نگاهی به کتاب عقربههای هرز
(مجموعه داستان عقربههای هرز) اثر: معصومه محمدی (شهرزاد) و زینب زمانی زاده
ناشر : نشر مهری، لندن
سال انتشار – 1400 شمسی/ ۲۰۲۱ میلادی
درپیش درآمد این کتاب نوشته شدهاست :
« عقربههای هرز» مجموعه داستان کوتاهاست که نتیجه تلاش دو نویسنده ایرانی است. داستانهای این کتاب بر اساس کنشهای درونی انسان قرن بیست و یک نوشته شده و دارای درونمایه روانشناختی و گاهی فلسفی است. این داستانها با هدف نشان دادن بخشی از درماندگیهای روحی و روانی انسان امروز، بخصوص در جامعه سرکوب شده ایران نوشته شدهاست ».
اگرچه عنوان عقربههای هرز درمیان نام داستانهای این مجموعه دیده نمیشود، امّا این ترفند تلویحاً میتواند به عاملی از عناصر داستان به نام «زمان» اشاره کند که نه تنها کارکردی دراماتیک دارند، بلکه عنصریست هوشمند و دینامیک که نگاهش به بحران دوران حاضر است. چنین اشارهای میتواند ناشی از شناخت مخاطبی باشد که در این روزگارِ سلطه شبکههای مجازی، آستانه مطالعهاش حجیم نیست. از این رو هر یک از داستانهای «عقربههای هرز» به مرز داستانک و حتی کمتر از آن میرسند. در یک نگاه کلی به این مجموعه میتوان به این نتیجه رسید که اگر چه برخی از داستانها در یک موقعیت مکانی و بسته روایت میشوند، ولی لزوما به یک جغرافیای خاص مکانی، تحت عنوان داستانهای آپارتمانی تعلق ندارند. دو داستان پرنده بازِ (شهرزاد محمدی) و سه خر و یک مردِ (زینب زمانی زاده) در دو مکانی متفاوت از این فضا اتفاق میافتند. پرنده باز روایت مردی است که در یک دشت به دخترخواندهاش تعرّض جنسی میکند و در «سه خر و یک مرد» راوی یک خر است که سودای قُلی، کبیر و احمد (سه مرد و یک خر!) را برای یافتن طلا در «ته یک دره» روایت و توصیف میکند.
در دو بخش کتاب و بین نوشتههای این دو نویسنده به طور طبیعی میتوان تفاوتهایی را به لحاظ لحن بیان و موضوع قائل شد که به نوع نگاه و پرداخت خاص نویسنده – راوی برمیگردد. اما در هر دو بخش میتوان به ویژگی مشترکِ طغیانِ علیه سلطه خانواده، اجتماع، و روابط بین زن و مرد اشاره کرد. به عنوان نمونه اگر« ونیزِ » شهرزاد محمدی در یک دنیای شیرینِ بی زمانی و رویای خواب حرکت میکند، در مواجهه با واقعیت به کارکردی اعتراضی از وعدههای انتخاباتی وضعیتِ موجود تبدیل میشود. بر پایه همین تشابه زمینه محور، « رد نازک خونِ » زینب زمانی زاده با استفاده از قاعده بازی زمانی در توهمات فردی معتاد، به هجو خانواده و اجتماعی میپردازد که راوی قربانی آن است. بر اساس همین نگرش جامعه محور، آنسوی مهِ شهرزاد محمدی، برای کودکان کار، به لحاظ شرایط بد اقتصادی و اجتماعی، تقدیرِ تلخ مرگ را رقم میزند. همین تقدیر به شکل دیگر و در «دست هیولایِ» زینب زمانی زاده، در قالب ناهنجاری اجتماعی آدم ربایی متجلّی میشود. میتوان داستانها را نوعی رویکرد اعتراضی به وضعیت موجود جامعه و گذار از سانسور و پرهیز از خودسانسوری دانست. به همین دلیل مجموعه سعی دارد از نظر نوع نگاه و حتی استفاده از بعضی کلماتِ ناهنجار، هنجار شکن باشد. از نگاهی دیگر داستانهای شهرزاد محمدی نگاهی گزنده به جامعه مرد سالار دارد و داستانهای زینب زمانی زاده به کندو کاو روانی شخصیتها با استفاده از الگوی تک گویی درونی میپردازد. اگرچه به لحاظ ساختاری آنقدر خود را فشرده میکند که توصیفی گذرا از آدمها، مکان، و موقعیتشان در ذهن مخاطب میسازند. از این نظر داستانها را میتوان «رویداد محور» و حوادث ناشی از آن دانست.
طبیعی است که دلواپسی امروز و نسلی که در آن زندگی میکند، با دلواپسی دیروز و نسلش تفاوتی آشکار داشته باشد. آنچه مهم است مسئله «نسل امروز» در گذرِ زمان است که دغدغه را به حدی میرساند که ساختار داستان را بر حسب اهدافِ درونمایهای تعیین و فرم میدهد. ویژگی نهفته «عقربههای هرز» در همین نکته است. خود سانسوری نمیکند و از رابطه زن و شوهر و فاصله بین آنها پرده بر میدارد ( دو سیگار سوخته – شهرزاد محمدی ). « سقوط لالِ – زینب زمانی زاده » به راوی – نویسندهای میپردازد که فاصله زناشویی با همسرش در دنیای سیّالِ زمان و ذهن مردهِ مرد اتفاق میافتد. گاهی زشتی واقعیّت باعث میشود که مخاطب یاد لحن و بیانِ شبیه به داستانهای ناتورالیستی صادق چوبک بیفتد، ( قبل از فردا – زینب زمانی زاده).
گرچه این مضامین به هیچ وجه باعث نمیشوند نویسندگانِ عقربههای هرز، خصلتی پیامبرگونه به خود بگیرند، امّا در بسیاری از آنها روش داستانی و شیوه درونی روایت را برمی گزینند. شیوهای که از بیان خطّی و توصیف سنتی شخصیت خودداری میکند. با دیالوگِ بدون معرفی شروع میشود. فرجام داستانهایش گزندهاست و در برخی از آنها نگرانی راوی – نویسنده، ما را با «داستان واره هایی» ( ستاره بازی ) از بحران زندگی امروز روبرو میسازد. میتوان نتیجه گرفت، همانقدر که داستانها موجز و زمان خوانش آن کوتاهاست و قبل از آنکه احساسی را برانگیزد، همانقدر فکر و اندیشه مخاطب را به چالش میکشد.
زینب زمانی زاده کارشناس روانشناسی، شاعر و داستان نویس مقیم ایران است.مجموعه شعر«آینه در مردابِ » وی در قالب اشعار سپید و آزاد در سال ۱۳۹۸منتشر شدهاست.
شهرزاد محمدی کارشناس ارشد مدیریت دولتی، شاعر و نویسنده و عضو گروه تحریریه مجله ادبی هنرتوتم بوده. داستانها و اشعارش در نشریه شهرگان کانادا و مجله دال نروژ و نشریات دیگر به چاپ رسیدهاست. وهر دو نویسنده عضو انجمن ادبی حیرت قزوین هستند.
#مجید رحمانی