مراسم سومین دوره جایزه شعر نیما با تقدیر از محمد مختاری و سیمین بهبهانی برگزار شد
گزارش اختصاصی شهرگان:
مراسم اختتامیه سومین دوره جایزه شعر نیما با حضور جمعی از اهالی ادبیات، روز پنجشنبه ۲۰ مهر ماه در تهران برگزار شد.
رضا حیرانی، عضو هیئت اجرایی جایزه نیما با خواندن بخشهایی از نامههای نیما درباره خصلتهای شاعر و نویسنده این مراسم را افتتاح کرد.
سپس اردشیر رستمی، طراح تندیس جایزه شعر نیما بخشهایی از شعرهای بیاتی ترک و بخشهایی از شعرهای غلامرضا بروسان، برگزیده دومین دوره شعر نیما را قرائت کرد و پس از او، بانو سیمین بهبهانی شعری درباره محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را برای حاضران خواند و در مورد ایشان و اوضاع امروز جامعه فرهنگی ایران سخنانی گفت.
در این مراسم، هوشنگ چالنگی نیز شعرهایی را قرائت و در خصوص مسائل امروز شعر ایران مواردی را مطرح کرد و در نهایت، به تقدیر از بانو بهبهانی پرداخت.
همچنین حافظ موسوی به عنوان نماینده برگزیدگان مرحله نخست جایزه نیما شعری را درباره محمد مختاری و محمد جعفر پوینده خواند و رویا تفتی نیز به عنوان نماینده دیگری از برگزیدگان مرحله نخست شعری را قرائت کرد.
در ادامه با قرائت بخشی از شعر “اسماعیل” رضا براهنی توسط مجری برنامه، از علیشاه مولوی به عنوان نماینده صداهای غایب دهه هشتاد که تمایلی به اخذ مجوز از اداره ارشاد نداشته دعوت به عمل آمد تا شعری بخواند. مولوی نیز شعری درباره محمد مختاری و شعری برای سیمین بهبهانی را قرائت کرد.
پس از قرائت بخشی از متن بیانیه سومین دوره جایزه شعر نیما، از فرخنده حاجیزاده و هوشنگ چالنگی دعوت شد تا هدایای سیمین بهبهانی را به عنوان شاعر تقدیر شده این دوره، که شعرش و حضورش نماد شرافت و شاعرانگی است، اعطا کنند.
سپس داریوش معمار، دبیر جایزه شعر نیما با تشکر از همه حاضران و اعضاء هیئت اجرایی جایزه نیما متشکل از رضا حیرانی، حسین فاضلی، مازیار نیستانی و ثریا کهریزی، متن بیانیه سومین دوره جایزه را که به صورت کتابچهای با عنوان آفتاب کبود، پاسداشت شرافت و شعر محمد مختاری به انضمام گزیدهای از اشعار وی آماده شده بود، قرائت کرد.
در این بیانیه ضمن اشاره به اوضاع بغرنج سانسور در ایران، شرایط سخت شاعران و نویسندگان مستقل و تاثیر مهاجرتها و حذف فیزیکی بعضی نویسندگان در دهههای اخیر، به موضوع اهمیت درک شرایط فعلی و تن ندادن به میانمایگی و سفارشینویسی، همچنین ادبیات جشنوارهای فرمایشی اشاره شد و همه شاعران مستقل ایرانی که در این شرایط، طی دهه گذشته تن به چنین وضعی ندادهاند به عنوان برگزیدگان جایزه شعر نیما اعلام شدند و محمد مختاری به عنوان نماینده نویسندگان و شاعران شریف و آگاهیدهنده دهه گذشته که فقدانشان احساس شده و تن به هیچ تدبیر حقارتآمیزی ندادهاند و همواره شرافت نویسندگی و کلمه را بر زرق و برقها ترجیح دادهاند تا آنجا که این تصور رفته که حذف فیزیکی ایشان میتواند از دامنه تاثیرشان کم کند، برگزیده شد. در پایان نیز بانو سیمین بهبهانی هدایای زندهیاد محمد مختاری، برگزیده دوره سوم جایزه شعر نیما را که تعلق به شعر دهه هشتاد داشت به همسر ایشان تقدیم کرد. همسر مختاری نیز با خواندن سوگوارهای درباره محمد مختاری در خصوص شرافت و شعور وی و نگاه مختاری به آیندهای که در آن ارزش آگاهیدهنده کسانی مانند او برای نسل جوان روشن خواهد شد، سخن گفت.
مراسم با خواندن غزلی از حافظ که در مناسبت با روز حافظ، زمان برگزاری مراسم اختتامیه این جایزه قرار داشت، به پایان رسید.
بیانیه سومین دوره جایزه شعر نیما
بیانیه سومین دوره جایزه شعر نیما با پاسداشت شرافت و شعر محمد مختاری و تقدیر از عمری تلاش ادبی و هنری سیمین بهبهانی، به گزیدهای از اشعار محمد مختاری ضمیمه شده است. متن این بیانیه به شرح زیر است:
طی یکصدسال گذشته ادبیات فارسی دستخوش ِتحولات و آسیبهای بسیاری بوده، به نحوی که نمیتوان مسائل سیاسی، اقتصادی و تحولات اجتماعی را از شرایط فرهنگی و ادبی منفک دانست.
برهمین اساس، نباید انواع صدمات و رویکردهای آسیبرسانی را که از همه سو بر روح و روان اهلقلم موثر بوده را نادیده گرفته و از نویسندگان و شاعران خواست، چشم وگوش خود را برمسائل ببندند؛ چنانچه واقفیم، همانگونه که انقلاب سال ۱۳۵۷ از یک کنش وسیع ِ شاعرانه و روشنفکر نشأت داشت، تاثیر هشت سال جنگ نیز همواره در خلوارهی ادبیات، واضح و مبرهن بوده است؛ این درحالی است که از سویی با مواجههی فراگیر شبکههای اجتماعی و ماهواره علیالخصوص اینترنت مواجه بودهایم و این همزمانی و رویارویی ناگهانی با عصر اطلاعات، خود منجر به تعارضات و تهییج معناداری در سطح جامعه، بهخصوص در وضعیت ادبیات فارسی شده است. نمونهای کوچک از این گونه تهییج، بروز موجی چشمگیر از انواع مطبوعات و جنسهای تازهای از روزنامهنگاری و مشکلات آن، در مقطعی از زمان بود.
با استناد به این گفتهها، میتوان شدت و ضعف ممیزی فرهنگی، از سانسور و خود سانسوری گرفته تا ترویج سفارشپذیری و ساخت و پاخت فرهنگی را یکی دیگر از متغیرهای اثرگذار در ادبیات دانست، که خود حاوی دامنهای وسیع از تعارضات، سرخوردگیها و تنیدگیهاییست که با تساهل و تسامح، درثمرهی ادبی نمود مییابد .
متغیر مهم دیگری که بر تشتت این وضع موثر بوده، مخدوش شدن الگوهایی از نوع مفهوم واقعی نویسنده، روشنفکر و منتقد است، در مقابل بروز الگوها و مدلهایی در حد و قد و قوارهی یک رفتار ایدئولوژیک، سیاسی و غیر ادبی، که همواره از منشی منزه طلبانه بهدور بوده، و بهجای خلق و پرورش آثار پایندهی ادبی، به هدایت فکری در یک سیکل بسته، پرت و خارج ادبی، که بیشتر نوعی فرصتطلبی مبتذل است منجر شده و نمونهای از آن را میتوان معیار و ملاکهای مجهول و جعلی در برخی از بهاصطلاح جوایز ادبی دانست و باید گفت که این ابتذال و عوامزدگی، در ستون فقرات آنها از چشمها پنهان نیست.
با ذکر این توضیحات، برگزارکنندگان جایزهی نیما، هیئت اجرایی این جایزه از دورهی نخست، هدف خود را معطوفِ پرداختن به فضایی کردند که بتواند روشنگر این معضلات و مسائل در ادبیات، خاصه در شعر معاصر فارسی باشد؛ در دورهی نخست با درنظر گرفتن ِ رویکردی که هدف آن پُر رنگشدن تلاش شاعران در فضایی آزادتر بود، به بررسی آثار منتشر شده در سایتهای ادبی و مجلات فرهنگی مستقل و خصوصی پرداخت. نتیجهی این بررسی، البته در سطح جامعهی فرهنگی، به نظر برگزارکنندگان، ارزشمندتر شدن و جدیتر شدن چاپ اثر ادبی بدون تعدیل درفضای مجازی و مجلات اینترنتی بود. همچنین درسال بعد، این رویکرد تمایلی نو را در میان معدود بانیان جوایز خصوصی، برای ایجاد تلاشهای مشابه به وجود آورد.
دورهی دوم جایزهی نیما به بررسی کتابهای منتشر شده بهصورت الکترونیک، درکنار کتابهای کاغذی که بهصورت خصوصی و یا عادی انتشار یافته بودند معطوف شد. و خوشبختانه این موضوع با انتخاب عناوینی مشابه، در جوایز ادبی دیگر، موجب ایجاد کنشی تاثیرگذار در جامعهی فرهنگی شد. هرچند این تلاشها، هزینههایی هم برای گروهی از نویسندگان و شاعران بههمراه داشت. در این میان عملکرد نامناسب دستگاههای متولی فرهنگ، مبنی بر پرورش و تبلیغ عدهای بیربط با نویسندگی، در بطن جریان ادبیات، همچنین حذف فیزیکی (به انواع مختلف) برخی از نویسندگان و شاعران برجسته، و بیرغبتی بعدی ناشی از اینگونه فقدانها، اثری به غایت منفی درسطح کیفی متون گذاشت، از سویی سه موج بزرگ از مهاجرت درمیان نویسندگان و شاعران منزهطلب هم رخداد که این رویدادها، خود منجر به بروز عدهای به عنوان نویسنده و شاعر، با حاصل متونی درسطح کیفی ِ قلیل و بیمایه شد، و بهحق، نادیده گرفتن خلاء این مهاجرتها یا کم گرفتن تاثیر آن در تحلیل مسائل امروز ادبیات فارسی، روشنبینانه نمینماید .
دورهی سوم جایزهی شعر نیما با هدف انتقاد از نمودههای سیستماتیکِ معنیدار در سطح مجامع فرهنگی و عمومی؛ نگاه خود را به انتخاب شاعران فعال دههی هشتاد، که کتابی حاوی اشعارشان به صورت الکترونیک، خصوصی یا با روشهای معمول انتشار داده بودند معطوف شد.
برگزارکنندگان جایزهی نیما، نگاهی را نیز به موضوع جریانهای مطرح شعری داشتند که از دهههای گذشته تا امروز تداوم یافته بودند؛ دراین راستا، با دعوت از پنجاه شاعر، روزنامهنگار و فعالفرهنگی برای شرکت در نظرسنجیای که به واسطهی آن بتوان میدان مشخصی جهت بررسی آثار معلوم کرد، کار آغاز شد و از ایشان خواسته شد تا بنا به سلیقهی شخصی و اولویت مدنظر خود، نام یک تا پنجاه نفر را بهعنوان شاعران برگزیدهی خود اعلام کنند.
طی پیگیریهای مداوم هیئت اجرایی، نهایتاَ سی نفر در این نظرسنجی مشارکت کردند و هیئت اجرایی، با بررسی اسامی ارائه شده توسط ایشان، کار خود را ادامه داد و پس از چندین جلسه تحلیل و بررسی، نامهایی که در نتیجهی آراء شرکتکنندگان بدست آمده بودند، توسط هیئتاجرایی جمعبندی شد. ابتدا تصمیم بر این بود که طبق میزان آراء کسب شده برای هر نفر، نام سی شاعر بهعنوان برگزیدگان مرحلهی نخست اعلام شود، اما با توجه به مخالفت دو تن از اعضای هیئت اجرایی با این رویه، طی جلسهی دیگری، تصمیم برآن نهاده شد که تنها به اعلام نام پانزده نفر اکتفا شود. اما در مرحله دوم که مقرر بود از میان پانزده نفر اعلام شده، سه نفر به عنوان برگزیده نهایی شعر دههی هشتاد از نظر این جایزه معرفی شوند، با درنظر گرفتن تنوع کیفی اشعار و اسامی شاعران ِ مطرح ِ فعال در دههی هشتاد، بهخصوص جوانانی که در سالهای پایانی این دهه، آثار در خور توجهای را انتشار داده بودند، و با توجه به اهداف جایزهی نیما، هیئت اجرایی به این تشخیص رسید که همهی شاعران دههی گذشته، که به هر نوع، از برخی رفتارهای ریاکارانه و به نرخ روز نانخور، به دور و بری بودهاند، و به برخی جوایز از هنر تهی و از سکّه پُر تن ندادهاند، برگزیدهگان جایزهی نیما در دههی هشتاد هستند.
برگزارکنندگان جایزهی شعر نیما معتقدند، آگاهی و پرهیز از ابتذال و فرومایگی فرهنگی، بزرگترین دستآوردیست که شاعران و نویسندگان مستقل در دههی گذشته را باید به واسطهی آن، احترام کرد و همهی کسانی که شامل چنین شایستگیای باشند، قطعا برگزیدهاند و صدالبته نامهای ایشان بیش از اسامی ِاولیهی اعلام شده توسط برگزارکنندگان است، تشخیص آن نیز برعهدهی وجدان آگاه جامعهی فرهنگی میباشد.
برگزارکنندگان جایزهی نیما، به جهت پیشآمد نکردن هیچگونه سوء برداشتی، به صراحت اعلام میکنند هیچکدام از متولیان بنگاههای فرهنگی وابسته و هیچکدام از شاعران و نویسندگان برگزیدهی جشنوارهها و جوایز فرمایشی، که جز مادینگری را در منش خویش نداشتهاند، برگزیدهگان مد نظر این جایزه نیستند.
اما در کنار این انتخاب، نکتهای مهم هست که نگفتن دوبارهی آن، نوعی اهمال در حق نسلهای گذشته و آینده است و آن اینکه؛ در دههی هشتاد، فقدان حضور بعضی شاعران و نویسندگان، دو تاثیر متفاوت برجای گذاشت، اول: مجال یافتن اشخاصی بهعنوان نویسنده و شاعر، که آثار بیمایه و بیکیفیت را ترویج کردند و دوم: تاثیر این فقدانها، که به مرور زمان، باعث شد در شرایط کنونی، بتوان مروری بر چگونگی تاثیر این خلاءها بر جامعهی فرهنگی و شناخت نویسندگان حقیقی داشت.
محمد مختاری نویسندهای شریف و آگاهی دهنده، یکی از چهرههای شاخص ادبیات فارسی است که فقدان او شامل تعریف ارائه شدهی فوق است. او به لحاظ معنوی و مالی، هیچگاه تن به هیچ تدبیر حقارتآمیزی نداد و همواره شرافت نویسندگی و کلمه را بر زرق و برقها ترجیح داد، تا آنجا که به تصور حذف دامنهی تاثیر آگاهی او بر جامعهی فرهنگی، با حذف فیزیکی وی ، آن عمل واهی انجام شد.
مرگ فجیع محمد مختاری، زمینهای بود تا نسل امروز، رسالت خود را در حفظ شرافت قلم بداند. محمد مختاری بهنمایندگی از همهی رفتگان راه قلم، بهعنوان نمونه و نمادی از انسانیت و شرافت قابل تقدیر و هنرساز در ادبیات معاصر، با توجه به معیارهای جایزهی شعر نیما، برگزیدهای برای شعر دههی هشتاد و همهی دهههای قبل و بعد ادبیات و فرهنگ این کشور است.
امید آنکه نویسندگان جوان، منش والای وی را الگویی برای رفتار نویسندگی و هنری خود قرار داده، و شرافت وی را، درسی برای قضاوت وضع حال و آیندهی خود کنند.
برگزارکنندگان جایزه نیما، همچنین از بانوی روشناندیش شعر معاصر فارسی، سیمین بهبهانی به دلیل عمری تلاش ادبی و هنری، خلق شعری شریف و آگاهیساز و حضوری بالغ و انسانی که برآمده از رنج، اندوه، شادکامی و سرافرازی مردم ایران بوده، تقدیر و تشکر به عمل میآورد.
هیئت اجرایی جایزهی شعر نیما
مهر ماه ۱۳۹۱
گزارش تصویری سومین دوره جایزه شعر نیما:
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید