هفتشنبههای بلوچ
وزارت اقامه نماز
حجتالاسلام محسن قرائتی رییس ستاد اقامه نماز گفت: “متأسفانه وضعیت نماز در کشور مطلوب نیست که باید با تدوین برنامهها و برگزاری همایشهای مذهبی، ضرورت اهتمام ویژه به اقامه نماز را ایجاد کنیم”.
خوشبختانه وضعیت سایر چیزها در مملکت مطلوب است الا همین نماز. اگر این حجهالاسلام نبودند امروزه نماز، همین ستاد اقامه را هم نداشت. ایشان از همان اوایل انقلاب و ازدوران ثقهالاسلامی در تلویزیون شومن شدند و در کنار خوشمزه بازی در مورد قرآن و معجزاتش حرف میزدند. از همان زمان تا کنون که من و شما کلی جان کندیم تا چرخ زندگی را بچرخانیم، این بنده خدا سنگرِ خودش را حفظ کرده و آهسته و پیوسته حجهالاسلام و سپس رئیس ستاد اقامه نماز شدند.
او مثل خود نظام ما دشمنان و بدخواهان فراوانی دارد. بعضی از این دشمنان میگویند: “ای حجهالاسلام! خوب است که در سی و پنج سال گذشته، هر رژیمی که آمده و رفته، خود تو رئیس این ستاد بودهای. حالا چطور اعلام میکنی که وضعیت نماز در کشور مطلوب نیست؟”
این از خدا بی خبران که زورشان به یک رئیس بیچاره میرسد همینقدر از خودشان نمیپرسند که مگر سایر مسئولین مملکتی در این مدت عوض شدهاند که ایشان عوض نشده است؟
این دشمنان که مثل دشمنان نظام ما قسم خورده هم هستند، به جای آنکه پاسخ سئوال آدم را بدهند، میگویند که اتفاقاً با این شرایط بد مملکت مردم شب و روز در حال نماز خواندن و دعا کردن هستند بلکه دستی از غیب برسد و وضعشان را درست کند. من میدانم که منظور آنها چیست. از بس که با این حجهالاسلام دشمنی دارند فکر میکنند که او الکی حرف میزند و ول معطل است. حتی بعضی از آنها ابایی ندارند و اینجا و آنجا میگویند که خانه از پای بست ویران است یارو فورغونش را برداشته و آمده که سقف ستادش را کاه گل بکند. بعد میپرسند که چرا او ول نمیکند و نمیرود؟ در صورتیکه این انصاف نیست ما به کسی که حالا به سن آیتاللهی رسیده بگوییم بگذارد و برود. اتفاقاً او تازه به سنی رسیده که باید بیاید.
من هر کجا که این دشمنان را میبینم، به آنها میگویم: “ای دشمنان قسم خورده! مگر آیتالله جنتی ول کرده است و رفته است که ایشان ول کند و برود؟ حداقل این تنها معممی است که اخمو نیست و به جای گریاندن ما را خندانده است.”
اما آنها انگار ارث بابای خود را از این بیچاره میخواهند. او را متهم میکنند که میخواهد ستاد خود را تبدیل به وزارت خانه کرده و از دولت بودجه بیشتری بگیرد. در صورتیکه ما میدانیم که اینطور نیست. او نشسته و با خودش فکر کرده است که امروزه که در کشور ما هر کور و کچلی برای خودش همایش دارد واقعاً چرا نماز که ستون دین است فاقد همایش باشد. به نظر من ما نباید سخت بگیریم و باید بگذاریم او هم چند فقره همایش مذهبی راه بیندازد. شاید دیدید وضعیت نماز در کشور مطلوب شد. اینهمه هم نگویید که گیرم که مطلوب شد بعد چه؟ بعد هیچی! ما “ضرورت اهتمام ویژه به اقامه نماز را ایجاد کردهایم.”
که اگر شما ایمان داشته باشید، این خودش کلی هست و اگر نداشته باشید اصلاً من بیخودی دارم با شما جر و بحث میکنم.
تا حقوق بشری به او نشان بدهد تاریخی.
فعالیت مهندسی و مقولات دفاعی
سردار محمد جلالی، رئیس سازمان پدافند سپاه میگوید که سپاه ۵ هزار عکس از ساختمانهای تخریبشده در لبنان گرفته است تا با مطالعه آنها “در عین اقدام به یک فعالیت مهندسی و عمرانی، مقولات دفاعی نیز لحاظ شوند”. او افزوده است که باید طرحهای عمرانی و ساختمانسازی “دو منظوره یا چند منظوره” باشد و “آرایش دفاعی نیز در فرآیند توسعه کشور” لحاظ شود. البته این فرمایش به خودی خود یک فرمایش دهان پر کن و پدافندی است. سردار جلالی هر وقت که شیفتش برسد و سری به خبرگزاری فارس بزند از این فرمایشات “شش در چهار” بسیار میفرماید. اما وقتی ادا و اطوارهای فرمایشی و جلالی را از آن بگیریم معنایش این میشود که از این به بعد هر کس هر چه میسازد باید انباری در داخل و مکانی روی پشت بام آن برای سپاه در نظر بگیرد.
آن زمان که اسرائیل این ساختمانها را در لبنان تخریب میکرد، دلیل میآورد که حزبالله اسلحه آنجا انبار کرده و از همانجا موشک پرانی هم میکند. فرمایش کنونی سردار نشان میدهد که ادعای آن زمان این دشمن ما درست بوده است. اما حزبالله “مقولات دفاعی” را لحاظ نکرده و “آرایش دفاعی” را در “فرآیند توسعه لبنان” در نظر نگرفته بود.
من که سردار نیستم و از سربازی هم معافی دارم، میدانم که شما وقتی یک میهمانخانه را پر میکنید از موشک زمین به زمین حداقل باید روی مستراح خانه یک تیرباری هم برای پدافند بگذارید. این که نمیشود که حیاط خانه را تبدیل کنی به کارگاه ساختن نارنجک و بمب کنار جاده و بعد آنها را بار الاغ کنی و راه بیفتی در خیابان و وانمود کنی که داری تخلیه چاه میکنی. سپس آنها را ببری و در سرزمین دشمن خالی کرده سوت زنان برای خودت برگردی. متأسفانه خداوند به دشمن هم عقل داده است. برای آنکه کار را برای بندگان واقعی خود سختتر بکند، به او ماهواره هم داده است. ما اگر برای جلوگیری از اسراف فقط پنجهزار عکس از ساختمانهای تخریب شده میگیریم آن دشمن غدار که ایمان ندارد، پنجاه هزار عکس از ما و الاغ ما و بارش و از “مقولات دفاعی” ما میگیرد. همین حالا که مناطق مسکونی به محل سکونت غیر نظامیان معروفند، دشمنان از خدا بی خبر مرتب از آنها عکس میگیرند. بدبختانه “مقولات دفاعی” ما هم در عکسها خیلی شفاف میافتند. برای همین آنها هم بمبارانهای خود را “دو منظوره و یا چند منظوره” تنظیم میکنند تا در “آرایش دفاعی”ای که ما در “فرآیند توسعه کشور” لحاظ کردهایم، گلاب به رویتان، بری…
جنگ وزارتخانه ها
گزارش حقوق بشری وزارت امور خارجه آمریکا، وزارت امور خارجه ما را عصبانی کرده است. آنها در گزارششان گفتهاند که نقض حقوق بشر در ایران ادامه دارد. وزارت امور خارجه ما گفته است که انتشار این گزارش براساس دادههای گروههای معاند علیه جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده و در کل در جهت مقاصد سیاسی دولت آمریکا است.
با این که من دل خوشی از این رژیم ندارم و رفتارها و حرکات عینالهی وزیر امورخارجه مرا همیشه به خنده میاندازد، اما الحق و الانصاف که این بار بیانیه خوبی صادر کرده است. درست است که ما در این بیانیه با ادبیات حسین شریعتمداری رو به رو میشویم، اما طرز تفکر و منطق و استدلالِ محکمِ یک دکتر به خوبی در آن هویداست. به راستی هم که آیا وزارت امور خارجه آمریکا از خودش خجالت نمیکشد که این گزارش را بر اساس دادههای گروهای معاند تنظیم کرده است؟ وانگهی این چه وزارت امور خارجهای است که گزارشاتش بر اساس مقاصد سیاسی کشور خودش میباشد؟
چرا این وزیر امور خارجه آمریکا اولین اصل تنظیم گزارش در مورد حقوق بشر را زیر پا میگذارد و با مسئولین کشور خود ما تماس نمیگیرد؟ یا حداقل چرا در کل آن را در جهت مقاصد سیاسی دولت ما تنظیم نمیکند؟ وقتی آمریکا سراغ معاندین میرود معلوم است که آنها سیاه نمایی میکنند. در مورد همین چهارصد، پانصد تا اعدام چنان وانمود میکنند که انگار ما قتل عام راه انداختهایم. این را روزنامههای خود ما مرتب اعلام میکنند. وزارت امور خارجه آمریکا عوض رفتن سراغ معاندین چرا نمیآید سراغ نشریات خود ما؟ چطور وقتی که بحث رقیق کردن اورانیوم و بر چیدن بساط رآکتوری اتمی پیش میآید به ما اعتماد میکنند و پیش معاندین نظام نمیروند اما برای مسائل کوچک و پیش پا افتادهای مثل حقوق بشر سراغ همه میروند، الا خود ما.
حالا خدمت شما مثالی عرض میکنم تا شما ببینید این معاندین چگونه وزارت امور خارجه آمریکا را خر میکنند و خود آن وزارتخانه به چه نحو از آن در جهت مقاصد سیاسی دولت خودش بل میگیرد. همین اخیراً یک مفسد فیالارضی را برادران میبرند که اعدام بکنند. این مفسد فیالارض که چشمش به جمعیت تماشاچی میافتد طوری وانمود میکند که انگار بشر است. به خاطر خوش رقصی برای غربیها شروع میکند به درخواست کردن برای ملاقات با مادرش. مأمورین هم که بشر بودهاند از حقوق بشری خود استفاده کرده به روی عطوفت اسلامی خود نمیآورند. مادر مجرم که به صورت بسیار مشکوکی در میان جمعیت بوده، علیرغم اینکه مادر یک مجرم بوده از فرصت سوء استفاده کرده ادعای بشر بودن میکند. تعدادی از امت در صحنه که آنها هم دست بر قضا بشر بودند از حقوق بشری خود استفاده کرده شروع میکنند به فیلمبرداری. سایر تماشاچیها که بلا استثناء بشر بودهاند، حقوق بشری خود را در راستای ادامۀ تماشا کردن استفاده میکنند. در اینجا مجرم که میبیند سربازان گمنام امام مشغول استفاده از حقوق بشر خود بوده و فریادهای او خللی در ایمانشان به وجود نمیآورد بر حیله خود افزوده و هم پای مادر خود التماس را به اوج میرساند. فرد مجرم به این هم قانع نشده وقتی امید خود را از دست میدهد با دستهای بسته به مأموران در حین انجام وظیفه حمله ور میشود. آنها هم استفاده از حقوق بشر خود را تکمیل کرده به جان مجرم میافتند و او را کتک زده و کشان کشان برده به طناب دار و سپس به مرگ تحویل میدهند.
حالا شما بروید و همین داستان را از زبان معاندین گوش بدهید. چنان افسانهای برای شما تعریف میکنند که دین و ایمانتان را میگذارید و راه میافتید دنبال جریان بیهودهای به نام حقوق بشر که آن را همین غربیها به سرکردگی آمریکا و صهیونیستها برای بر باد دادن دین ما درست کردهاند.
