Advertisement

Select Page

هایکوسرایان آمریکای شمالی؛ نیک ویرجیلیو

نیلوفری سر برآورده از خویش

زندگی و هایکوی «نیک ویرجیلیو»

 

نیک ویرجیلیو

 

#سینا سنجری

برگردان و معرفی: سینا سنجری

 

نیک ویرجیلیو  (Nicholas A. Virgilio) یکی از شناخته شده‌ترین پیش‌گامان هایکوی انگلیسی در سطح بین المللی‌ست .او که نقشی مهم در فراگیر‌شدن این فرم شعر ژاپنی در آمریکا دارد در سال ۱۹۲۸ در نیوجرسی به دنیا آمد. وی مدرک کارشناسی هنر را از دانشگاه تمپل فیلادلفیا دریافت کرد. نیک در سال ۱۹۶۲ با هایکو آشنا شد و نخستین هایکوی وی یک سال بعد در مجله‌ی هایکوی آمریکایی منتشر گردید. ویرجیلیو در طول ربع قرن هزاران هایکو نوشت که شماری از آن ها چاپ شده‌اند. تجربه‌ی نیک در هایکوسرایی ابداعاتی به همراه داشت از جمله اینکه با توجه به تفاوت اساسی هجا و شمارش آن در انگلیسی نسبت به ژاپنی چندان به فرم ۵-۷-۵ انگلیسی وفادار نماند و به سمت کاهش هجا پیش رفت. او حتی تاحدی هماوآیی های کلامی را هم در هایکوی خود وارد ساخت.

نیک ساعت‌ها پشت ماشین تحریر رمینگتون خود به نوشتن هایکو در مورد طبیعت اطراف  مردم فیلادلفیا و خانواده ی خویش می‌پرداخت.

او به طور خاص هایکوهایی دارد در مرگ برادر جوانش که از دست رفتن‌اش به شدت خانواده‌ی او را متاثر ساخت.

نیک در مصاحبه‌ای از این مرگ می‌گوید : من تلاش می‌کنم که برای زندگی معنایی بیافرینم. همه‌ی ما این تجربیات تلخ و اندوهبار را داریم و زندگی اساسا اندوهبار است هیچکس تا ابد شاد زندگی نخواهد کرد. بنابراین آنچه من امیدوار به انجام آنم این است که این اندوه را در جهانی از زیبایی بازآفرینی کنم.

ویرجیلیو در ۱۹۷۱ نخستین فستیوال بین‌المللی هایکوی فیلادلفیا را به همراه دیگران راه‌اندازی کرد. او همجنین در راه‌اندازی مرکز والت ویتمن در کمدن نیوجرسی نقشی اساسی داشت.

 مجموعه‌ای انتخابی از هایکوهای او در سال ۱۹۸۵ به چاپ رسید.

وی در سال ۱۹۸۹ در حالی که تنها ۶۱ سال داشت هنگام ضبط مصاحبه‌ای در مورد هایکو با تلویزیون سی بی اس در اثر حمله‌ی قلبی از جهان رفت.

بر سنگ مزارش هایکوی معروفش “ Lily” حک شده‌است.

 

 

گزیده‌ی هایکوی او:

 

 ۱

نیلوفر:

بیرون از آب…

بیرون از خویش

 

۲

خورشید عصرگاهی

بر پشت قورباغه‌ای

سنجاقکی

 

۳

برادر از دست‌رفته‌ام

شنیدن خنده‌هاش

در خنده‌هام

 

۴

باد پاییزی

می‌رباید نامه و چیزهای دیگر

از دست‌های مادر

 

۵

در باشگاه مجردها

تنهایی را بزرگ‌نمایی می‌کند

عینک ته‌استکانی‌اش

 

۶

نوازنده‌ی نایینا

در پیاله‌ی فرسوده‌اش

تنها دانه‌های برف

 

۷

نگاهی دقیق

ورانداز سراپام

در آینه‌ی فروشگاه پوشاک

 

۸

تابوت پرچم‌پوش

سایه‌ی شیپورچی

می‌لغزد درون قبر

 

۹

افزودن نام پدر

به مقبره‌ی خانوادگی

جایی نیز برای نام من

 

  ۱۰

گرمای پیش از توفان

مگسی بهم می‌زند

آرامش فرودگاه خالی

 

۱۱

ماجرای عاشقانه‌ی بهاریم:

ماشین تحریر قدیمی‌ام

ریبون تازه دارد

 

 ۱۲

گرگ و میش پاییز:

تاج گل آویخته بر در

باد بلندش می‌کند

 

۱۳

بر نیلوفرها

می‌چرخد در زوایای هوا

سنجاقک

 

۱۴

خزان در راه

واق واق سگ نگهبان

می‌میرد در باد

 

  ۱۵

شب سال نو:

گوشی تلفن همگانی

آونگان

 

۱۶

 ناقوس کلیسای جامع

می‌تکاند چند دانه‌ی برف

از هوای بامداد

 

 ۱۷

کلاغی بر کاج برفی

شاخه را خم می‌کند

تا آفتاب از میانه بتابد

 

 ۱۸

عصر زمستانی

جاپای پدر وامی‌گذارم

در برف فرو می‌روم

 

 ۱۹

در عمق چمن زار

بردمیده از میان کلاهخودی

گلی ناشناخته

 

 ۲۰

ستون یادبود جنگ ویتنام

تاریک می‌کند باران پاییزی:

نام برادر مرده‌ام

 

 ۲۱

پاییزی دیگر

همچنان خاموش در گنجه

ویولن پدر

 

 ۲۲

بر دیوار تاریک

اتاق خواب برادرم:

قدشمار او به سال‌ها

 

 ۲۳

برادر از دست‌رفته‌ام

می‌پوشم کفش و دستکش‌اش

گام‌ می‌زنم در برف

 

 ۲۴

بر فراز گوری

آمیخته با دعای کشیش:

بانگ غازهای وحشی

 

 ۲۵

در آخرین سفرم

سحرگاه تنها بر جاده‌ای 

نخستین سواد دریا

 

۲۶

حلقه‌ی فارغ التحصیلی

از انگشتانم فرو می‌لغزد:

رودخانه‌ی نیمه‌شب

 

۲۷

تنها در جاده

در انتظار خودرویی

گرد و خاک بر کفش‌هام

 

۲۸

گردباد پاییزی

مچاله می‌کند تابلوی تبلیغاتی

لبخند پاره پاره‌اش

 

۲۹

بر می گردد هر بار

به ناخن بیمار در حال مرگ

مگس پاییزی

 

جولای ۲۰۲۱

برگردان: #سینا سنجری

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights