نگاهی به فیلمهای خارجی زبان اسکار: سینما یا سیاست؟ مساله این است!
این یادداشت ساعاتی قبل از برگزاری مراسم اسکار نوشته شده است.
تا ساعاتی دیگر مراسم هشتاد و نهمین جوایز اسکار در لس آنجلس برگزار خواهد شد، امسال برای دومین سال پس از شش سال فیلمی از طرف جمهوری اسلامی در این مراسم به عنوان یکی از پنج کاندیدای نهایی برگزیده شده است که باز هم ساخته اصغر فرهادی ست.
در مراسم امسال به جز «فروشنده» اصغر فرهادی، چهار فیلم دیگر در فهرست پنج فیلم خارجی زبان که همه اعضای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا می توانند به آنها رای دهند وجود دارند که به گمان من «میدان مین» از دانمارک بهترین آنها است.
پس از آنکه هر کشوری کاندیدای خود را رسما به آکادمی معرفی می کند، کمیته اجرایی بخش فیلم های خارجی از میان آنها نه فیلم انتخاب می کند، در مرحله دوم این کمیته این نه فیلم را بار دیگر به رای گیری برای اعضای خود می گذارد و در نهایت پنج نامزد اصلی مشخص می شوند و تمام اعضای آکادمی که این پنج فیلم را دیدهاند میتوانند به یکی از آنها رای بدهند.
امسال از طرف بریتانیا فیلم تحسین شده «زیرسایه» ساخته بابک انوری که دو هفته پیش جایزه بفتا را دریافت کرد نیز به اسکار معرفی شده بود که متاسفانه در فهرست فیلم های انتخاب شده قرار نگرفت.
در اینجا به اختصار نگاهی به این پنج فیلم می اندازیم.
۱ – سرزمین مین (Under sandet) دانمارک، مارتین زندولیت
این فیلم که براساس یک رخداد واقعی ساخته شده است داستان گروهی از سربازان نوجوان ارتش شکست خورده آلمان نازی ست که شرط آزادی آنها پاک کردن میدان های مین گسترده ای ست که ارتش آلمان در هنگام اشغال دانمارک در سواحل این کشور ایجاد کرده بود.
سرجوخه راسموس که مسئول گروهی از این اسرای آلمانی ست رفتاری خشن و بی رحمانه با آنها دارد و مانند دانمارکیهایی که کشورشان توسط نازی ها اشغال شده بود از آنها متنفر است اما به تدریج در حالی که این سربازان اسیر هر روز با مرگ دست و پنجه نرم میکنند رفتارش تغییر میکند و به خوی انسانی نزدیک میشود.
دلهره و تعلیقی که در این فیلم با بازیهای درخشان بازیگرانش تماشاگر را سرجایش میخکوب میکند سبب می شود تا نفرت از جنگ افروزی و دهشت تنفر نژادی به تمامی در مخاطب باقی بماند.
مارتین زندولیت پیش تر با فیلم «کف زدن» در اروپا به شهرت رسید و با فیلم اخیر خود تا اینجا ۲۲ جایزه از جشنواره های جهانی ربوده است.
۲ – تونی اردمن (Toni Erdmann)، آلمان، مارن اده
بعد از «سرزمین مین» این فیلم شاید شانس بیشتری برای دریافت اسکار داشته باشد، فیلمی مفرح و طنزآمیز که در عین حال سورئال هم هست، با این حال فیلم بیش از حد طولانی ست که شاید از حوصله تماشاگر عادی خارج باشد ولی با توجه به اقبال عمومی منتقدان به این کارگردان زن که یکی از معدود کارگردانهای زن جایزه بهترین فیلم خارجی در تاریخ اسکار و یکی از دو کارگردان زن امسال در مراسم اسکار (در کنار ایوا درونی کارگردان مستند «سیزدهم») که فیلمش نامزد یکی از بخشهای مهم شده است همچنان بسیاری امیدوارند که این جایزه به این فیلم تعلق بگیرد.
این فیلم که پنج جایزه اصلی جوایز فیلم اروپایی را در سال گذشته از آن خود کرده است، یکی از بهترین فیلم های سالهای اخیر آلمان ارزیابی شده است؛ با کنایه های آشکارش به تبعیض جنسی (سکسیم) و هزل روابط اجتماعی طبقه متوسط یک فیلم سرزنده و درعین حال گزنده است.
