تشدید تحریمها و اثرات ویرانگر آن بر مردم ایران
در آخرین مناظره انتخاباتی میان «بارک اوباما» رییس جمهور آمریکا و رقیب او «میت رامنی» از حزب جمهوریخواه، برای «متوقف کردن فعالیتهای اتمی ایران» هر دو رقیب خواهان تحریمهای گستردهتر علیه ایران شدند. به همین خاطر در روزها و ماههای آینده، دامنه تحریمهای اقتصادی چه بسا گستردهتر خواهد شد.
تحریمهایی که بنا به ادعای اتحادیه اروپا و آمریکا قرار بود «هدفمند و هوشیارانه» باشند و تنها رژیم و نهادهای امنیتی آن را مورد هدف قرار دهند، اکنون بر اساس شواهدی که به مرور به سطح اخبار میآیند اعمال تحریمها، زندگی روزمره مردم ایران را مورد هدف اصلی قرار داده است.
از دیگر سو، سیاستهای فلاکتبار اقتصادی رژیم، خصوصاً طی هشت سال گذشته و حرکت قطار اقتصادی کشور بر روی ریل سیاستهای اقتصاد سرمایه داری نئولیبرال و پیروی آنان از نسخههای صندوق جهانی پول و حذف یارانهها و سقوط بیسابقه ارزش ریال به همراه سرکوب بیامان مردم و منتقدین، رنج مضاعفی را به مردم ایران تحمیل کردهاست. در چنین شرایطی اکثریت مردم ایران شامل کارگران و کارمندان و معلمین و زنان و کودکان و سالمندان و بازنشستگان و سایر مزدبگیران کشورمان و همچنین افرادی که به بیماریهای خطرناک گرفتار هستند، بخاطر کمبودها و افزایش بیسابقه گرانی و تورم، مورد هدف واقعی هم تحریمهای بینالمللی و هم سیاستهای ویرانگر اقتصادی رژیم قرار گرفتهاند.
بنا به گزارش ۵ اکتبر ۲۰۱۲، «رویترز»، به نقل از «بان کی مون» دبیر کل سازمان ملل میخوانیم:
«تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران آثار و عوارض قابل توجهی بر مردم ایران داشته است که باعث بالا رفتن قیمت کالای مصرفی و مخارج انرژی، افزایش نرخ بیکاری و کمبود مایحتاج عمومی نظیر دارو، از جمله آنهاست … به خاطر تحریم بانکها و مشکل پرداخت بهای اجناس، برخی از کمپانیهای دارویی فرستادن دارو به ایران را متوقف کردهاند. به همین خاطر داروهای مهمی که برای بیماریهای عفونی و قلبی و برای افراد مبتلا به سرطان و بیماران مبتلا به مشکلات تنفسی و «مولتیپل اسکروزیس» (بیماری ناتوان کننده مغز و اعصاب که زنان را سه برابر مردان مبتلا میکند) استفاده میشد با کمبود جدی روبرو شده است…»(۱)
در گزارش دیگری که به خاطر تحریمها علیه ایران توسط رادیو «سی، بی، سی» کانادا تهیه شده است گوشه دیگری از اثرات تحریمها بر زندگی مردم آشکار میشود. در ابتدا مجری برنامه از کمبود دارو گزارش کوتاهی ارائه میدهد:
«…هم اکنون دارو برای افراد مبتلا به سرطان و بیماریهای کبدی و دیالیز به شدت دچار کمبود شده است.» در ادامه این برنامه گزارشگر، با دو کارگر در یکی از پارکهای تهران، گفتگوی کوتاهی انجام داده است. آنها شرایط کنونی را چنین توصیف میکنند:
«سهراب میگوید: … بیکاری، تورم، گرانی بیداد میکند. هیچکس به من کار نمیدهد. من کارگر کارخانه بودم.» صاحب کار گفت: «همه چیز گران شده است. باید کارخانه را تعطیل کنم به خاطر اینکه همه چیز صد در صد گران شده است.» سهراب میگوید: «این دفعه با دفعات دیگر فرق میکند. مردم زیر فشار شدید هستند. مردم نمیدانند چه باید بکنند. واقعاً گیر کردیم. نمیدانیم چه کار کنیم. پیش کی برویم…»
