گفتوگو با صاحبِ یکی از زیباترین و لطیفترین صداها
بهانگیزه انتشار دو آلبوم تازه موسیقی از نادر گلچین
نادر گلچین که به خاطر صدای زیبا و لطیفاش خاطرهی ذهنی چند نسل است، نزدیک به یکسال است که در ونکوور-کانادا زندگی میکند و میهمان نغمه و نگین، دختران عزیزش است. شهروند بیسی پیش از این گفت و گو مشروحی در تاریخ اول مارچ سال جاری با این خواننده پیشکسوت انجام دادهبود. خبر انتشار دو آلبوم تازه از نادر گلچین در ونکوور انگیزهی این گفتوگوی دوباره و کوتاه است که در پی میخوانید:
آقای گلچین اخیراً از شما دو آلبوم موسیقی به نامهای «سوخته دلان» و «خاطرهها» در ونکوور-کانادا در آستانهی توزیع است. این دو آلبوم در واقع «گلچینی از ماندگارهای گلچین» نام گرفتهاست. این دو آلبوم با چه انگیزههایی تهیه شده و چه ترانهها و تصنیفهای جدیدی را شامل میشود؟
در عرض بیش از ده ماه که در شهر زیبای ونکوور به سر میبرم و مهمان دخترهایم و دوستان و هم شهریان و هم ولایتی خودم هستم، تصمیم گرفتم که یک نشانهای یا اثر و یادبودی از خودم باقی بگذارم. به توصیه فرزندانم و علاقهی شخصی خودم تصمیم گرفتم که دو سیدی از کارهای گذشته را که خاطراتی به همراه دارد منتشر کنم. خاطراتش این است که در آلبوم سوختهدلان دو آواز آن به طور اختصاصی در یک محفل هنری ضبط شده و در اینجا توسط آقای رضا هنری خیلی ماهرانه پالایش شدهاست. این آوازها یکی بر روی غزلی از رهی معیری است که در دستگاه شور همراه با ویلون حبیباله بدیعی، سنتور منصور صارمی و جهانگیر ملک – که خدا رحمتاش کند – در همان محفل خصوصی ضبط شد.
یک هفته پس از این نشست دوباره با همان هنرمندان در بزمی دیگر که خصوصی و هنری – ادبی بود یک غزل از هـ. الف. سایه (ابتهاج) ضبط کردم که آنهم مناسبتی دارد. مناسبت این غزل به خاطر جراحی ناموفق یکی از چشمهای فرزند سایه در آلمان بود که متأسفانه یک چشم فرزندش نابینا شد و ابتهاج غزلی سروده بود که من آن غزل را در آن محفل خصوصی اجرا کردم در مایه سهگاه و چند ترانه هم به آن اضافه کردیم. در مجموع یک آلبوم سیدی که کار شایسته و خوبی درآمدهاست. انشاءاله که یک یادگاری از من باشد در این مدت کمتر از یک سالی که در شهر شما ونکوور اقامت داشتم. یادگاریای برای دوستان عزیز مخصوصا همشهریهای عزیز یعنی گیلانیان عزیزم، امیدوارم که مقبول واقع شود.
آیا تاکنون این آلبومها در جایی منتشر شد یا برای اولین بار انتشار بیرونی پیدا میکند؟
این دو آلبوم که به طور خصوصی اجرا و ضبط شده بود برای اولین بار پخش آن در ونکوور صورت میگیرد و دوستان پس از تهیه این آلبومها و شنیدن آن، صدای زنده بودن اجرا و تشویقهای حاضرین در آن نشست خصوصی را میشنوند.
این فرصت مغتنمی برای من است تا صاحب نظران آن را برای اولین بار بشنوند و پیرامون آن نقطه نظراتشان را ارایه کنند. چون تاکنون نه از طریق تلویزیون و نه از طریق رادیو و نه از هیچ طریق دیگر جایی پخش نشدهاست.
چه شد که نام یکی از این آلبوم را سوختهدلان گذاشتید؟
سوختهدلان در واقع اشارهای است به هوشنگ ابتهاج در ارتباط با سرودن غزلی درباره پسرش.