فیلم پیشین اده «همه دیگران» (Alle Anderen) در سال ۲۰۰۹ نامزد جایزه اصلی جشنواره برلین بود.
۳ – مردی به نام اووه (En man som heter Ove)، سوئد، هانس هولم
انتخاب این فیلم به عنوان یکی از نامزدهای بهترین فیلم خارجی درحالی که دونالد ترامپ با سیاستهای ضد مهاجرتی خود به ریاست جمهوری رسیده است یکی از نکات جالب اسکار امسال است.
این فیلم که براساس داستان محبوبی در سوئد ساخته شده است به رابطه مرد سالمند بدخلقی که قصد خودکشی دارد با زن همسایه ایرانی تبار تازه ش می پردازد که در مجموع فیلمی دلچسب و محبوب از آب درآمده است.
زندگی منظم و دقیق آقای اووه مردی وسواسی، محافظه کار و کاری با ورود پروانه باردار به محله آنها که تحت نظارت دقیق اوست بهم می خورد و طنز موقعیت جالبی به وجود می آورد که با فلش بک های مکرر تماشاگر را درگیر می کند، یک درام شیرین که اسکار و جشنواره ها را شیفته خود می سازد و جایزه بهترین فیلم کمدی اروپایی سال را نیز دریافت کرده است.
هانس هولم با فیلمهای کمدی خود در سوئد مشهور است اما این نخستین ساخته اوست که موفقیتی جهانی برای او به ارمغان آورده است.
۴ – تانا (Tanna)، استرالیا، مارتین باتلر و بنتلی دین
استرالیا پس از هفتاد سال با این فیلم برای نخستین بار نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی سال شده است،
این احتمالا یکی از نخستین فیلم هایی ست که در هفتاد سال که از عمر این جایزه می گذرد به زبان بومی یک کشور نامزد اسکار شده است.
تانا که به زبان جزیره تانا در جنوب غربی استرالیااست ماجرای دلداگی دو جوان یک قبیله برخلاف قراری ست که رئیس قبیله برای حل اختلاف با قبیله رقیب گذاشته و سرانجامی تراژیک چون رمئو و ژولیت می یابد.
تانا با وجود برخی صحنههای زیبا و مناظر طبیعی خیره کنندهاش همچنان فاقد کشش و نقاط اوج مناسب است که بتواند تماشاگر را کاملا مجذوب کند. با این حال تماشای داستان عشقی در قبیله های رو به انقراض استرالیا که از ورود به دنیای مدرن خودداری می کنند میتواند برای تماشاگران معمول سرگرم کننده باشد.
۵ – فروشنده (The Salesman) جمهوری اسلامی، اصغر فرهادی
هفتمین فیلم اصغر فرهادی نامزد بهترین فیلم خارجی در هفتادمین دوره اعطای این جایزه است، فیلمی که علیرغم نظرات متفاوت منتقدان ایرانی و خارجی جایزه بهترین فیلمنامه و بازیگر مرد را از جشنواره کن که بدل به یکی از پشتیبانان اصلی اصغر فرهادی شده است دریافت کرد اما موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان از گلدن گلوب نشد. این یکی از معدود مواردی ست که از یک کارگردان یک فیلم در یک فاصله زمانی کوتاه به عنوان نامزد این جایزه پذیرفته می شود.
فروشنده در باره زندگی دو بازیگر زن و مرد در حال تمرین و اجرای نمایش مرگ فروشنده اثر آرتور میلر است که خانه شان ویران شده و به خانه دیگری نقل مکان می کنند و در آنجا که پیش تر محل زندگی یک فاحشه بوده زن (رعنا) مورد تعرض قرار می گیرد و مرد (عماد) که در ضمن معلم ادبیات هم هست در پی یافتن متجاوز برمی آید.
برای بسیاری از مخاطبان برگزیده سینمای ایران داستان فیلم ممکن است شباهتی به «کلاغ» ساخته بهرام بیضایی داشته باشد اما اگر آن فیلم با کنایه و ایهام به بیگانگی در فضای اجتماعی زمان خود اشاره داشت این فیلم از پرداختن به گرهگاههای اصلی بحران در درونمایه طفره می رود.
