گفتگو با مهرنوش مزارعی نویسنده رمان انقلاب مینا
معرفی نویسنده کتاب:
مهرنوش مزارعی در ایران متولد و بزرگ شد و در سال ۱۹۷۹ به کالیفرنیای جنوبی مهاجرت کرد.
او از بنیانگذاران و سردبیران مجلۀ فارسی فروغ است که در فاصلۀ ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱ در لس آنجلس منتشر و به ادبیات زنان، اختصاص داشت.
مزارعی چهار مجموعه داستان کوتاه به فارسی و یک رمان به انگلیسی منتشر کرده است. برگزیده داستانهایش درسال ۲۰۰۴ در کتابی با نام «غریبهای در اطاق من» در ایران منتشر شد. داستان سنگام این مجموعه بهعنوان یکی از ده داستان برگزیده داوران چهارمین دوره جایزهٔ هوشنگ گلشیری در کتاب نقش ۸۲ چاپ شده است. داستان «غریبهای در رختخواب من» از این مجموعه، در کتاب درسی «داستان کوتاه در ایران»، در بخش نمونههای درخشان داستان مدرن چاپ و بررسی شده است.
داستانهای مهرنوش مزارعی در
Narrative Magazine (USA), The Literary Review (USA), Eighty years Iranian Short Story (Iran), West Cost Line (Canada), Alef today (Syria), Roadside Curiosities: Stories About American Pop Culture (Leipzig University) و The Short Stories of the Word (Turkey).
منتشر شده است.
او در حال حاضر در ولی سنتر( Valley Center) کالیفرنیا، با همسرش زندگی میکند.
پیمان وهابزاده: مهرنوش گرامی سلام و درود بر شما. من کتاب «انقلاب مینا» را با اشتیاق خواندم و آن را رُمانی یافتم بسیار قوی با ساختاری جذاب و تمی روان. به راستی یکی از بهترین رمانهایی بود که من در سالهای اخیر خواندهام .
مهرنوش مزارعی: خیلی متشکرم از لطف تو به من و مینا.
پ و: شخصیت اصلی این رُمان زنی ایرانی است به نام مینا که زندگی او را از فراز و فرودهای بسیار جذابی از دوران جوانی تا میانسالی و بین ایران و آمریکا از فراز یک انقلاب دنبال میکنیم. مینا شخصیت حقیقی است یا اسطورهای؟
م م: اگر منظورت از حقیقی این است که من سرگذشت زنی به نام مینا شعبانی را نوشتهام، نه؛ اما شاید بشود این رمان را ترکیبی از قصه و واقعیت دانست، یا رمانی که نویسنده در آن خودش را محدود نکرده است به ارائهی واقعیت زندگی قهرمان داستان. قهرمان داستان میتواند شخصیت خود نویسنده باشد و یا دیگری، اما نویسنده از تخیل خود وام گرفته و آنرا به صورت رمان در آورده باشد. تلفیقی از داستان (فیکشن) و زندگینامه (بیوگرافی). نمونههای مشهور این ژانر رمان «زنان کوچک» لوئیزا می الکوت و «در جستجوی زمانهای گمشده» مارسل پروست هستند. پروست در این رمان در جستجوی زمانهای گمشده ضمن کمک گرفتن از وقایع و افرادی که در زندگیش وجود داشتهاند خودش را به گفتن رویدادهای واقعی محدود نکرده است. در رمان «زنان کوچک» که اواسط قرن نوزدهم نوشته شده، الکوت زندگی چهار خواهر و جزییات رشد آنها را از دوران کودکی تا زن شدن دنبال میکند. این رمان تا حدی بر اساس زندگی خود الکوت و سه خواهر او نوشته شده و به مشکلاتی که آنان برای فرار از محدودیت زنان آن دوره داشتهاند میپردازد.
من قهرمان داستان مینا را یک نسل از زنان ایران (از جمله خود من) میدانم که در موقعیت تاریخی خاصی بدنیا آمدند و رشد کردند و در ضمنِ داشتنِ مشکلات فراوان، پیروزیهای مهمی را هم به دست آوردند. تجربهای که میتواند سرمشقی برای نسل بعدی آنها باشد. زنانی که همزمان با کودتای بیست و هشت مرداد به دنیا آمدند، در کوران تغییرات اساسی اجتماعی رشد کردند؛ انقلاب سفید شاه و انقلاب اسلامی خمینی را تجربه کردند، و در شرایطی سخت مجبور به ترک ایران شدند و برخی با شرایطی سختتر از پیش به زندگی خود ادامه دادند.
پ و: هنگامی که من این رمان را خواندم، به نظرم آمد شخصیت مینا دربرگیرندهی زن اسطورهای ایرانی است، یا به بیان دیگر، یک اسطورهی مدرن از مینا پرداختهای. هر چند سرگذشتش داستانی است اما با روایتها و رویدادهای واقعی پیوند خورده. مینا تاریخ معاصر ایران را زیسته و سرگذشتش با تاریخ ایران و امریکا گره خورده. هر چند او میتواند زنی باشد پروردهی این تاریخ مشخص، اما در عین حال رمان به من القا میکند که مینا میتواند زن اسطورهای تمام دورانها باشد، زنی در پی خودیابی و رسیدن به خویش. تم این رمان هم خودیابی است. نیست؟
م م: حرفت درست است. خودیابی و شناخت از خواستههای خود در واقع انقلاب دیگری است که در درون مینا اتفاق میافتد، هرچند که در این راه مجبور به عبور از چند پروسه دردناک میشود.
پ و: وقتی رمان را میخوانیم متوجه چند فراز مهم میشویم. یکی از اینها عشق جوانانهی مینا نسبت به مردی مسنتر از خودش است که بعدها متوجه میشود (می شویم؟) آن مرد رفتاری ابزاری با مینا داشته و نسبت به او احساس عاشقانه نداشته. در امریکا مینا به یک ازدواجِ به اصطلاح اطمینانبخش اما بیعشق راضی میشود. اما پس از جدایی به خودش بازمیگردد و نیاز به یافتن دوبارهی عشق را در خودش میبیند. گفتم که رمان از نظر تماتیک خیلی قوی است و یکی از تمهایش هم همین سفرهای درونی و بیرونی مینا است در جستجوی روح خودش از درون عشق. آیا واقعاً این عشق است که انقلاب مینا را شکل میدهد؟
م م: بله، تا حدی درست است. اما «عشق» در این رمان محدود به عشق جسمانی نیست یا محدود به رابطهی او با چند مردی که در زندگیش با آنها روبرو شده. عشق جوانانهی مینا نسبت به مردی مسنتر از خودش که به قول تو از او استفاده ابزاری می کرده یک عشق کاذب است. او در واقع عاشق نمیشود، در دام یک رابطهی جنسی ناخواسته میافتد. رابطهای که نه در شروع آن دخالتی داشته و نه حتی از آن لذتی برده. اگر خوشبینانه به این رابطه نگاه کنیم حتی اگر خیانتی درآن نبوده و یک کشش دوطرفهای بوده که به یک رابطه دائم و دوطرفه، مثلا به ازدواج، منتهی بشود، باز هم درست نبوده. یک رابطه رییس و مرئوسی بدون هیچ شناختی از یکدیگر وجود داشته. و یا در بالا اشاره کردی به «ازدواجِ به اصطلاح اطمینانبخش اما بیعشقِ» مینا، اما مینا بخاطر عشق به دخترش شیرین دست به این ازدواج مصلحتی میزند و عشق نوخاستهای که نسبت به کارلوس در دلش جوانه زده را پس میزند. رابطهاش با مایکل زمانی اتفاق میافتد که تازه شروع کرده که به خواستههای خودش هم فکر کند یا به طریقی عشقِ به خود را تجربه کند. البته میدانیم که عشق به خود داشتن در فرهنگ ما خصلت خوبی به شمار نمیرود، بخصوص اگر از طرفِ یک زن باشد. این باور که «زن خوب فرمانبر پارسا / کند مرد خود پادشاه» هنوز در قضاوت عمومی وجود دارد. مینا وقتی که خودش را میشناسد و به خواستههای خودش احترام می گذارد، دیگرمجبور نیست که به قول فروغ «با فشار هرزه هر دستی بی سبب» فریاد کند وبگوید «آه من بسیار خوشبختم.»
پ و: ولی اولین رابطه عشقی او از درون یک تفکر سیاسی در زمان انقلاب صورت میگیرد.
م م: فکر نمیکنم رابطهای مانند رابطهی مینا و محسن یعنی رابطهای فقط در حد یک رابطهی جنسی، از یک تفکر سیاسی زمان انقلاب نشأت گرفته باشد.
پ و: این جا رابطه زیرنهشت یک رابطه سیاسی است.
م م: درست است که این رابطه به دنبال یک رابطه سیاسی و با شخصی که برایش اتوریته سیاسی داشته پیش آمده …
پ و: این را یک وظیفه میداند…
م م: نه اینکه وظیفه بداند، اما شجاعت آن را ندارد در مقابل خواستهی کسی که او را به رهبری قبول کرده مقاومت کند.
پ و: عاشق اتوریتهی این آدم…
م م: این ضعف را خیلی از ما به خصوص در دوران جوانی داریم. مثلا عشق دختران جوان به معلم خود و یا بسیاری از روابط و ازدواجهای درون گروهی فعالین سیاسی. خیلیاز این ازدواجها به شکست برمیخورد و ادامه پیدا نمیکند و اگر هم ادامه پیدا کند در خیلی از مواقع به یک زندگی خالی از عشق تبدیل میشود. چون رابطه بر اساس یک عشق واقعی نبوده، روی یک شناخت واقعی نبوده. خیلی تفاوتهای فکری و ذهنی داشتهاند. منظورم از «شناخت» هم شناخت از خود است و هم شناخت از طرف مقابل. مینا هم یکی از همین جوانها است؛ اما مینا اسیر این رابطه نمیماند و از آن فرار میکند. در مقاطعی دیگر باز هم خودش را در چنبرهی رابطهی ناخواستهی دیگری اسیر میبیند. اما نهایتاً راه خودش را پیدا میکند. و آن زمانی است که به عشق و دوست داشتن خودش رسیده.
پ و: از دل این عشقِ آخر یک مینای جدید…
م م: مینای جدیدی به وجود میآید. مینایی که میخواهد برای خودش زندگی کند. خانه و شغل و روابطش را خودش انتخاب و تنظیم کند. در این دوره است که مینا یک جوری خودش را از نگرانیها و درگیریهای جنسی رها میکند. برای اولین بار طعم لذت جنسی را میفهمد. دیگر رابطه جنسی در ضمیر ناخودآگاه او مترادف با سنگسار نمی شود. اما وقتی همین معشوق میخواهد برایش موعظه و نصیحت کند و عقاید خودش را به او بقبولاند مینا دیگر زیر بار نمیرود و روی حرف خودش میماند و او را ترک میکند.
پ و: شما چندین مجموعهی داستان کوتاه به فارسی منتشر کردهاید و «انقلاب مینا» اولین رمان شماست. درست است؟
م م: بله. من چهار مجموعه داستان کوتاه دارم به فارسی که تماماً در خارج از ایران منتشر شدهاند و یک برگزیده داستان که در ایران چاپ شده. همانطور که اشاره کردید «انقلاب مینا» اولین رمان من است.
پ و: و همین اولین رمان شما به زبان انگلیسی منتشر شده.
م م: درست است.
پ و: لطفاً در این مورد توضیح بدهید.
م م : در اول رمان را به فارسی نوشتم، اما وقتی که تقریباً تمام شده بود، آن را به زبان انگلیسی دوباره نویسی کردم با یک سری تغییرات اساسی در فرم و استراکچر [ساختار] آن. به چند دلیل:
اول اینکه احساس میکردم که کتاب در ایران اجازه چاپ پیدا نخواهد کرد و در خارج هم فقط خوانندگانی محدودی داشته باشد. به خصوص اینکه نسل دوم ایرانیهای مهاجر نمیتوانند به فارسی بخوانند. از طرف دیگر موضوع کتاب میتوانست برای انگلیسی زبانان ایرانی وغیرایرانی هم کشش و جذابیت داشته باشد. شناخت مردم عادی امریکایی از انقلاب و ایران از طریق اخبار و تصاویر تلویزیون است و اکثریت بر این باورند که انقلاب سال ۱۳۵۷ مردم ایران بخاطر مذهبی بودن و مخالفتشان با غربی سازی ایران بوده است.
«انقلاب مینا» سرگذشت یک دختر ایرانی روشنفکر با تحصیلات بالا است که بعد از انقلاب برای فرار از مجازات «جرمی» که مرتکب شده به آمریکا فرار میکند. جرمی که نه تنها در حکومت جمهوری اسلامی ایران بلکه در ذهنیت مردم عادی و خانوادهاش نیز محکوم و مستوجب مجازاتی شدید است. این فرار همزمان است با جریان گروگانگیری که ذهنیت مردم آمریکا را نسبت به ایرانیها به شدت منفی کرده است. مردمی که از شرایطی که موجب این مهاجرت شده اطلاعی نداشتند. خیلیها، از جمله بسیاری از روشنفکران آمریکایی، از جنبش دانشجویی و جنبش روشنفکری ایران که نقش بزرگی در انقلاب ضد سلطنتی ایران ایفا کرده بود خبر نداشتند. مینا دختری است در واقع پناهجو که با وجود داشتن تحصیلات عالی و برخورداری از هوش و استعداد زیاد در آمریکا قادر نیست که زندگی روزانهی خودش و دخترش را از طریق کار تمام وقت تأمین کند؛ آنچه که بسیاری از تبعیدیها و پناهجویان در شروع این زندگی جدید، به خصوص در زمان رویدادهای حاد سیاسی، با آن روبرو هستند. اما نهایتاً به قول شما روح تسخیرناپذیر مینا از این مانع سخت هم عبور میکند.
پ و: نوشتن رمان چقدر طول کشید؟
م م: مدت زیای طول کشید، البته نه نوشتن بصورت متداوم؛ برای مدتی قسمتی از کتاب را مینوشتم و بعد آنرا کنار میگذاشتم تا اینکه بعد از چند سال دوباره بسراغش بروم. اول می خواستم آنرا بصورت خاطراتی از ایران و زمان انقلاب بنویسم برای فرار از فراموشی آنها، اما بعدها نظرم عوض شد و تغییرات بیشتری در آن دادم. یعنی قسمت داستانی یا فیکشن آنرا بیشتر کردم، با کمک گرفتن از خاطرات دیگر زنان مهاجری که شرایطی مشابه من داشتند. نهایتاً هم دوباره نویسی کتاب به انگلیسی و تغییراتی که در فرم و ساختمان آن دادم چندین سال طول کشید. بخصوص که این اولین تجربهی من در رمان نویسی آنهم به زبان انگلیسی بود. البته همانطور که قبلاً هم گفتم همیشه بین نوشتن بخشهای مختلف کتاب فواصلی وجود داشت که کتاب را به کناری گذاشته بودم و رویش کار نمی کردم.
در زمان نوشتن نسخه انگلیسی کتاب این شانس را داشتم که در ورک شاپ داستانی نویسی Tom Jenks انلاین ادیتور نشریه ادبی آنلاین Narrative Magazine شرکت کنم و با او آشنا شوم. او وقتی قسمتهایی از کتاب را خواند قبول کرد که نسخه اولیه کتاب را ادیت کند. بعد از او هم از دو ادیتور دیگر برای ادیت کتاب کمک گرفتم که بیشتر کار آنها در رابطه با زبان کتاب بود.
در این مدت دو تا از مجموعه داستانهای کوتاهم را هم تمام کردم.
پ و: پرسش آخر در مورد نقاشی روی جلد کتاب است که کار یک هنرمند است و برای کتاب شما انجام شده است.
م م: در اینجا باید از مختار پاکی دوست عزیزم که هم نویسنده خوبی است و هم یک نقاش ماهر تشکر کنم بابت این کار خوب. من نقاشیهایش را خیلی دوست دارم. یک سری از نقاشیهای مختار هست که اگرچه نقاشی اصلی مدرن است اما پس زمینه آنها عکسهایی از نقاشیهای سنتی ایران است که او با استفاده از صنعت کلاژ آنها را در هم ادغام کرده. من تعدادی از این نوع نقاشیهایش را دیده بودم و هروقت به جلد کتاب مینا فکر می کردم آن تصاویر جلو چشمم میآمدند. مختار اجازه داد یکی از طرح هایش را که یک طرح پیکاسویی بود انتخاب کنم . او بعد از خواندن متن، جلد کتاب را با استفاده از آن نقاشی و بعضی از پیشنهادهای من طراحی کرد.
———————————-
Mina’s Revolution و مجموعه داستانهای مهرنوش مزارعی را می توانید در آمازون پیدا کنید.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
دکتر پیمان وهابزاده از سال ۱۹۸۹ در کانادا زندگی میکند. او هماکنون استاد جامعهشناسی در دانشگاه ویکتوریا، استان بریتیش کلمبیاست.
دکتر وهابزاده نویسنده چهار کتاب به زبان انگلیسی و ۸ کتاب به زبان فارسی است. از او تاکنون ۵۰ مقاله و گفتگو منتشر شدهاست. داستانها، شعرها، مقالهها، و خاطرههایش تاکنون به فارسی،انگلیسی، آلمانی و کردی منتشر شدهاند.
صفحه ویکیپیدیا دکتر پیمان وهاب زاده را در لینک زیر بیابید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Peyman_Vahabzadeh