گفتوگو با چند تن از اعضای بنیاد نیکو – ونکوور
بهانگیزهی دومین شبنشینی «بنیاد نیکو» به منظور اعانهی تحصیلی
با نگاهی به اسامی اعضای هیئت مدیره درمییابید که زنان در پیشبرد این هدف آموزشی و انسانی، نقش اصلی را ایفاء میکنند.
بنیاد کمکرسانی نیکو به رغم تاریخ کوتاه و یکسالهخود، اهداف بزرگی را دنبال میکند و برآن است تا تعداد هرچه بیشتر دانشجویان واجد شرایط را زیر پوشش مالی بگیرد و از میان تقاضانامههای دانشجویان ایرانی ساکن بریتیشکلمبیا، سهمیه بیشتری را برای کمک به ادامه تحصیل آنها اختصاص دهد. این بنیاد که به طور رسمی از سال ۲۰۱۲ فعالیت خود را آغاز کرده، با تخصیص بورسیه ۱۰۰۰۰ دلاری برای ۵ دانشجو، فرهنگ نویی در تشکیل بنیادی تازه تأسیس بوجود آورده که هدفاش کمک به نسل جوان و دانش پژوه است.
اعضای هیئت مدیره این بنیاد را زنان تشکیل میدهند:
سعیده سالم
کتانه شرکت
بیتا قاسمزاده
ستاره امیری
تندر تناولی
آتوسا هروی
علاوه بر اعضای هیئت مدیره، بیشتر اعضای کمیتهی بنیاد نیکو را زنان تشکیل میدهند. زنانی که در تلاشاند تا اهداف این بنیاد را تحقق بخشند:
مهشید پورسرتیپ
سحر حسینی
سوها لاوین
پانتهآ بصیری
ساناز اصفهانی
شهرزاد حکیمزاده
مریم اخوان
مس عابدی
علی سهرابزاده
به دلیل برگزاری دومین شبنشینی به منظور اعانه تحصیلی؛ با تنی چند از هیئت مدیره و اعضای بنیاد خیریهی نیکو، گفت و گویی انجام دادیم. اولین نکتهای که در این نشست مطبوعاتی برجسته مینماید، اعضای هیئت مدیرهی آن است که تماماً از زنان تشکیل شده و در میان اعضای کمیتهی ۹ نفرهی آن نیز تنها نام دو مرد دیده میشود. دانشجویانی که از بورسیه سال پیش این بنیاد استفاده کردند، دو تن دختر و سه تن پسر بودند. این گزینش بهخوبی نشانگر آن است که جنسیت در اهداف انساندوستانه و نیکخواهانه بنیاد نیکو نقشی ندارد و از سویی بر این نکته تاکید دارد که آموزش، تحصیلات، تخصص و کمک به دانشجویان ایرانی واجد شرایط، تا چه میزان برای زنان ایرانیتبار بنیاد نیکو، از الویت بالایی برخوردار است.
در این نشست، چند تن از اعضای این انجمن، خانمها؛ آتوسا هروی، مهشید پورسرتیپ، تندر تناولی و سحر حسینی شرکت داشتند که به سئوالات ما پاسخ گفتند. پاسخهایی که از سوی اعضای کمیته و هیئت مدیره بیوقفه دنبال میشود، خود بیانگر نزدیکی و همدلی دیدگاههای اعضای این بنیاد است و در جای جای آن، دیده میشود. شاید این پاسخها به نوعی پاسخهای همهی اعضای بنیاد نیکو به سئوالات طرح شدهباشد. این گفتوگو را در پی میخوانید:
اولین سئوال، انگیزهی تشکیل چنین بنیاد نیکوکارانه است. همچنین حضور پررنگ زنان ایرانیتبار که هریک از تخصص و جایگاه علمی – فرهنگی و پشتوانهی تجاری برخوردارند.