این غزل چه بود؟ آیا بیت یا مصرعی از آن را به یاد دارید؟
بله. این شاعر بزرگوار ما در سالهای پیش در یکی از شهرهای آلمان – شاید کلن – در ارتباط با اتفاق اشاره شده، این غزل را میگوید:
«شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریه بیطاقتم بهانه گرفت
شکیب درد خموشانهام دوباره شکست
دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت»
این غزل با این مطلع شروع میشود و شاعر احساسات خودش را درباره این رخدادی که برایش پیش آمدهبود، عنوان میکند. من هم سعی میکنم خودم را جای این پدر بگذارم. با همان سوزوگدازی که قطعاً سراغ این پدر آمده، عنوان کنم و آن را اجرا کنم. از این نظر نام این آلبوم را سوختهدلان گذاشتیم.
جا دارد یادی از مرحوم حبیباله بدیعی بکنم که واقعا از هنرمندان بیبدیل کشورمان بودند و شاید تا به امروز نظیر ایشان نیامده است. آنهایی که کمترین آشنایی با موسیقی دارند، اگر آلبوم سوختهدلان را گوش کنند که حتی خصوصی ضبط شده و جنبه رسمی نداشته و در استودیویی ضبط و ربط نشده، متوجه میشوند که چه تبحری این هنرمند عزیز به خرج داده است.
نام خاطرهها را برای آلبوم دوم انتخاب کردید و شعرهای شاعران نامدار از جمله فریدون مشیری، الفت، نادرپور، و . . . را خواندهاید. آیا در انتخاب شعرهای این آلبوم شما نقش داشتید یا آهنگساز شعرها را انتخاب کرد؟
نه، من هیچ نقشی در انتخاب نداشتم و انتخاب آهنگساز بود. یعنی وقتی شعرها انتخاب میشد و ارکستر همراه خواننده تمرینات را انجام میداد، بعضی از شاعران برای نظارت کاملتر بر روی ضبط در استودیوی رادیو یا استودیوهای بیرون حاضر میشدند ولی خواننده گاهی اوقات از وجود شاعر بیخبر بود. چون آهنگساز میرفت و یک شعری از یک شاعر را انتخاب میکرد و روی آن آهنگسازی میکرد و میآمد با خواننده تمرین میکرد و آن را ضبط میکرد.
اما چون من با این آقایان زندگی میکردم، شاعرها را میشناختم. یکی از شاعرها آقای ابوالقاسم اعلامی است که در آلبوم خاطرهها هست. شعرهای «قصه شهر عشق» و «دربان» از ایشان است و من کاملاً با ایشان آشنایی داشتم.
پخش سیدی یکی از مشکلات و دغدغههایی است که در خارج از کشور خوانندگان و آهنگسازان با آن روبرو هستند. گستردگی پخش آن چگونه است؟ آیا این کارها در ایران هم پخش خواهند شد؟
نه، هیچ نوع گستردگی ندارد و خیلی محدود و معدود تهیه شده و پخش و توزیع خواهد شد.
چرا؟
چون مطلقاً جنبه تجاری ندارد و به صورت گسترده در خارج از ونکوور تبلیغات نخواهد شد. فقط یک یادبود و یک اثر نسبتاً مانا خواهد بود. به همین جهت هم بسیار محدود تکثیر شده است. این هم برای دوستانی که اظهار محبت به من میکنند مخصوصا آنهایی که صاحب خاطراتی هم هستند، از گذشته من را میشناسند و درگذشته با من زندگی کردند. اگر خواسته باشیم از رقم نام ببریم، این مجموعه شاید بیش از هزار نسخه چاپ نشده است.
اگر علاقهمندان صدای شما در ایران بخواهند این دو آلبوم ماندگار شما را تهیه کنند، چگونه میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند؟
این احتمال هست که من در ایران یک تلاشی بکنم تا با توجه به نظارت شورای شعر و موسیقی که عزیزان خیلی باسواد و شایستهای نظارت براین کار دارند، درخواست بکنم که عیناً این سیدی را مجوز بگیرم و به یکی از سازمانهایی که مسئولیت این کار را به عهده دارند، واگذار کنم.
در خارج از ونکوور و کانادا مثلاً در آمریکا و اروپا تصمیم به توزیع آن ندارید؟
این در واقع یک مرحله آزمایشی هم است. همین که در ابتدا معلوم شود که از این مجموعه استقبال به عمل آمده است، طبیعی است که ما نیز این کار را از طریق لسآنجلس که بازار این نوع مسایل است توسعه بدهیم.
سیدی خاطرهها و نامگذاری آن چگونه شکل گرفت؟
تعداد زیادی از آهنگهای این سیدی مربوط میشود به حسن یوسف زمانی. او یکی از آهنگسازهای بسیار با سلیقه، فهمیده و باسواد کشور ما بود که متأسفانه از دستمان رفت. از ایشان خاطرات زیادی دارم و شاید حدود ده ترانه از کارهای ایشان خواندم که از کل این اجراها راضی هستم و من در این فرصت پیش آمده به روانش درود میفرستم. بعضی دیگر هم از آهنگسازان خوب کشور و رادیو و تلویزیون بودند که عدهای هم الان در قید حیات هستند و دارند فعالیت میکنند و موفق هستند.
خاطراتی که از یکایک این هنرمندان دارم، به بیش از ۵۰ سال میرسد. در واقع این آلبوم در خانوادههای ایرانی این شهر، یادآور خاطراتی با بیش از ۵۰ سال سابقه است.
آلبومهای سیدی شما، چه زمانی رونمایی و محل رونماییاش کجا خواهد بود؟
مکان آن توسط یکی از دوستان به نام آقای کریمایی به من پیشنهاد شد اما تاریخ آن باید توسط دوست دیگری که دستاندر کار تهیه و تکثیر آن است به ما اطلاع بدهد. پس از تعیین زمان، مکان آن اعلام خواهد شد.
آیا این کارها با سرمایه شخصی تهیه شده یا کمپانی و نهادی آن را تهیه کرده است؟
سرمایه این کار به هیچوجه توسط کمپانی و یا نهادی نبوده و تماماً با سرمایه شخصی تهیه شده و توزیع میشود. اگر این کار با استقبال عزیزان، دوستان، علاقهمندان، همشهریها، همولایتیها، همزبانهای ما روبرو شود، من تشویق خواهم شد برای تکثیر و توزیع کارهای بعدی و رفتن به روی صحنه. مخصوصاً قطعاتی را درنظر دارم که بسیار بسیار جالب است و به صورت شعر نو و کلاسیک است.
بهامید دیدن دوبارهی شما بر روی صحنه
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
هادی ابراهیمی رودبارکی متولد ۱۳۳۳- رشت؛ شاعر، نویسنده و سردبیر سایت شهرگان آنلاین؛ مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کاناداست.
فعالیت ادبی و هنری ابراهیمی با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیلهمرد، گردون، تجربه، شهروند کانادا و مجله شهرگان آنلاین چاپ و منتشر شدند.
او فعالیت فرهنگی خود را در دیاسپورای ایران فرهنگی – کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز کرده و سپس در فرگشتی «آینده» و «شهروند ونکوور» را منتشر کرد و از سال ۲۰۰۵ تاکنون نیز سایت شهرگان را مدیریت میکند.
ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، به نشر کتابهای شاعران و نویسندگان دیاسپورای ایران فرهنگی پرداخت و بیش از ۱۰ کتاب را توسط نشر آینده و نشر شهرگان روانه بازار کتاب کرد. اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در سال ۲۰۰۳ بههمراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راهاندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه شب» برای سالها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.
هادی ابراهیمی رودبارکی در سال ۲۰۱۰ رادیو خبری-فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در این رادیو ادامه داد.
آثار منتشر شده و در دست انتشار او عبارتاند از:
۱- «یک پنجره نسیم» – ۱۹۹۷ – نشر آینده – ونکوور، کانادا
۲- «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» ۲۰۱۴ – نشر بوتیمار – ایران
۳- «با سایههایم مرا آفریدهام» گزینه یک دهه شعر – ۲۰۲۴ – نشر آسمانا – تورنتو، کانادا
۴- «گیسْبرگ درختان پائیزی» مجموعه شعرهای کوتاه و چند هایکوواره – در دست تهیه
۵- «ثریا و یک پیمانه شرابِ قرمز» گردآورد داستانهای کوتاه – در دست تهیه