنوب شرق ایران، شهرستان جیرفت، عناصر فرهنگی گذشتههای دور، در قالب اشیای تدفینی آشکار شدند. ظروف از سنگ کلوریت، تزیین با نقوش انسانی، جانوری، گیاهی، مرصع با سنگهای نیمه بهادار بودند. تصاویر ظروف و اشیای تزیینی دیگری از جنس سنگ لاجورد، مرمر، فلز مس، مفرغ، در مجله باستان شناسی نشر شدند.
سپس در مجله فرانسوی ارکئولوژیا در آوریل ۲۰۰۳، یافتههای جیرفت معرفی شدند. در ۱۳۸۲ کتاب جیرفت: کهن ترین تمدن شرق به ۳ زبان فارسی، فرانسه و انگلیسی منتشر شد. این کتاب تصاویر اشیای بازیافته و مصادره شده از غارت گران اقلام را داشت. در عکس ص ۳۲ درخت حیات، منورا در یهود، درختچه ۷ یا ۹ یا ۱۳ شاخه، نوعی نخل با سرشاخههای گل یا شمع مکرر آمده. منورا، منوره، شمعدان ۹ یا ۷ شاخه در جشن حنوکیای یهودیان است. مجیدزاده، ۱۳۸۲.
قالیهای جیرفت، کرمان، عشایر لر و عرب حوالی، از عهد صفویه ببعد طرحهای زیر را دارند: باغی یا درختی چون سرو، بید مجنون، چنار؛ بوته، گلشنی، جانوری، لچک/ مثلث. طرح ترمه یا بته جقه، اسلیمی/ پیچکی، شاه عباسی/ شاخه گل، ترنج/ دایره، گل فرنگ. برگ نخل پر-مانند، خوشه خرما، برگ نارگیل پنجه ای، میوه گردویی، انبه خلیج در این طرحها غایب اند.
در گلیم خشتی جیرفت نمای زیگورات از بالا بصورت ۴ مربع کوچک مرکز تا بزرگ پیرامون برنگ سفید و سیاه شطرنجی زیگورات ۴ طبقه با اتاقی با تیری با بیرقی بر بام آنها شاید برای موبدان دارد. برخی ۲ ردیف بنا یکی در پشت دیگری بر خیابان هستند که شهرسازی را نشان دهند. مجیدزاده ص ۷۲.
با گسترش شهرنشینی، در قالی نشانه ی مار و کژدم زوال یافته؛ طرح هندسی و گیاهی چیره شد. انواع نقشه محرابی اینهایند: درختی، ستون دار، گلدانی، قندیل دار، تصویردار. طرح هندسی با لوزی، مثلث، مربع اینها یند: بندی قابی، ترنج دار، محرمات، لچک ترنج/ شاخه شکسته، کف ساده، خطائی، ستاره/ موزاییک، خاتم شیرازی، جوشقانی.
بناهای جیرفت از روی اقلام ۵ هزار سال پیش: معابد، دادگاه، کاخ حاکمان در نمای بیرونی معماری زیگورات هرمی و مستطیل ۴ طبقه ایند. گاهی پردههای متقارن برای سایه کردن هم آویزان ند. پردهها اگر پنبه نبوده؛ پشمی مانند زیلو، نمد، جاجیم اند. گنبد تاقی یزد گویا پس از تمدن جیرفت ساخته شد. پنجرههای مستطیلی هم با یا بدون شیشه، در قدی با الوار افقی بالای در ند. شاید آجر پخته برای دیوار بکار رفت. کنار برخی بناها خطهای موجی برای نشان دادن حوض، استخر، رود آمده اند.
ظروف سفال، سنگی، فلزی برای کشتن، کار، پختن، نگهداری، نوشیدن اند. شاید پایان سال فلاحتی در ماه مهر را یاد آور شود. تندیس عروسک بره، عقاب، سگ، قورباغه، سکهها با گل ۸پر لوتوس هم هستند. خشکسالی مدام و تغییر مسیر هلیلرود تمدن جیرفت را به مهاجرت به ایلام، کوهپایههای زاگرس و دشتهای خوزستان کشاند. گاو نماد تولید مثل، پیدایش گیاهان و جانوران بود. اگر عضو تولید مثل ش عقیم شود؛ خشکسالی بیآید. کژدم در مناطق گرم برای انسان خطرناک است. تندیس مرد با سر شیر، زروان ابدی، پدر هرمز و اهریمن، با تن در پیچ مار است.
تصویر ۱: تمدن جیرفت ۵ هزار سال پیش نگارههای گاو، عقاب، مار، شیر دارد. آنها تقابل یا رو در رویی بد و خوب، خیر و شر را تصویر کنند. مجیدزاده ص ۷-۸. بر تُنگ مخروطی تصویر انسانی با پنجههای باز شبیه شیر است. مردی در دهانه غار ایستاده؛ به کمانه۵ خط قوسی روی ۵ خط افقی موجوار موازی مانند خطوط حامل موسیقی ۵ کمانه در حاشیه دستان دراز کرده؛ زیر دست راست او، خورشید و ماه اند. او رو بـه سوی این ۲ جسم روی مدارات بیرون آمده از شاخ گاوهای نر ایستاده. دالبرها ۴خطی برای کوه تقارن دارند. بین ۲ گاو مردی ۲زانو نشسته؛ به 4پای گاوها نوار مقدس بسته. ۷ نوار شاید رنگین کمان باشند. نمادها: کمانهها صخرههای کوه-نما. زایش مهر در کوه و غار را تداعی کند.