مهشید پورسرتیپ پاسخ میدهد: «دوست خیلی خوبمان خانم سعیده سالم، در واقع بانی خیر شد و گروهی از دوستان را جمع کرد که اول با ۶-۵ نفر شروع شد و اکنون به ۱۶ نفر رسیدهاست. در واقع سال گذشته میخواستیم این برنامه خیلی زود اجرا شود و ظرف ۶ هفته تصمیم گرفتیم که یک مهمانی بزرگی راه بیاندازیم و ایده این بود که اصلاً این بنیادی که راه انداختیم و نام آن را نیکو گذاشتیم، کارش کمک به دانشجویان ایرانی باشد. هر جوان ایرانیای که لیاقت و هوش و درایت آن را داشته که خودش را به یک مرحلهای برساند که وارد یک کالج یا دانشگاه یا حتی کامیونتی کالج شود و حرفه وفنی را بیاموزد، درسی را آموزش ببیند، بتواند از این کمک استفاده کند. در واقع از یک هوشی بالاتر از متوسط و از یک لیاقتی برخوردار باشد که اگر احتیاج به نیاز مالی داشته باشد، ما بتوانیم با جمعآوری این پول از طریق مهمانی به اینها کمک بکنیم. بچههایی هم که از هوش بالایی برخوردارند و در درس خیلی زرنگ هستند، نمیخواهیم که آنها را کنار بگذاریم و آنها نیز میتوانند فرم تقاضای دریافت کمک را برایمان بفرستند و ما آنها را رسیدگی میکنیم، اما این بچهها معمولا همه درها بر رویشان باز هست و میتوانند از جاهای دیگر، بورسیه تحصیلی دریافت کنند. ما بچههایی که در حد متوسط هستند و در آن دوره نتوانستند کاری از پیش ببرند و بورسیه تحصیلی دریافت کنند، راه را بروی این دسته دانشجویان باز کنیم. از آنها ریز نمرات، اسم دانشگاه و چند معرف درخواست میشود و ما از اعضای ۱۶ نفره بنیاد نیکو، عدهای را برای بررسی تقاضانامهها و پذیرش آنها اختصاص دادیم که پس از بررسیها و مصاحبهها تعدادی را در سال گذشته انتخاب کردیم.
در مهمانی پارسال با توجه به این که زمان محدودی داشتیم، بیش از ۱۵۰ نفر شرکت کردند و بلیت خریدند که خیلی مهمانی گرم و خوبی بود.»
آتوسا هروی در ادامهی اهداف بنیاد نیکو میگوید:« یک هدف ثانویه هم در برنامه بیناد نیکو است که یک تعداد زیادی ایرانی در این استان هستند و تعداد خیلی زیادی از جمله اعضای بنیاد که نزدیک به ۳۰ سال در ونکوور هستند، همه تحصیلکردهاند و مشغول کار هستند و با همدیگر در ارتباط نیستند. ما فکر کردیم که یک مجلسی باشد که تمام ایرانیان متخصص به صورت یک شبکه ارتباطی با هم در ارتباط باشند و در یک مهمانی؛ نه خیلی سنتی مثل مراسم نوروز و نه مثل کنسرتهایی که خیلی جوانتر از آن استقبال میکنند، بلکه یک مهمانی متفاوت که هم با یکدیگر آشنا شوند و هم آنهایی که از قبل با هم آشنا بودند، درباره تجدید آشنایی شود و این اجتماع ایرانی صرفنظر از این که هر گذشتهای داشتهاند، هر مذهب و یا مرامی داشتهاند، بالاخره از متفرق بودن مصون بمانند و کمی با هم نزدیکتر شوند.
ما موفق شدیم خیلیهایی را که برای سالها همدیگر ندیده بودند، بالاخره دوباره همدیگر را ببینند و تجدید دیدار کنند. در واقع یک هدف ثانویه هم است. در ضمن ما دانشجوهایی را که انتخاب میکنیم تا از بورسیه برخوردار شوند، یک مربی هم برایشان انتخاب میکنیم تا پیرامون شغلی که در آینده قرار است پیدا کنند، به آنها مشاوره بدهند. این که چه شاخهای و یا چه تخصصی را بخواهند انتخاب کنند، تا حدودی برایشان واضح نیست. ما این سرویس را از طریق یکی از کسانی که عضو کمیته بیناد هست و تجربه بیشتری در عرصه کاریابی دارد، ارتباط برقرار میکنیم و مثل مشاور راهنما در حین تحصیل، هر ماه یا دو ماه یکبار با این رابط تماس بگیرند تا بتوانند مشاوره کنند و راهنمایی بگیرند.
از کسان دیگری هم که ایرانی هستند و صاحب کسب و کار هستند، خواهش میکنیم که به ما کمک مالی کنند. حراج ساکت داریم و تعدادی پشتیبان داریم از جمله شرکت «لوگارو» و «پیور فارماسی» که ترجیح میدهیم همهشان ایرانی باشند چون میخواهیم به جامعه ایرانی کمک کنیم. تعدادی کاناداییها هم کمک میکنند ولی خوب بیشتر انتظار داریم که ایرانیان بخواهند استقبال بکنند و کمک و همکاری بکنند.
سال گذشته چند دانشجو سهمیه گرفتند؟
مهشید پورسرتیپ: «از سال قبل که شروع کردیم، توانستیم ۵ دانشجوی ایرانی را با پولی که جمع کردیم، حمایت بکنیم و دانشجویانی علاقمند در رشتههای تحصیلیای مثل؛ حسابداری، مهندسی برق، بیولوژی و فلسفه داشتیم. برای انتخاب رشتهها هیچ مرزی قایل نیستیم حتی کسی که دوست دارد مثلا برود آشپزی تحصیل کند یا هنر «عکاسی و نقاشی» و یا فنی و مکانیک اتومبیل تحصیل نماید، میتواند تقاضا کند. قصد این است که زندگی بهتری را برایشان فراهم آوریم.»
آتوسا هروی اضافه میکند: «پارسال در مجموع، ۱۵ هزار دلار جمعآوری کردیم که از این مبلغ، ۵ هزار دلار را به بنیاد ایرانی – کانادایی CIF هدیه دادیم، چون آنها هم برنامه مشابهای مثل برنامه ما دارند و خیلی به ما از لحاظ حسابداری کمک کردند تا ما رسیدهای مالیاتی صادر کنیم چون مسایل ثبت حسابداریمان تا پایان امسال طول خواهد کشید. در نتیجه به خاطر این کمک و تبلیغ آنها برای بنیاد نیکو، مبلغ ۵ هزار دلار را به آنها هدیه کردیم تا جزو بورسیه تحصیلی خودشان بگذارند و ۱۰ هزار دلار باقیمانده را به ۵ دانشجو و به هر کدام ۲هزار دلار هدیه کردیم. ما این مبلغ را مستقیم به خود دانشجو نمیپردازیم بلکه به دانشگاهها و کالجهایی که پذیرفته شدهاند، پرداخت میکنیم.»
گزینشها چگونه صورت میپذیرد؟
مهشید پورسرتیپ: «ما در سال گذشته نزدیک به ۱۲ نفر را برای مصاحبه انتخاب کردیم. همه این تعداد متقاضی واجد شرایط بودند و چون مجبور بودیم ۵ نفر را انتخاب کنیم، در نتیجه برایمان سخت بود که ۵ نفر را گزینش کنیم. ولی در درجه اول باید از دانشگاه پذیرش داشته باشند و یا دانشجوی سال دوم به بالا در یکی از دانشگاههای بریتیش کلمبیا باشند. چیزی که ما درنظر میگیریم این است که فرد پذیرفته شده چقدر میتواند این کمک را به جامعه خودش باز گرداند. این چیزی است که من در کانادا یاد گرفتم. و هر چیزی که انسان از جامعه میگیرد، بهتر است به آن پس بدهد. چون این زنجیره از یکدیگر فایده میبرند.
باید دارای شخصیتی میبودند که علاوه بر علاقهمندی بر ادامه تحصیل، بخواهند کار کنند و روحیه مثبتی داشته باشند در ضمن احتیاج مالی هم داشته باشند. ریز نمرات خوب داشته باشند و دبیران مدارس هم از آنها راضی بوده باشند و اینکه این رضایت در چه راستایی بوده؟ آیا واقعا شخصیتی دارد که در دوران نوجوانی، کارهای داوطلبانه انجام داده یا خیر؟ مثلاً بعضیها مربی شنا بودند و بعضیها به کشورهای دیگر سفر کردند و به تهیدستان در عرصه جهانی کمک کردند یا به منطقه شرق شهر ونکوور رفتند و در آشپزخانه در تهیه سوپ برای نیازمندان کمک کردند. یک پروسهی سخت و دقیقی است که واقعاً فکر نیاز دارد. این است که در لحظه آخر باید همهی اینها را در کنار هم بگذاریم و حساب بکنیم که کی تو این ترازو، دارای وزن بیشتری است.