این فیلم که در ادامه درامهای آپارتمانی معمول فرهادی با همان قصههای خطی و پایان قابل حدس است به گمان من یکی از بدترین فیلمهای او است که تنها به دلیل آنکه فیلمی از اصغر فرهادی در جشنواره یا مراسم اسکار حاضر باشد در جشنوارهها و مراسم سینمایی خارج از کشور بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است.
پیش داوریهایی که فرهادی به تماشاگر در «فروشنده» تحمیل میکند سبب میشود تا کلیشههای داستان سر راست و خطی که قرار بوده تا نمایی از تناقضهای زندگی و نمایش و اجتماع باشد آنچنان درشت و بدقواره از کار درآیند که مخاطب متوسط را دلزده میکند.
اخلاق گرایی سطحی فرهادی که اوج آن را در آخرین فیلم او می بینیم سبب می شود که ارتباط تماشاگر با فیلم هایش از همان سکانسهای نخست قطع شود و موعظههای اخلاقی او با دست گذاشتن روی برخی موضوعات جذاب در جامعه بدون آنکه بخواهد یا بتواند وارد بطن مشکلات جامعه هیپوکراسی زده بشود و به مکانیسم یا منشاء آن که نوع حاکمیت و ساختار اقتصادی- اجتماعی طبقه متوسط شهری و طبقات فرودست بپردازد در عمل به داستان خنثی شدهای بدل میشود که زیر چتر حمایت مخاطب جوزده داخلی و جشنوارههای جهانی و موسسات اروپایی مرتبط که دربدر به دنبال ستاره سازی میگردند، مخاطب را دست خالی روانه خانه می کند.
در تاریخ اسکار، ایتالیا با چهارده، فرانسه دوازده و اسپانیا و ژاپن با چهار اسکار بیش از سایر کشورها به این جایزه دست یافته اند. ایران از سال ۱۹۷۷ که فیلم «دایره مینا» ساخته داریوش مهرجویی را معرفی کرد با یک وقفه هفده ساله بار دیگر در سال ۱۹۹۴ با فیلم «زیر درختان زیتون» ساخته عباس کیارستمی تاکنون کم و بیش هر سال چشم امید به اسکار داشته است.
نکته جالب در باره «دایره مینا» آن بود که این فیلم در زمان معرفی به مراسم اسکار در ایران توقیف بود و ساواک و مسئولان سینمایی وقت آن را که براساس داستانی از غلامحسین ساعدی و با تهیه کنندگی پرویز صیاد، بهمن فرمان آرا و ملک ساسان ویسی ساخته شده بود سیاه نمایی جامعه ارزیابی می کردند.
از میان ۲۲ فیلمی که از ایران به اسکار معرفی شده اند تنها دو فیلم «بچه های آسمان» مجید محمدی و دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» از اصغر فرهادی در نهایت نامزد اسکار شدند که فیلم نخست فرهادی در اسکار به این جایزه دست یافت.
بسیاری از روزنامه نگاران سینمایی معتقدند با توجه به منفوریت دونالد ترامپ و ماجرای اعمال محدودیت برای ورود ایرانیان و شش کشور دیگر، اعضای آکادمی اسکار که اغلب آنها مخالف ترامپ هستند به «فروشنده» رای خواهند داد، حال باید دید که آیا آکادمی اسکار سینما را نادیده خواهد گرفت؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
امید حبیبی نیا روزنامه نگاری سینمایی را از سال ۶۸ آغاز کرده و با اغلب نشریات سینمایی و فرهنگی از جمله مجله فیلم و روزنامه های ایران و همچنین بخش های مختلف تولید، خبر و تحقیق در رادیو و تلویزیون همکاری داشته است، وی از اعضای نخست انجمن منتقدان سینمای ایران بود و چند دوره نیز به عنوان داور انجمن و همچنین داور بخش فیلم های کوتاه جشنواره فیلم فجر به فعالیت پرداخت. او دهها تحقیق علمی در زمینه سینما، روانشناسی ارتباطات و ارتباطات به مجامع علمی بین المللی ارائه کرده است و در رشته های روانشناسی بالینی، کارگردانی سینما، تحقیق در علوم ارتباطات، مطالعات جهانی با گرایش تحقیق در رسانه ها به تحصیل و تدریس پرداخته است. وی همچنین با رسانه های بین المللی از جمله بی بی سی و فرانس ۲۴ نیز همکاری داشته است و سردبیر نشریه دو زبانه رسانه شناسی ست.