تصویر ۲: روی ۲ مار بین ۲ شاخ گاو، مردی نشسته. ریش و موهای بلند داشته؛ راست او ماه و چپ او خورشید است. دم مار را در دست گرفته، رو به سمت خورشید دارد. لبه بیرونی دهانه هلالی غار با برگ برای رازناکی پوشیده؛ مارهای دیگری به سوی او با دهان باز اند. تن گاو و برخی فضای منفی صحنه، قطرات خون برای برکت دارند. زایش کیهان از مثله کردن گاو را نمایاند.
خیام به یکی از ۱۲ صور فلکی گاو/ ثور یا توروس بر فراز زمین مهرگرایی اشاره کرد: گاوی است بر آسمان قَرینِ پروین./ گاوی است دگر نهفته در زیر زمین. حافظ پیر را برای پدر مقام ۷ مهرگرایی بکار برد: پیر دُردی کش ما دوش چه خوش زد فالی./ از خط جام که فرجام چه خواهد بود. گویا از خط درد/ ته مانده جام شراب مانند قهوه فال گرفته می شد. شاید فال قهوه بین ارمنیها مانند دست دادن/ معارفه از آیین مهر باشد. در فارسی کنونی ۷ خط بمعنی ختم و استادکار از مهرگرایی یغنی ۷خط شراب نوشیده آمده. در شعر فارسی خطِ جام را خاقانی، حافظ، سلمان بکار بردند. https://www.carpet-kashan.ir/
تصاویر مهرابههای روم: در آیین میترا، مار نماد بدکاری اهریمن نیست. گاهی مار همراه میترا و در اساطیر یونان نماد زمین اسـت. از لیسیدن خون گاو، مار یا زمین آبستن شده؛ برکت القاء شود. پس، در نبرد میترا بهمراه مار با اهریمن جدال خیر بشر تداعی شود. نیش کژدم به بیضه گاو، وجود نشانه دیگر در آیین میترا است. کژدم با نیش گاو که از زمین با سم آلاینده بر آسمان اثر گذارد. بالای تصویر، مارهای درهم تابیده تاقی در غار را سازند. کشتن گاو، به آفرینش زمین، خورشید، ماه جهان منجر شد. در فارسی سگ، گربه، گاو برای نر این جانوران است؛ ماده آنها ماچه، ماگو، پیشی است.
روم: تپه کلیسای سنتاپریسک، روی دیوار چپ معبد، چند شیر، هدایا به دست، یکی کوزه به دست، اند. شاید پیروان ماسک شیر یعنی مقام ۴ بسر دارند. تا با تعمید به پارسی ارتقاء یابند. مقصد شیران شام سُل/ مهر به لاتین و میتـرا است. دیوار راست مراسم قربانی گاو، قوچ، خوک را نشان دهد. مردی قربانی را حمل کند. این نقاشی سده ۳ مـ اینها را دارد: سُل و میتـرا، گوشت گـاو قربانی، شیران حامل کوزه حاوی گوشت گاو قربانی. فرد در مقام ۴ با نقاب شیر است. آیا مراسم ارتقاء مقامها از هم متفاوت بودند؟ نـان و شراب نماد گوشت و خون گاو مقدس اند.
مهرگرایی ۷ مقام از بالا تا پایین داشت: پدر/ پیر مغان یا زروان، مهر پویا، پارسا، شیر، سرباز جنگی، نامزد/ خفا، کلاغ. در مهرابه با پیروان در ۷ مقام، جام شراب ۷ خط از پایین تا بالا دست به دست می گشت. مقام پایین، کلاغ تا خط ۱ نوشد. مقام دوم نامزد تا خط ۲ نوشد. به همین ترتیب سرباز در مقام ۳ تا خط ۳، شیر مقام ۴ تا خط ۴، پارسی یا پارسا مقام ۵ تا خط ۵، مهر پویا مقام ۶ تا خط ۶، پدر بمعنی پیر مقام ۷ تا خط ۷ بود. ویکی.
مهرابه رومی در مانهایم- آلمان: نگاره برجسته روی آن ۷ مـذبح در یـک ردیف اند؛ زیر مذبحها کوزه بزرگی تصویر شده. ماری تنومند سر ش را درون آن فرو برده. کنار آن، مذبح کوچک دیگری، رو بروی آن دینمرد با جامی در دست ایستاده؛ تا مایع ظرف را برای مراسم دینی بنوشد. مارها سر خود را به سوی کوزه آورده- در نقوش آیین مهر تکرار شده اند. نمونه دیگر این جشن در مهرابه شهر وین اتریش است.
———–
منابع. ۲۰۲۲/۱۲/۲۰ فاکتها از ویکی پیدیا با ویراست آورده شده اند.
نعیمه جلیلیان، ابوتراب احمدپناه، تأثیر باورهای دینی و اسطورهای بر فرشهای روستاییباف همدان، دانشگاه سمنان. گلجام فصلنامه علمی پژوهشی انجمن علمی فرش ایران شماره ۲۲ تابستان ۱۳۹۱، ص ۷.
https://hatrasite.com/la-vita-religiosa-di-hatra/
یوسف مجیدزاده ۱۳۸۲ جیرفت کهنترین تمدن شرق، تهران، ۲۴۸ ص. https://archive.org/details/baghizadeh_gmail
Aesthetics زیباشناسی
Diachronic درزمانی، تاریخی
Hermeneutic تاویل
Intertextuality بینامتنی
Intratextuality درون متنی
mise en scen میزانسن
Paradigmatic جانشینی
Pragmatics رابطه نشانه با تاویل
Semantics رابطه نشانه با معنی آن
Semiotics نشانه شناسی
Sign نشانه
Signified مدلول
Signifier دال
Symbol نماد
Synchronic همزمانی، جغرافیایی
Syntactics روابط بین نشانهها
Syntagmatic همنشینیText متن
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: