کودتای شکست خورده و پر هزینه ترکیه
عدم حمایت تمامی احزاب اپوزیسیون و حتی حزب کردی “دمکراتیک خلقها” از کودتاچیان در کنار حمایت یکدست رهبران بین المللی از دولت منتخب رجب طیب اردوغان میتواند یک دلیل مهم دیگر نیز برای سست شدن اراده کودتاگران به حساب آید. در کنار این شاید بتوان به یک احتمال دیگر نیز اشاره کرد و آن اشتباه محاسبه نظامیان کودتاچی برای جلب حمایت بخشی از تودههای مردم به دلیل دوقطبی کنونی در ترکیه امروز باشد که به خوبی نشان داد که این ارتش به دلیل سوابق منفی خود در حافظه تاریخی ملت ترکیه، حتی نمیتواند دشمنان اردوغان را به حمایت از خود بسیج کند.
شهرگان: شامگاه جمعه ۱۵ ژوئیه با سرازیر شدن بخشی از نیروهای ارتش با ادوات نظامی به خیابانهای استانبول و آنکارا، حوادثی را رقم زدند که نشانههای یک کودتای نظامی را در متن خود داشت. ورود نظامیان به شهر استانبول از حدود ساعت ده شب و حرکت آنان به سمت پلهای روی تنگه بسفر که دو بخش آسیایی و اروپایی استانبول را از هم جدا میکند، حاکی از یک اراده در بین جناحی از ارتش برای سرنگونی دولت اسلامگرای “رجب طیب اردوغان” رئیس جمهوری ترکیه بود. هم زمان جنگندههای اف ۱۶ نیروی هوایی و هلی کوپترهای جنگی نیز با ارتفاع کم بر فراز شهر به پرواز در آمدند تا شکی باقی نگذارند که این یک کودتای برنامه ریزی شده است. هم زمان در شهر آنکارا پایتخت نیز نیروهای پیاده ارتش و نیروی هوایی، شهر را در زیر چتر نظامی خود قرار دادند و حتی بیشتر از استانبول از طریق هوا به ساختمانهای وزارت دفاع، وزارت کشور، سازمان اطلاعات ملی و ساختمان پارلمان حمله هوایی کردند. گزارشات اولیه نشان میداد که نظامیان برای تسخیر مراکز دولتی از قبل برنامه ریزی کردهاند و تا ساعتی بعد از انتشار بیانیه ارتش مبنی بر به دست گیری قدرت از طریق شبکه دولتی “تی آر تی” که به تصرف ارتش در آمده بود، به نظر میرسید که کودتا طبق برنامه در حال اجرا میباشد. هر چند که چند دقیقه قبل از انتشار بیانیه ارتش از قول “بن علی ییلدیریم” نخست وزیر ترکیه گفته شده بود که هیچ کودتای انجام نگرفته و این حوادث تنها مربوط به تمرد بخش کوچکی از نظامیان بوده است اما بعداً مشخص شد که ابعاد ماجرا بسیار گستردهتر از یک تمرد کوچک و شورش چند واحد رده پایین ارتش بوده است. وقایع آن چنان شتابناک در حال حرکت بود که تا قبل از پیام آقای اردوغان از طریق اسکایپ که مردم و حامیان دولت را به مقاومت و حضور گسترده در خیابانها دعوت میکرد، نظامیان ظاهراً به بسیاری از اهداف خود دست یافته بودند.
پیام اردوغان تا حدود زیادی وضعیت بلاتکلیفی و شوک اولیه را از نهادهای دولتی و حامیان حزب عدالت و توسعه زدود و مسیر مقاومت و پلاتفرم عمل را تعیین کرد. از آنجا که اردوغان و حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از پایگاه اجتماعی انسجام یافته و قدرتمندی در بین بخشهای از جامعه و به خصوص بخشهای سنتی برخوردار بوده و هم چنین در طی این سالها توانسته است پلیس و نیروی امنیتی وفادار به خود را سازمان دهد، از این مقطع به بعد جریان حوادث سیر معکوسی به خود گرفت. سرازیر شدن دهها هزار هوادار مصمم، بسیج مساجد برای تهییج مردم و سازماندهی عملیاتی پلیس برای مقاومت در مقابل نیروهای نظامی کودتا، آن چنان شتابناک به میدان کارزار وارد شد که نیروهای کودتاچی را غافلگیر کرده و آنان را در بلاتکلیفی سرکوب یا مماشات در یک برزخ تصمیم گیری قرار داد. از این لحظه به بعد جریان حوادث به سمت تغییر معادلات در عرصه میدانی جهت یافت و بسیاری از مواضع مهم که توسط ارتش تسخیر شده بود دوباره به دست مردم و پلیس حامی دولت افتاد. چنانچه محاصره نظامی در آرایش تانکها و نفرات نظامی فرودگاه بین المللی “آتاتورک” در استانبول توسط هجوم جمعیت در هم شکست و کودتاگران با عقب نشینی نیروهای زرهی خود، این موضع مهم و نمادین را به حامیان اردوغان واگذار کردند. از طرف دیگر باز پس گیری کنترل تلویزیون دولتی تی آر تی توسط مردم حامی دولت، یکی دیگر از سمبلهای تاثیرگذار در معادلات قدرت بین دو طرف را به سود اردوغان به هم زد و نهاد رسانه نیز از دست نظامیان خارج شد. عدم مقاومت و نبود اراده سرکوب خشن تظاهرکنندگان غیرنظامی حامی دولت توسط سربازان ارتش از یک طرف کارآیی ادوات نظامی ارعاب کننده را خنثی کرد و از طرف دیگر فرصتی را فراهم آورد که پلیس در عقبهٔ معترضان تودههای غیرنظامی بتواند بسیاری از نیروهای سردر گم نظامی در خیابان را دستگیر کرده و سپس با انفعال نیروهای عملیاتی ارتش در خیابان و گستت در ستاد فرماندهی کودتاچیان، نیروهای امنیتی حامی دولت موفق به دستگیری بعضی از رهبران نیز شوند. هر چند که هنوز نمیتوان به صورت قاطع از چگونگی و چرایی آغاز و فرجام شکست کودتا سخن گفت اما سیر حوادث نشان میدهد که روند امور به نفع دولت اردوغان در حرکت است و تقریباً کنترل کشور دوباره به دست حامیان اردوغان افتاده است و تنها خبرها از درگیریهای پراکنده و مقاومت موردی بخشی از نظامیان در گوشههایی از شهر آنکارا حکایت میکند.
آنچه در شامگاه جمعه در ترکیه اتفاق افتاد و تحولات متعاقب آن نشان میدهد که ترکیه وارد یک دوره بی ثباتی امنیتی شده است که حتی با شکست پروژه کودتا نیز نمیتوان آن را به عنوان پایان ماجرا به حساب آورد. هم اکنون با نگاه به سیر حوادث و نوع عملکرد عوامل کودتا با توجه به تجارب پیشین ارتش این کشور در جریان سه کودتای قبلی سؤالات بی پاسخ زیادی وجود دارد که در آینده باید چرایی آن روشن شود. فارغ از اینکه فرجام این کودتا به کجا میانجامد یک موضوع حساس به لحاظ فنی وجود دارد که شبهات زیادی ایجاد میکند و آن اینکه در شرایطی که کودتاچیان به پایگاه اجتماعی اردوغان واقف بودهاند چرا در ساعات اولیه شب که هنوز مردم در خیابان حضور داشته و زمان بیداری تلقی میشود، عملیات خود را شروع کردهاند. در حالی که در چنین شرایطی حداقل منطق سیاسی و دانش نظامی ایجاب میکرد که کودتا از موضع غافلگیری در شرایطی که بدنه اجتماعی توان خبرگیری و عکس العمل مناسب را ندارند که معمولاً بعد از ساعت یک بامداد میتوانست باشد، انجام میگرفت نه در زمانی از شب که مردم در وضعیت اکتیو قرار دارند. از طرف دیگر طراحی مناسب یک کودتا الزاماً منوط به پیش درآمد دستگیری رهبران مخالف و آمادگی لازم برای تسخیر مواضع حساس سیاسی – امنیتی است که در این جریان به درستی انجام نگرفته است. هم چنین به دلیل شناخت ارتش از پایگاه اجتماعی اردوغان بدون شک نظامیان از قبل برای تثبیت پیروزی باید پیش بینی رویارویی مردم حامی دولت را با نیروهای نظامی مستقر در خیابان داشته و هم چون مورد کودتای نظامی مصر از قبل مصمم به شکستن هرگونه مقاومتی میبودند. ولی در اعتراضات استانبول که به صورت زنده از تلویزیونهای بین المللی پخش میشد حتی اگر پذیرفته شود که ارتش قصد سرکوب خونین را نداشت ولی میتوانست با ابزار ضد شورش از قبیل گاز اشک آور، گاز فلفل، ماشینهای آبپاش و گلولههای پلاستیکی بخت خود را برای حداقل پراکنده کردن جمعیت معترض بیازماید که این نیز دیده نشد. به همین دلیل هم اکنون در خوش بینانه ترین وضعیت میتوان از برنامه ریزی اولیه و خام اندیشی سیاسی – نظامی در این ادامه این اقدام سخن گفت. به هر حال در فرجام این تحولات ترکیه بسیاری از چراها باید پاسخ داده شود ولی آنچه مسلم است چه در صورت پیروزی کودتا و چه در صورت شکست محتمل آن جدا از تعمیق بحران در ترکیه نیروی پیروز به قدرتی دست مییافت که در روزها و هفتههای آتی دست به سرکوب و تسویه حساب گسترده با مخالفان خود خواهد میزد. شکست کودتا بدون تردید هر چند که معضلات امنیتی زیادی برای ترکیه و اعتبار بینالمللی آن ایجاد کرده است اما این به عنوان یک موهبت و یک فرصت مناسب در اختیار اسلامگرایان و جناب اردوغان قرار گرفته است. عدم حمایت تمامی احزاب اپوزیسیون و حتی حزب کردی “دمکراتیک خلقها” از کودتاچیان در کنار حمایت یکدست رهبران بین المللی از دولت منتخب رجب طیب اردوغان میتواند یک دلیل مهم دیگر نیز برای سست شدن اراده کودتاگران به حساب آید. در کنار این شاید بتوان به یک احتمال دیگر نیز اشاره کرد و آن اشتباه محاسبه نظامیان کودتاچی برای جلب حمایت بخشی از تودههای مردم به دلیل دوقطبی کنونی در ترکیه امروز باشد که به خوبی نشان داد که این ارتش به دلیل سوابق منفی خود در حافظه تاریخی ملت ترکیه، حتی نمیتواند دشمنان اردوغان را به حمایت از خود بسیج کند.
تاکنون گفته میشود که بسیاری از فرماندهان نظامی مخالف کودتا از جمله “خلوصی آکار” رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه از اسارت در یک پایگاه هوایی در آنکارا نجات داده شده است. طبق گزارش مقامات دولتی تاکنون کشته شدن بیش از ۱۶۰ تن از دو طرف تأیید شده است که حداقل در میان آنان یک نماینده مجلس و ۱۷ پلیس وجود دارند. وزارت دادگستری ترکیه نیز اعلان کرده است که تا ظهر شنبه ۲۷۰۰ تن از عاملان کودتا دستگیر شدهاند و به زودی دیگر خاطیان نیز به سختی مجازات خواهند شد. سخنان تند و خشم آگین رجب طیب اردوغان در بدو ورود به استانبول حاکی از اعمال مشت آهنین وی در روزهای آینده میباشد و وی با اتهام مسئولیت این کودتا به رقیب شخصی خود “فتح الله گولن” واعظ مذهبی ساکن آمریکا، از هم اکنون سناریوی آماده یی برای سرکوب و تسویه ارتش از عوامل غیروفادار به خود را آماده کرده است. اما در این معرکه به صراحت میتوان به یک پرسش پاسخ داد و آن اینکه چرا ارتشی که در طی این سالهای به شدت بال و پر آن قیچی شده بود و تمامی فرماندهان کاریزماتیک آن توسط اردوغان پاکسازی گردید، در این شرایط دوباره میتواند یک کودتا را حتی بدون جلب نظر روسای ارشد خود سازماندهی کند. جواب این سؤال دقیقاً در سیاستهای ماجراجویانه و سرکوبگرایانه خود اردوغان نهفته است چرا که از یک طرف در طول هشت ماه گذشته دستان باز ارتش برای سرکوب و به راه انداختن جنگ داخلی علیه اقلیت ۱۵ میلیونی کرد در جنوب و جنوب شرقی کشور، این هیولای هفت سر را از قفس آزاد کرده بود. از طرف دیگر سیاست مداخله گرایانه اردوغان در کشورهای همسایه و به خصوص بحران خونین سوریه بدون جلب نظر و امتیازدهی به نظامیان مقدور نبود و جناب رئیس جمهوری که هم در بی ثبات سازی داخلی و هم سیاست مداخله جویانه خارجی به پشتیبانی ارتش نیاز داشت، نظامیان را وارد بالاترین مراتب مناسبات قدرت کرد. فرجام این کودتا در واقع شکست و نوید دهنده روزهای بد برای دمکراسی نیم بند ترکیه خواهد بود که اگر پیروز میشد نظامیان را حاکم بر معادلات قدرت میکرد و شکست آن نیز دست اردوغان را برای سرکوب سیستماتیک مخالفان مدنی و سیاسی به بهانه همکاری با کودتا بیش از پیش باز میکند و رویای وی برای تغییر قانون اساسی ترکیه این بار میتواند به راحتی تحقق پذیرد. ولی جدا از تغییر در معادلات قدرت، کشور ترکیه نیز هزینههای سنگین این کودتای نافرجام احتمالی را خواهد پرداخت و از این پس دوباره ترکیه در جامعه بین المللی به عنوان یک کشور کم ثبات طبقه بندی شده و بیش از همه سرمایه گذاری و صنعت توریسم آن آسیب خواهد دید.
۲۶/۴/۹۵ اردشیر زارعی قنواتی
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.