چهار شعر از میثم مهرنیا
میثم مهرنیا در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در شهرستان بجنورد به دنیا آمد. پدر او قاسم مهرنیا از شاعران غزل سرای خراسان و مادرش محبوبه محمدزاده اصالتی آذری دارد. میثم از نوجوانی به کتابهای کلاسیک ادبی انس گرفت و به همین دلیل رشته زبان و ادبیات فارسی را انتخاب کرد و از استاد جمشید مظاهری در این زمینه بهره برد. او چند سال مسئولیت انجمن ادبی آویشن را بر عهده داشت و در تاسیس انجمن های ادبی متعدد در شهر زادگاهش نقش ایفا کرد. ایشان از دوستداران طبیعت است و به تمام مظاهر طبیعت عمیقا عشق می ورزد. شعر میثم از سویی تحت تاثیر طبیعت و عناصر آن و از سوی دیگر پیچیدگی های ذهن و روح آدمی و همینطور مناسبات اجتماعی و سیاسی ست. از ایشان مجموعه ی شعری با نام «فصل های ابری» به چاپ رسیده است.
۱.
احمدرضایِ ِ احمدی
———————
بیا احمد رضا
زیر کاجهای باغ لاله بنشینیم
و آخرین شعرمان را با هم ورق بزنیم
بعد می بینی
ملال
چگونه مثل گربه ای
روبروی گنجشکها می نشیند
سوپور پیر
برگهای پاییز را
از زیر پای مان جمع می کند
و در آتش می ریزد
بیا احمد رضا
پیاده گز کنیم تا کافه‌ی مولوی
و در سماور کهنه آب بریزیم
این عمر هم عجب ماجرایی شد برای ما
۲.
چه رنج بزرگی ست
پروانه
وقتی نزدیک می شوی
و او
نمی پرد
۳.
(کنار)
———-
با این روزهای اولِ اسفند عاشقم
کنار رود بی پیراهن
و امروز اول اسفند است
جای سالها جلبک روییده
و ماهیها زیر پوستم می روند
در خانه خوابیده بودیم که پاییز شد
برگهایش روی ما ریخت
بعد زمستان آمد
دنیا سپید بود
– سلام تو کجایی؟
ماهیها زیر پوستم می روند
۴.
ملخ نامه
برایت می خواستم شعری بگویم
ملخ
ای ملک حشرات
سر اسب
با ران های گاو نر
و بالهایت
که چرخ بال را از آن ساخته اند
در روایتی
ملخا !
برف نیامده بر کوه ها
سرما نبوده تا
بخشی از تخم‌هایت را
بر زمین خدا
ناکار کند
زیبا !
این بار
دمار از روزگار ما در میاوری
و تقصیر تو نیست
اگر روزگار تخمی ست .
- درباره نویسنده:
- تازه‌ترین‌ها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجله‌ی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریه‌‌ی «نمای ایران» آغاز به‌کار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید
