واژه ها که سانسور شوند، نمی توان از همراهی هنرمندان با کارگران سخن گفت
بهزاد فراهانی هنرمند با سابقه تئاتر:
واژه ها که سانسور شوند، نمی توان از همراهی هنرمندان با کارگران سخن گفت
بهزاد فراهانی هنرمند با سابقه تئاتر، سینما و تلویزیون کشور و رئیس کانون بازیگران خانه تئاتر، برقراری ارتباط مستمر خانوادههای کارگری و سالنهای نمایش را در شرایط فعلی دور از ذهن میداند و اعتقاد دارد در زمانهای که سختگیریها بر متون نمایشی بسیار زیاد است، نمیتوان از هنرمند و اثری که خلق میکند انتظار داشت همچون آینهٔ تمامنما عمل کند و معظلات و دشواریهای زندگی خانوادههای کارگر را در آثار روی صحنه به ما نشان دهد. وی می گوید: اعتقاد دارم ما جنبش کارگری داریم و نه اقشار کارگر؛ این جنبش، جنبشی در گرو استقرار دموکراسی است و خواست آنها نیز رسیدن به دموکراسی است. جایی که احزاب بعضا مجبور به فعالیتهای پنهانی باشند و امکان کار از عدهای هم سلب شده باشد، دیگر نمیتوان از طبقه کارگر صحبت کرد.او اضافه کرد: در چنین شرایطی نمیتوانیم به «خانه کارگر» هم بگوییم خانه کارگران. اما جنبش کارگری وجود دارد و کار خود را انجام میدهد، حال اینکه جامعه هنری آیا به یاری او رفته یا نرفته؛ به این برمیگردد که اصلا برقراری ارتباط میان آنها و کارگران وجود دارد یا خیر. امروز واژههای معمولی در آثار ما سانسور میشود و نه مفهوم آنها، متاسفانه سلیقه است که اعمال نفوذ میکند. در چنین شرایطی سخن گفتن از همراهی و کمک جامعه هنری به کارگران معنایی ندارد چه بسا عدهای هم آن را به تمسخر بگیرند. یعنی وقتی شما میگویید من پشتیبان طبقه کارگر هستم، میگویند این طرف انتلکتوئل (روشنفکر) شعار بدهای است که با این حرفها میخواهد برای خود بستر ایجاد کند. اما واقعیت به گونه دیگری بوده و افرادی در این ملک زندگی میکردند که به خاطر این طبقه در جامعه هنری جان باختهاند، افرادی که هستی خود را در گروی این راه گذاشتهاند. محمود دولت آبادی نیز به همین صورت، شما اگر رمان «ریل» اثر دولت آبادی را مطالعه کنید عشق او نسبت به این طبقه را درک خواهید کرد. نصرتالله نویدی و غلامحسین ساعدی هم دلبسته این جنبش بودهاند. من امروز به عنوان درام نویسی که ثابت کردهام پشتیبان کارگران هستم نمیتوانم وارد یک کارخانه شده و به دو نفر بگویم بیایید با هم نمایشی تولید کنیم. علت هم دارد، بحث این نیست که دولت علاقهای به کارگران نداشته باشد؛ چرا اتفاقا توجه دارد و شعار آن را هم میدهد اما به واقع پشتیبانی که گاه از سرمایهداری میکند را از کارگران به عمل نمیآورد. این گفته سند دارد. شما در جنبش کارگری نمیبینید فردی به بیتالمال دستاندازی کند اما در سمت خود ابقا شود و مقام بالاتر هم بگیرد، برای اثبات این گفته کافی است نگاهی به زحمتکشان شرکت واحد، (فلزکار) خمکارمکانیکها و سوزنیها بیندازید. تمام این سندیکاها از هم پاشیده است. سندیکا را چه کسی از هم پاشید؟ وزیر آن زمان کار که امروز در مجلس نقش اپوزیسیون بازی میکند. البته من هم اعتقاد دارم ایشان چیزهای زیادی آموخته، ولی برای جنبش کارگری خدمت دیگری ارایه کرده است.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید