پسا (post) در پسازبانیت (post language) چیست؟
پرسش از چیستی یک امر، پرسشی حقیقت جویانه است که ما را به حقیقت وجودی آن امر نزدیک می کند.
از آنجایی که پیشوند پسا یا پست post در پسازبانیت ، مانند پسا در پسامدرنیسم نیست پرسش از چیستی آن ساده ترین راهی است که می توان بوسیله طرح آن بر ابهامات نور تاباند تا شاید دیگران را نسبت به کسانی که تاریکی را وسیله ای برای اهداف خود قرار می دهند آگاه کرد.
۱. از طریق اندیشه؛ که همان تلاش ذهنی برای دستیابی به مجهولات ذهنی می باشد و از طریق مفاهیم معلوم، مفاهیم مجهول را پیدا می کنیم که در این تلاش ذهنی، نتایج نسبت آمده، نسبت به مفاهیم موجود، تازه بدست آمده و نو هستند.
۲. از آنجایی که در دوره رنسانس در مقابل تفکر دینی و الاهیاتی تفکر دیگری شکل گرفت که در آن بجای خدا، انسان محور جهان بود. پس این تفکر مدرن به معنای تفکر نو که انسان محور بود در مقابل تفکر سنتی یا کلاسیک که خدا محور بود شکل گرفت.
۳. پس از آن، تفکر مدرن و انسان محوری باعث جدا شدن طبیعیات از الاهیات شد که علم یا science نامگذاری شد و در آن دوران، علم باعث بوجود آمدن اختراعات و ماشین آلات شد که محصول تفکرات مدرن، همان دوران مدرنیته شد.
۴. مدرنیته به تجربه ای بدل شد که نویسندگان را بدنبال اکتشاف در مجهولات سوق داد و جریان نوگرایی ، یا مدرنیسم را را رقم زد.
۵. با شدت گرفتن و افراطی شدن نو گرایی یا مدرنیسم، جریانی انتقادی در مقابل آن شکل می گیرد تا از تندروی در نو گرایی اندیشه بکاهد اما از آنجایی که این جریان خودش هم یک جریان فکری نو بود و از طرفی منتقد نو گرایی و مدرنیسم بود پس به ناچار میخواست با بکارگیری پیشوند پسا (پست post) خود را از سیطره ایسمِ مدرن برهاند، از این جهت به پست مدرنیسم تبدیل شد.
۶. پس با توجه به استدلالات فوق، مدرنیسم ها کیفیت نو بودن محتوای اندیشه خود را نشان می دادند. اما پست مدرنیسم ها با پیشوند پسا (post پست) نو بودگی اندیشه ی خود را به کمیت زمانی ارجاع دادند.
۷. جهت روشنگری به نو بودن امروز نسبت به دیروز توجه کنید:
مدرنیسم: به تقدم و نو بودن کیفیت محتوا یعنی همان نفس امر امروز نسبت به دیروز اشاره دارد.
پست مدرنیسم: به تقدم و نو بودن کمیت زمانی امروز نسبت به دیروز اشاره دارد، که این کمیت زمانی حامل نفس امر امروز نسبت به دیروز است.
۸. پس پسوند پسا یا (پستpost) یک کمیت زمانی برای نشان دادن نو بودگی متقدم نسبت به متاخر زمانی می باشد.
《پسا در پسازبان چیست؟》
۱. زبان حاصل ادراکات تجربه زیسته ما انسانها در سه بعد مکانی و یک بعد فضازمان است.
۲. پسازبانیت با عبور از بعد چهارم و رسیدن به بعد پنجم یک حرکت وجودی است.
۳. بعد پنجم خالی از ابعاد مکانی و زمانی می باشد که همان نقطه ثقل وجود است.
۴. اگر مکان برابر با واحد موقعیت قرار گرفتن اشیا بر روی زمین باشد و زمان برابر با واحد گردش زمین به دور خود و خورشید باشد و اگر ما صد کیلومتر از سطح زمین دور بشویم در این صورت:
* جهت( بالا ، پایین ، چپ ، راست) در زبان فاقد معنا می شود.
* زمان (شب ، روز ، امروز و فردا) در زبان فاقد معنا می شوند.
* مکان جغرافیایی ( اینجا ، آنجا ، شمال ، جنوب، شرق، غرب و…) در زبان فاقد معنا می شوند.
* کلیه افعال زبانی معنای خود را از دست می دهند.
* نام ها و اشیا در زبان معنای خود را از دست می دهند.
۵. با توجه به موارد گزینه ۴ ما در زبان از یک کانون مرکزی در موقعیت اعضای بدن خودمان قرار می گیریم که به آن موقعیت پسازبان می گویم.
۶. با توجه به موارد فوق ما از زبان عبور کرده و به پسازبانیت رسیده ایم در حالی که بر روی زمین زیست می کنیم.
۷. در موقعیت پسازبان، علم science تهی از معنا می شود که با عبور از آن به پساعلم post science که همان آگاهی است می رسیم.
۸. پسازبانیت در واقع یک نگرش کیهانی و کهکشانی به زبان است که نگرش زمینی زبان را به چالش میکشد.
مثلا مصداق زبانی《 بالا در شب》 به 《 پایین در روز》 تبدیل می شود . پس در زبان حقیقت بخشی از معنا وابسته به گردش زمین است به گونه ای که واژه بالا در یک متن ، در روز و شب دو مصداق متضاد دارد که پسازبانیت با این نگرش خود معنای کل متن و زبان فاسد را به چالش می کشد.
۹. پس همانگونه که پیشتر در مطلب بعد پنجم نوشته بودم پسا در پسازبانیت نه در سه بعد مکانی قرار می گیرد و نه در بعد چهارم فضا-زمان در صورتی که استعمال واژه post language توسط مارک والاس متعلق به این چهار بعد است، اما مراد من از پسا به بعد پنجم و post science تعلق دارد که تابع science نیست، این در حالی است که محققین ناسا بسیاری از این دست از حقایق را از جهانیان پنهان می کنند.
۱۰. نگرش پسازبانی تنها مختص به هنر و ادبیات نیست بلکه تمام حوزه هایی را که با زبان سر و کار دارند را در می نوردد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
عبدالکریم قیطانی فرد، متولد ۱۳۶۶ شاعر، نویسنده، پژوهشگر و مخترع ساکن خوزستان شهرستان دزفول است. او صاحب دو مجموعه شعر، دو اختراع و دهها مقاله است که در آخرین تحقیقات خود مفهوم آنتروپی را وارد علوم انسانی – ادبیات و شعر کرده تا شاید از این طریق پنجره ای نو رو به آسیب شناسی، نقد و بررسی ادبیات و شعر امروز گشوده شود.