آتوسا هروی: «ما دانشجویانی که از لحاظ تحصیلی و نمرهی عالی، خیلی واجد شرایط بودند، در لیست تقاضانامههای خود داشتیم ولی مجبور شدیم که به آنها این بورسیه را ندهیم. برای این که ما دیدیم این افراد اینقدر دارای شرایط خوب هستند که هرجای دیگر تقاضا کنند به آنها بورسیه تعلق میگیرد. اولویت را به کسانی دادیم که هم احتیاج مالی دارند و هم این که شانس دریافت بورسیه از جاهای دیگر برای آنها کمتر است. تعداد زیادی از این متقاضیان، خودشان داوطلب شدند که شب مهمانی ما برای جمعآوری اعانه مالی، حضور داشته باشند و کمکهای داوطلبابه ارایه بدهند و در ضمن مردم با این بچهها هم آشنا شوند.»
آیا این میزان برای یک دوره تحصیلی است یا هر سال به فرد جدیدی تعلق میگیرد؟
تندر تناولی پاسخ این سئوال را میدهد: «بستگی دارد به متقاضی. عدهای هم دوباره تقاضا میکنند ولی ما نمیخواهیم این عدهای که دوباره تقاضا کردند، تقاضاهایشان مورد بررسی قرار نگیرد. برای گزینش دوباره آنها، باید موقعیتهای برابر با کسانی که برای بار اول تقاضا میکنند داشته باشند به جز مواردی از قبیل؛ ریزنمرات، فعال بودن و غیره. امیدواریم که امسال بتوانیم به میزانی اعانه جمع کنیم که قادر شویم هزینه تعداد بیشتری از دانشجویان را بپردازیم. فرمهای تقاضایی هم که در وبسایت هست و توسط سحر جان (سحر حسینی مسئول سایت نیکو است که آنرا بازسازی و طراحی تازه کرد) به روز میشود، باید در ابتدا با تمام اطلاعات کامل پر شود و وقتی به دست ما میرسد، برای مصاحبه دعوت میشوند که ما سئوالات اضافهتر را حضوری از داوطلبان میپرسیم.»
آتوسا هروی اضافه می کند: «خانم سالم همیشه طوری صحبت میکند که میگوید دلش میخواهد بنیاد نیکو بورسیه کامل بدهد ولی ما تا رسیدن به این هدف خیلی راه در پیش داریم. این بستگی دارد به لطف دوستانی که تشریف میآورند و بلیت میخرند و از ما پشتیبانی کنند.»
آیا با دانشگاهی صحبت کردید که بورسیهای به نام بنیاد نیکو را به رسمیت بشناسد و خود مستقلاً اقدام به پذیرش دانشجو نماید؟
مهشید پورسرتیپ: «هنوز به آنجا نرسیدیم. بستگی به آن دارد که وقتی بورسیه کامل دانشجویی انشاءاله به جایی برسد که ما بتوانیم برای یک دوره تحصیلی کامل که مثلا ۳۵۰۰۰ دلار هزینه آن است، پرداخت کنیم و بعد برویم با دانشگاه صحبت کنیم و مثل همهی بورسیههایی که دانشگاه میدهد، مثلاً به اسم بنیاد نیکو در UBC یا SFU داشته باشیم. همه چیز بستگی به آن دارد که ما چقدر پول جمع کنیم. اگر وضع مالی آنطور باشد که امکان این کار را به ما بدهد، بهترین راه دادن بورسیه کامل است.»
آیا این کمکها فقط به دانشجویان ایرانی تعلق میگیرد؟
تندر تناولی پاسخ میدهد: «هر کدام از ما، و پدر و مادرهایمان، در عرصههای دیگر و به بنیادهای دیگر حمایت و کمک مالی در سطح عموم جامعه کانادایی انجام میدهیم، مثل کمک به انجمن سرطان، بنیاد آتیسم و . . . همه چیزهایی هستند که مورد توجه جامعه ایرانی بوده ولی یک بنیادی که بخواهد فقط به جامعه ایرانی کمک کند، وجود نداشته و ماها که نسل اکنونی ایرانیتبار در کانادا هستیم، برای کمک به تحصیل نسل بعدی ایرانیتبار باید نقش ایفا کنیم.»
و مهشید پورسرتیپ اضافه میکند: «چیزی که من میخواهم اضافه کنم این است که همه مهاجران کشورهای دیگر، یک مرکزی دارند که به آن رجوع میکنند. حالا اسم آن را گذاشتند مرکز تجمع که یکی میرود مسجد و یکی میرود معبد و . . . چون کانادا یک کشوری با موزائیک چند ملیتی است، ما همه از هم دیگر بهره می بریم. ولی کمک تنها به جامعه ایرانی زیاد جالب نیست ولی شما میبینید همه جوامع در کانادا مرکز اجتماعی دارند غیر از جامعه ایرانی. در میان جامعه ایرانی، مرکز دید و بازدید و اخبار یا در سوپرمارکتهای ایرانی است و یا از طریق نشریات که در واقع در همه جای شهر در دسترس همه نیست. شوهرم استاد دانشگاه است. ایشان هر روز با تعداد کثیری از دانشجویان ایرانی با استعداد، روبرو میشود که نه پدر و نه مادر آنها در کنارشان هست و نه دوست و آشنایی. ما شاید از سایر ملل دیگر وابستهتر به خانوادهها و آشناها و دوستان هستیم. بعد که وارد اینجا میشوند نه کسی را دارند نه آشنایی دارند، گفتیم شاید این بنیاد بتواند یک منبع و یا پایهی خوبی برای این تغییر باشد. به خاطر همین هم این ایدهی مربیگری و مشاوره را در بنیاد اتخاذ کردیم.»
یادآور میشویم که مهمانی بنیاد نیکو به منظور جمعآوری اعانه تحصیلی روز شنبه ۱۳ آوریل ۲۰۱۳ در سالن راند هاوس ونکوور از ساعت ۶ عصر برگزار میشود. برای اطلاعات بیشتر به آگهی بنیاد نیکو در این صفحه مراجعه کنید.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
هادی ابراهیمی رودبارکی متولد ۱۳۳۳- رشت؛ شاعر، نویسنده و سردبیر سایت شهرگان آنلاین؛ مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کاناداست.
فعالیت ادبی و هنری ابراهیمی با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیلهمرد، گردون، تجربه، شهروند کانادا و مجله شهرگان آنلاین چاپ و منتشر شدند.
او فعالیت فرهنگی خود را در دیاسپورای ایران فرهنگی – کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز کرده و سپس در فرگشتی «آینده» و «شهروند ونکوور» را منتشر کرد و از سال ۲۰۰۵ تاکنون نیز سایت شهرگان را مدیریت میکند.
ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، به نشر کتابهای شاعران و نویسندگان دیاسپورای ایران فرهنگی پرداخت و بیش از ۱۰ کتاب را توسط نشر آینده و نشر شهرگان روانه بازار کتاب کرد. اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در سال ۲۰۰۳ بههمراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راهاندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه شب» برای سالها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.
هادی ابراهیمی رودبارکی در سال ۲۰۱۰ رادیو خبری-فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در این رادیو ادامه داد.
آثار منتشر شده و در دست انتشار او عبارتاند از:
۱- «یک پنجره نسیم» – ۱۹۹۷ – نشر آینده – ونکوور، کانادا
۲- «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» ۲۰۱۴ – نشر بوتیمار – ایران
۳- «با سایههایم مرا آفریدهام» گزینه یک دهه شعر – ۲۰۲۴ – نشر آسمانا – تورنتو، کانادا
۴- «گیسْبرگ درختان پائیزی» مجموعه شعرهای کوتاه و چند هایکوواره – در دست تهیه
۵- «ثریا و یک پیمانه شرابِ قرمز» گردآورد داستانهای کوتاه – در دست تهیه