فرد دیگری که کار گر اخراج شده شهرداری است و در پارک چای فروشی میکند به خبرنگار میگوید:
«ایران کشوری ثروتمند است. ولی من از این ثروت سهمی ندارم. من یک زحمتکش هستم. من بلد نیستم پول گدایی کنم. من بلد نیستم که برای پول درآوردن تقلب کنم. من شرمندهی بچههایم هستم…»(۲)
در گزارش «واشینگتن پست» که در مورد اثرات تحریم بر زندگی مردم و کمبود دارو در ایران تهیه شده است، میخوانیم:
«تشدید تحریمها بر بانک مرکزی ایران به خاطر برنامهی هستهای تأثیرات خود را بر همه جنبههای اقتصادی ایران گذاشته است. بیشترین این تأثیرات بر افراد ضعیفی است که به شدت بیمار هستند. تحویل دارو یا مواد خامی که در صنعت دارو سازی ایران استفاده میشود یا به تأخیر افتاده است یا به طور کلی ارسال آنها متوقف شدهاند. به همین خاطر بیماران مبتلا به سرطان و هموفیلی و تالاسمی و بیماران دیالیزی کلیه، با کمبود دارو مواجهه هستند.»
در ادامه این گزارش میخوانیم:
«میلاد پسر ۸ سالهای که از بیماری هموفیلی رنج میبرد در کوهدشت در ۴۰۰ کیلومتری جنوب غربی تهران زندگی میکند. او به یک داروی تزریقی نیاز دارد که در امریکا تهیه میشود و اکنون در بازار ایران نایاب شده است. والدین میلاد برای پیدا کردن داروی مورد نیاز با اتوبوس راهی تهران میشوند. اما این دارو در تهران نیز کمیاب است… میلاد به طور مرتب دچار خون ریزی بینی است و هر لحظه ممکن است که پای راست خود را از دست بدهد.
«افسانه» مادر «میلاد» میگوید: من نگران جان فرزندم هستم. او میگوید من نمیدانم کدام کشور ما را تحریم کرده است. اما من معتقدم که هیچ انسانی نباید به افراد بیمار چنین ظلم و ستمی بکند…» (۳)
توقف یا کاهش واردات داروهای مربوط به «بیماران هموفیلی» در حالی صورت میگیرد که بنا به گزارش خبرگزاری «فرارو» وضعیت بیماران هموفیلی در ایران قبل از شدت یافتن تحریمها بسیار وخیم بوده است. در گزارش خبرگزاری «فرارو» میخوانیم:
«بنا به گفته عضو کمیسیون و بهداشت و درمان مجلس، آنها (بیماران هموفیلی) با وجود ابتلا به بیماری خطرناک، دچار بیماریهای دیگری نیز هستند…برای نمونه خرید و انتقال خون آلوده به ویروس ایدز و تزریق آنان به بیماران هموفیلی تعداد زیادی از آنان را آلوده به ویروس ایدز کرده است…»(۴)
در نشست خبری نماینده یونیسف «محمد منیر صفیالدین» که امور مربوط به صندوق کودکان سازمان ملل متحد در ایران را هماهنگ میکند در مورد تأثیر تحریمها بر مردم و خصوصاً کودکان میگوید:
«تحریمها هم برای مردم ایران و هم برای ما به عنوان نمایندههای سازمان ملل مهم است. همانطور که میدانید تحریمها دو نوع هستند؛ یکی آنهایی که توسط سازمان ملل تصویب شدهاند و یکسری که کاملاً یکطرفه است که شورای امنیت سازمان ملل نقشی در تصویب آنها نداشته است. شما احتمالاً بیانیهای که دبیر کل سازمان ملل منتشر کرد و در آن ابراز نگرانی کرد از این تحریمها و تأثیر آن بر مردم ایران را دیدهاید. ما هم مرتب نظاره گر هستیم تا ببینیم این تحریمها تا چه اندازه روی رسالت و کاری که ما در ایران داریم تأثیر میگذارد و همین طور بر مردم چقدر تأثیر دارد. هرچند کشورهایی که این تحریمها را وضع کردهاند میگویند تأثیری بر مردم ایران ندارد.»
