
نسرین ستوده نماد ایستادگی و بیداری زنان ایران

در حاکمیت اسلامی ایران، حقوق انسانی زنان کشورما بطور آشکار و پیدا نقض میشود و روز به روز اعمال فشار و خشونت دولتی بر آنها شدت مییابد و ما شاهد یکی از آشکارترین نقض کنندهی حقوق بشر از سوی حکومتی در یک کشور هستیم.
حبس خودسرانه نسرین ستوده و اعمال فشار گسترده و همهجانبه بر او و دیگر زندانیان زن در ایران، چهره زن ستیزی جمهوری اسلامی را در انظار جهانی بیشتر آشکار کردهاست. نسرین ستوده نماد ایستادگی زن ایرانی در برابر زنستیزی آشکار جمهوری اسلامی ایران است.
نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه معتبر حقوق بشری ساخاروفِ از سوی پارلمان اروپا در سال جاری، در آستانهی چهلمین روز از اعتصاب غذای نامحدود خود قرار دارد. او که چندین هفته در سلول انفرادی بهسر برده و در هفتههای گذشته به بندهای متفاوت عادی، اطلاعات و قوه قضائیه منتقل و بطور مداوم سلول زنداناش تعویض میشود، بسیار لاغر و ضعیف شدهاست. درخواست انسانیاش مبنی بر لغو محدودیت بر حق ملاقات خود و نیز فشار بر فرزندان و همسرش از سوی حاکمیت اسلامی ایران پذیرفته نشدهاست.
دولت اسلامی ایران در تاریخ ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۱، خروج همسر و دختر ۱۲ ساله اش را از کشور ممنوع کرد. نسرین ستوده که به اعتصاب غذای خود در اعتراض به فشار علیه فرزندان و همسرش ادامه میدهد، به عنوان وکیل مدافع نوجوانان محکوم به اعدام، زندانیان عقیدتی، فعالان حقوق بشری و کودکان قربانی اذیت و آزار، شهرت دارد و خانوادههای بسیاری در غیاب او خود را بیدفاعتر یافتهاند.
نسرین ستوده در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر، به ۶ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از اشتغال به وکالت محکوم شدهاست.
در مبارزه با حاکمیت اسلامی زن ستیز در ایران، نسرین ستوده تنها نیست. زنان آزادیخواه بسیاری در زندانهای ایران بهویژه در تهران بهسر میبرند. زنان آزادیخواه کشور ما، بهای مبارزهی مدنی برای کسب حقوق بشر و مقاومت در برابر اعمال فشار حاکمان اسلامی ایران بر زنان و دیگر اقشار و طبقات جامعهی در کشور را، با زندانی شدن و دور ماندن از همسر و فرزندان خود میپردازند.
تعدادی از آنها تنها به بهانه همسر یک فعال سیاسی و حقوق مدنی دستگیر و به عنوان گروگان راهی زندان میشوند و مورد انواع اذیت و آزار قرار میگیرند.
معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی تنها به دلیل دریافت جایزه حقوق بشر همسرش، به زندان محکوم و ممنوعالخروج میشود. مائده سلطانی دختر معصومه دهقان میگوید:«به مادرم فقط یک اتهام تفهیم شده است، اتهام مشارکت در دریافت مال نامشروع از طریق گرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ است. پدرم من درسال ۱۳۸۷ برنده جایزه شد و چون خودش به علت ممنوع الخروجی نمی توانست به آلمان برود و جایزه را بگیرد به مادرم پیشنهاد داد که این کار را بکند و مادرم هم به آلمان رفت و به نمایندگی پدرم این جایزه را گرفت اما این جایزه کاملا قانونی بود. من واقعا نمیدانم چرا به این دلیل مادرم دستگیر شد، ۵ روز را در انفرادی گذراند و الان هم به یک سال حبس و ۵ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است.»
مهسا امرآبادی تا زمانی که منتظر اجرای حکم تعلیقی بود، به شوهرش مسعود باستانی که بیش از سه سال دستگیر و در زندان به سر میبرد، شانس مرخصی داده نمیشود. پس از دستگیری مهسا امرآبادی برای اجرای حکم تعلیقیاش، همسرش مسعود باستانی به مرخصی فرستاده میشود. باستانی مرخصی چند روزهاش را پشت درهای آهنی زندان اوین میگذراند تا بتواند مهسا را از پشت میلهها ببیند.
ویژهگی حکومت اسلامی ایران در شکنجه و آزار و اذیت انسانها شدهاست و همین ویژهگی رافت سردمداران آن گشتهاست.
در تازهترین اقدام، جمهوری اسلامی، کلیه ملاقاتهای حضوری بند زنان زندان اوین را تا اطلاع ثانوی قطع کردهاست. گفته میشود این اقدام حاکمیت به خاطر صدور بیانیهای از سوی تعدادی از زنان سیاسی زندان اوین درباره قتل ستار بهشتی بود که نسبت به مرگ او در زیر شکنجه اعتراض کردهبودند.
لایحههای ارتجاعی متعدد در محدود کردن هرچه بیشتر حقوق زنان هر از چندگاهی به مجلس معرفی و یا از سوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و یا هیئت دولت تصویب میشود تا بر زنان کشورمان اعمال فشار بیشتری بنمایند. طرح دو جنسیتی کردن دانشگاهها، کاهش سهمیه دانشجویان دختر در دانشگاهها، و اخیراً نیز افزایش سن در دریافت پاسپورت برای دختران مجرد از ۱۸ سال به ۴۰ سال. دختران مجرد که پیش از تصویب این لایحه برای خروج از کشور باید به سن ۱۸ سال میرسیدند تا به رضایت نامه ولی قهری یا حاکم شرع نیاز نداشته باشند، اینک باید تا ۴۰ سالگی صبر کنند تا برای خروج از کشور اقدام به گرفتن پاسپورت نمایند.
به رغم این همه محدودیت و اعمال فشار از سوی حاکمیت بر زنان کشورمان، مبارزه بیوقفهی مدنی و خشونتپرهیز زنان، راه پرمشقت خود را صبورانه و شعورمند پشت سر میگذارد.
نسرین ستوده، نماد این بیداری، ایستادگی و خردگرایی زنان ایران است.