خوب شما بفرمایید وزیر امور خارجه ما حق ندارد از گزارش وزیر امور خارجه آمریکا عصبانی بشود؟
این جان کری واقعاً پر روست. تازه گزارشش را هم بر اساس مقاصد سیاسی دولت خودش تنظیم کرده! باید آدم او را بگیرد بدهد دست صادق لاریجانی تا حقوق بشری به او نشان بدهد تاریخی.
بستنِ مرزهای بستۀ استان سیستان و بلوچستان
اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، گفته است که تا پایان نیمه نخست سال آینده مرزهای سیستان و بلوچستان بسته میشوند. خداوند به این سرتیپ عمر بدهد که پشتکار زیادی دارد و مدتهاست در تلاش است که این مرزها را ببندد. شما به این استان سفر نکردهاید. با اینکه در چندین سال گذشته نود میلیارد تومان یک بار و چهل میلیارد تومان یک بار دیگر همین تیمسار خرج بستن همین مرزها کرد، اما لامصب مگر بسته میشوند. من فکر میکنم این استان ما نفرین شده هست و مرزهایش آنقدر پر خرج هستند که پولی برای دولت نمیگذارند که برای خود ما خرج بکند. کاش ما مرز نداشتیم. ما در این استان هر چه میکشیم از دست همین مرز میکشیم. با این که شما، ما را با عنوان مرزنشینان غیور میشناسید اما ما غیورها، از مرز، هیچ خیری ندیدیم. یک ساعت که رانندگی بکنیم وارد خاک پاکستان میشویم. مغازهها پر هستند از اجناسی که دولت در سبد کالایش به همه داد و به ما نرسید. آنجا همین مغارههایی که پفک میفروشند این اجناس را حراج کردهاند. اما آنقدر تونل زیر زمینی و برجک و کانال و دیوارهای بتنی و سیم خاردار و ایستگاه نگهبانی هست که اگر امام غایب هم ظهور کند و بخواهد از همین مرز وارد بشود زبانم لال پشت مرز میماند چه رسد به عبور ما. اما این گروهکهای ریگی و جندالله که سبز میشوند معلوم نیست از کجا میآیند و به کجا میروند. قاچاقچیها هم که همیشه کاروان دارند و با بار و کاروانِ خود میکوبند و تا خود شیراز و اصفهان و از آنجا به ارومیه و ترکیه و اروپا هم میروند. حتماً سرتیپ آن موقع خیلی غصه میخورد که چرا این مرزهای لعنتی برای آنها در تمام مسیر تا خود مرز بازرگان باز میشوند. اینقدر دولت برای این مرزها خرج کرده است و اینقدر این مرزها برای گروهکهای تروریستی و قاچاقچیان باز شدهاند که حالا جوانان میخواهند گروهک تشکیل بدهند یا هم کاروان قاچاق راه بیندازند.
ما مردم این استان هم از دولت میخواهیم که فعلاً چیزی برای ساختن مدارس و مراکز بهداشت و استادیومهای ورزشی خرج نکند. به فکر ایجاد شغل هم نباشد. خدا بزرگ است و دندان که داده خودش رزاق است و نان را هم میدهد . هر چه پول که سهم آبادی و رونق استان ما میشود بدهد به سرتیپ. سرتیپ هم نباید دلسرد بشود. درست و حسابی یک دو سه هزار میلیارد تومانی بریزد توی دست و بال بر و بچههای مهندسی سپاه. تونل روی تونل بزنند. دو ردیف دیوار روی دیوارهای قبلی بکشند. سانتریفوژهایی را که حالا برای غنی کردن لازم نداریم بیاورند اینجا ردیفشان بکنند تا منطقه را تشعشعاتی هم بکند.
بالاخره تا سال دیگر این مرزها را باید ببندیم.
خدای ناکرده، خدای ناکرده بعد از بستن مرزها باز هم اگر گروهکی شبیخون زد و خون به پا کرد آن وقت حجت تمام است.
سپاه و بسیج و نیروی انتظامی باید مشترکاً بیایند. یک بودجه درست حسابی هم از دولت بگیرند و آنوقت واقعاً مرزها را ببندند.