او درباره تأثیر تحریمها بر بازار دارویی ایران گفت: «یک سری تأثیرات را دیدهایم که توانایی کشور در واردات و تأمین یکسری داروهای خاص برای بیماران سرطانی و برخی بیماریهای کودکان، دچار خلل شده و این موضوع را به دفتر مرکزی سازمان ملل گزارش کردهایم و یکی از دلایل بیانیه اخیر دبیر کل نیز همین گزارشها بود.»(۵)
در مقاله تحلیلی که در تارنمای «الجزیره» به چاپ رسیده است «دکتر سهیمی» تحلیلگر مسایل سیاسی و «اسکندر بروجردی» از پژوهشگران سابق آکسفورد «تصویر دقیقتری از اثرات ویرانگر تحریمها بر مردم ایران» ارایه میدهند. در بخشهایی از این مقاله میخوانیم:
«بخش داروسازی ایران بیشترین ضربه را از تحریمها خورده است. گرچه ایران میتواند بخش عظیمی از داروهای مورد نیاز را بر اساس نمونههای ژنریک و ارزان قیمت تولید کند اما هنوز قادر به تولید داروهای بسیار پیشرفته نیست. طی ۱۰ یا ۱۵ سال گذشته، نمونه داروهای مرغوب بسیار پیشرفته برای درمان سرطان، ایدز و سایر بیماریهای خطرناک از خارج وارد میشد. تحریم بانک مرکزی و دیگر مؤسسات مالی باعث شده است که این داروها وارد ایران نشوند. با کاهش فروش نفت و کمبود منابع مالی، قدرت خرید دارو نیز به شدت سقوط کرده است. بنا به گفته یک دکتر داروساز اگر حتی منبع مالی تأمین شود انبارهای دارویی ما همچنان خالی است و به خاطر شدت تحریمها ما قادر به وارد کردن دارو نیستیم. به همین خاطر کمبود دارو نتیجه فاجعه باری به همراه خواهد داشت. بر اساس آخرین محاسبات در حال حاضر به خاطر تحریمها نزدیک به شش میلیون افراد بیمار به خاطر کمبود دارو دچار مشکل خواهند بود. اخیراً هیئت مدیره «انجمن بیماران هموفیلی ایران» در گزارشی به «فدراسیون هموفیلی جهان» اعلام کرده است که به خاطر گستردگی تحریمهای بینالمللی زندگی و جان دهها هزار کودک مبتلا به بیماری هموفیلی در ایران در معرض خطر قرار دارد. در ادامه این گزارش تکان دهنده میخوانیم: «دهها هزار کودک و نوجوان در ایران دچار بیماری هموفیلی هستند. برخی از آنان بنا به دلایل متفاوت احتیاج به عمل جراحی دارند اما به خاطر نبود یک سری داروهای مناسب که خونریزی را متوقف سازد قادر به انجام عمل جراحی نیستیم .» در ادامه گزارش آمده است: «در حال حاضر سی و هفت هزار ایرانی مبتلا به «ام، اس» (مولتیپل اسکروزیس) وجود دارد که نیازمند داروهای پیشرفته هستند و تاکنون چندین تن به خاطر کمبود دارو جان خود را از دست دادهاند. در یک شرایط عادی هر ساله چهل هزار ایرانی به خاطر مبتلا به بیماری سرطان جان خود را از دست میدهند. بر اساس یک بر آورد پزشکی کشور ایران تا سال ۲۰۱۵ با یک «سونامی سرطان» روبرو خواهد بود و هر ساله بین ۷۰ تا ۸۰ هزار بیمار جدید سرطانی شناسایی خواهند شد. با چنین تحریمهایی با عواقب بسیار خطرناکی روبرو خواهیم بود.(۶)
گزارشات بالا تنها گوشهی کوچکی از اثرات ویرانگر تحریمهایی که مردم ایران را مورد هدف قرار داده است را بیان میکنند. بی شک اثرات این تحریمها اگر به همین منوال ادامه یابد تمام عرصه های اجتماعی و زندگی و معیشت مردم را تحت تأثیر مصیبت بار خود قرار خواهد داد.
مطالعه تجربه تحریمهای گسترده، که در بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶ از جانب امریکا و اروپا بر مردم عراق اعمال شد نشان میدهد که عواقب وحشتناک آن تحریمها تا به امروز نیز ادامه دارد. در طی تحریمهای عراق پانصد هزار کودک عراقی جان خود را از دست دادند. دینار عراق به نازلترین سطح خود سقوط کرد. بنا به گزارش سازمان ملل متحد در دهه هشتاد طبقه متوسط عراق، فرش، جواهرات و دیگر اجناس با ارزش خود را برای امرار معاش و خرید مایحتاج عمومی میفروختند. به خاطر تحریمها و کاهش فروش نفت خسارت جبران ناپذیری به سیستم آموزش و پرورش عراق که از طریق درآمدهای نفتی تأمین میشد، وارد آمد و از هر ۵ کودک عراق یک کودکان از تحصیل محروم شدند. گسترش تحریمها در عراق باعث تخریب سیستم نسبتاً خوب پزشکی عراق شد و بهداشت عمومی و سلامت جامعه مورد هدف قرار گرفت و پزشکان قادر به ارائه مناسب خدمات پزشکی نبودند و مرگ و میر نوزادان به ۴ برابر افزایش یافت. فشارهای اقتصادی و فروپاشی سیستم بهداشت عراق به طور همزمان صنعت تجهیزات تصفیه آب عراق را تضعیف و آسیبهای جبران ناپذیری بر محیط زیست و سیستمهای آب شیرین عراق گذاشت. در چنین شرایطی که مردم عراق قربانی شدیدترین آسیبهای تحریمها بودند در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ بمبارانهای شبانهروزی امریکا و بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی علیه مردم عراق آغاز شد. بنا به همین گزارش اثرات مخرب تحریمها در عراق، جامعه عراق را دچار یک دوره پنجاه ساله عقبماندگی و رکود کرد. آیا این سرنوشت تراژدی – تحریم، مانند آنچه که بر مردم بی پناه عراق رفت بر سر مردم کشور ما – که هم اکنون قربانی تحریمها و تهدیدات بینالمللی از یک سو و از سوی دیگر قربانی سیاستهای سرکوبگرانه رژیم ایران هستند – نیز خواهد رفت؟ چنین مباد!
۳۱ اکتبر ۲۰۱۲
منابع:
۱-http://www.reuters.com/article/2012/10/05/us-iran-sanctions-un-idUSBRE89412Z20121005
۲- http://www.reuters.com/article/2012/10/05/us-iran-sanctions-un-idUSBRE89412Z20121005
۳- http://www.washingtonpost.com/world/middle_east/sanctions-take-toll-on-irans-sick/2012/09/04/ce07ee2c-f6b2-11e1-8253-3f495ae70650_story.html
۴- http://fararu.com/fa/news/990634
۵- http://www.khabaronline.ir/detail/253348
۶- http://www.aljazeera.com/indepth/opinion/2012/10/20121023101710641121.html
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: