پول دیجیتال در چه روندی حرکت میکند
مقدمه
در شهر محل اقامت من، جمعیت متخصصین ایرانی امور مالی، حسابداری، اقتصادی و مدیریتی که حدود ده سال است فعال میباشد، سالانه چهار سمینار برگزار میکنند. سخنران دعوتی سمینار اخیر، یکی از ایرانیان متخصص در امور دادههای دنیای دیجیتال با تمرکز روی دادههای مالی بود. چکیده آنچه که از گفتههای ایشان در ذهنم مانده را بصورت مختصر در پایین میآورم.
پول چیست
پول واحد مبادلات ارزشی میباشد که تعریف، هویت و چگونگی آفرینش و موارد استفاده از آن به مرور زمان و شرایط تاریخی تغییر میکند. آنچه که امروز بعنوان واحدهای پولی کشورها و مناطق جغرافیائی مختلف تعریف میگردد، عمدتا بصورت ارقام دیجیتالی میباشند که در حسابهای بانکی و کارتهای دیجیتالی اعتباری یا اندوختهای موجود میباشند. بخش اندکی از انباشت پول در گردش، که شاید در حدود ده درصد را تشکیل بدهد، بصورت اسکناس یا سکه در بازارها در حال گردش میباشند. مابقی که نود درصد را تشکیل میدهد، همان ارقام دیجیتالی میباشند. چه چیزی به این اسکناسها یا ارقام دیجیتالی کارتهای بانکی ارزش اقتصادی لازم را میدهد تا از طریق آن بتوان کالاها و خدمات لازم را تهیه نموده و از آنها استفاده کرد؟
مثلا، بانکها میتوانند به اندازهٔ برابر اندوختههای ارزی خویش اعتبار صادر نمایند. یعنی اگر بانکی به اندازه ده میلیارد دلار ذخیره ارزی داشته باشد، میتواند تا نود میلیارد دلار به مشتریان خویش اعتبار بدهد. این اعتبار بصورت یک ثبت ساده حسابداری بستانکاری در حساب بانک و بدهکاری اعتبار گیرنده ثبت میگردد. آنچه که پشتوانه این نود میلیارد دلار اعتبارات صادره بانکی را میتواند تشکیل دهد، تضامین بانکی مشتریان بانک، از قبیل املاک و دارائیهای آنها میباشند. از این طریق ما شاهد هستیم که نه فقط بانک مرکزی، بلکه بانکهای خصوصی قادرند بطور کل در تولید پولهایی که اتکا به داراییهای مردمی مشمول تورم روزمره دارند بطور گستردهای سهیم باشند.
من در مورد بحران بدهکاریها در نظام سرمایهداری و نقش آفرینش پول دیجیتالی در این مورد چندین مقاله نوشتهام، که تلاش میکنم موضوعات آن نوشتجات را تکرار نکنم. با وجود این باید به این مساله اشارهای مجدد بکنم که ارزش دلار آمریکا بسته به میزان تقاضایی دارد که در جهان برای آن ایجاد میگردد. حفظ ثبات ارزش آن در شرایط تزریق هزاران میلیارد دلار بدون پشتوانه بعد از بحران جهانی سال دوهزار و هشت، تنها از طریق پشتوانه سیاسی امنیتی دولت آمریکا، گسترش جنگهای ویرانگر خاورمیانه، پیدایش و تامین بودجههای داعش و کنترل مجدد آمریکا بر منابع نفتی خاورمیانه ممکن بود که تقاضا برای دلار آمریکا را در مقیاس نجومی بالا نگاه میداشت.
چگونگی اعتماد آفرینی به واحدهای پولی
اگر زمانی مثلا واحد ارزش مبادلاتی، یک سطل گندم بود، بعدا و به مرور زمان جای آن را سکههایی گرفتند که از فلزات قیمتی زده شده بودند. آنچه که با این فلزات ارزش قیمتی میداد، یکی نادر و نایاب بودن آنها، دیگری تقاضا و ارزشیابی آنها بعنوان فلزات زینتی و از همه مهمتر، توافق عمومی اکثریت جامعه سیاسی اقتصادی بشریت در مقاطع خاص تاریخی در مورد تبدیل این فلزات به واحدهای مبادلاتی ارزشی بود که منجر به گسترش تجارت و رشد اقتصادی جوامع میگردید.
در ادامه چنین روندی، آنچه که تکه کاغذهای اسکناسی و ارقام دیجیتالی نوشته شده در حسابهای بانکی ارزش اعتباری لازم را میدهد، یکی پشتیبانی حمایتی دولتها و قدرتهای حاکمه میباشد که آنهم توسط قدرتمداران حاکمه اقتصادی سرمایههای مالی، نفتی، نظامی و غیره مورد حمایت قرار میگیرد. اعتماد، حمایت و پشتیبانی چنین مراکز قدرتمند سیاسی، نظامی و اقتصادی در طول تاریخ سدههای اخیر، خصوصا صد سال اخیر، موجب گردیده است تا تزریقات پولی و اعتبار آفرینی بصورت بیرویهای ادامه داشته باشد که پتانسیل آفرینش بحرانهای کلانی را در درون نظام سرمایه داری حمل مینماید.
مدارهای زنجیرهای دیجیتال “بلاک چین”
شبکههای فراوان اینترنتی بستهای که گروه بندیهای ویژه و گاها خاص و بستهای را در بر میگیرند، میتوانند ارزش و اعتبار آفرینی نموده و این واحدهای ارزشی را با همدیگر مبادله نمایند. دنیای شبکههای دیجیتالی این امکان را فراهم میکند تا افراد عضو این شبکهها بتوانند بر اساس آفریتش نظام اعتباری اعتمادی ارزشی، واحدهای دیجیتالی ارزشمندی را که برای در مرحله اول میان اعضای این شبکههای ارزشمندی آنها مقبولیت یافته باشد، تولید و توزیع نمایند. آفرینش چنین واحدهای دیجیتالی ارزشی مانند “بیت کوین” در مدارهای بسته میتواند هم آنها را از سوداگریهای بازار مالی محافظت نموده و هم امکان مبادلات آنها را در سطح جهانی بهمراتب تسهیل نماید. گرچه در شرایط مقدماتی فعلی، این واحدها از کاستیهای عمدهای از قبیل “چگونگی ارزشآفریتی”، “چگونگی کسب اعتماد اعضا به چنین واحدهای دیجیتال ارزشی”، “چگونگی یافتن مقبولیت قانونی حقوقی”، و بالاخره “سنجش نهایی ارزش آنها بر اساس واحدهای پولی جاری از قبیل یورو و دلار” مواجه میباشند، ولی در نهایت میروند تا خود را بهعنوان واحدهای ارزشی مبادلاتی آینده جای بیاندازند.
واحدهای ارزشی – پولی دیجیتال
بعد از آفرینش “بیت کوین” توسط کسی که گفته میشود نامش “ساتاشی ناکیموتو” میباشد، متکی به ارزش آفرینی از طریق حل یکسری معادلات و معماهای سخت اینترنتی میباشد. امروز این واحد ارزشی عملا جا افتاده، عدهای بخشی از پس اندازها و اندوختههای خویش را روی آن سرمایه گذاری کرده اند. قیمت امروزی بازاری هر واحد بیت کوین در حدود یازده هزار دلار آمریکا میباشد.
واحدهای فراوان دیگری مانند “لایت کوین”، ” مونرو “، “ایتر”، ” داگه کوین” و “پترو” و غیره روز به روز آفریده شده، مبادله میگردند. دنیای جدید ارزش آفرین دیجیتالی نه تنها توجه شبکههای مردمی مثل “تعاونیهای تولیدی”، تعاونیهای اعتباری”، اتحادیههای کارگران و زحمتکشان”، “دولتهای جهان سوم جهت کنترل واحدهای پولی خویش در مقابل واحدهای مسلط جهانی” قرار گرفته است، بلکه سرمایه داران کلان مالی، بانکها، دولتهای سرمایه داری و همچنین صاحبان رسانههای کلان جهانی از قبیل “فیس بوک” را به خودش جلب نموده است.
به موازات اینکه دولت ونزوئلا از واحد یک “پترو” برابر با یک گالن نفت خام، بعنوان واحد دیجیتال ارزشی مبادلاتی استفاده مینماید. پتانسیلهای عظیمی برای تعاونیهای تولیدی، اعتباری و غیره در زمینه آفرینش و استفاده از اینگونه واحدیهای ارزشی دیجیتال موجود میباشند.
به موازات آن آقای مارک زاکابرگ؛ مالک اصلی فیسبوک، به پشتیبانی موسسه عظیم مالی آمریکائی “جی پی مورگان” در نظر دارد تا واحد ارزشی مبادلاتی ویژه خود را که آنرا “لیبرا” مینامد و مرکز آن در “سویس” باشد، تاسیس نماید تا مشتریان چندین میلیاردی خویش را از این طریق تحت پوشش مالی قرار دهند.
توکنهای پولی جدید
در مقیاس کشورهای متنوع، هر منبعی که دارای ارزش اقتصادی قابل توجهی باشد، توسط آفرینندگان واحدهای ارزشی دیجیتال مبادلاتی زیر هدف ارزش افرینی و واحد بندی دیجیتال مبادلاتی قرار میگیرند. بعنوان نمونه، عوض اینکه طلاهای معدن طلا از زمین اخراج شده باشد، طلای موجود در آن برآورد و محاسبه شده و بر اساس میزان آن واحدهای “توکن”های دیجیتالی ارزشی مبادلاتی تولید میگردد. اینجا دیگر احتیاج به صدمه رساندن به طبیعت نیز وجود ندارد. مثال دیگر اینکه ” ارزش اسمی موسسه کلانی مانند “فیسبوک” میتواند ارزیابی شده و بر اساس برآورد ارزشی آن، واحدهای ارزشی مبادلاتی دیجیتال مشابهی از طرف آنها آفریده شوند. موسسات رسمی اداری حقوقی دولتی با چالشهای مشخصی در مقابل چنین روندی روبرو میباشند و ناچار به پذیرش این روند بوده و به آنها رسمیت قانونی میبخشند.
خطر آفرینش کامپیوترهای کوانتمی
آفرینش کامپیوترهای کوانتمی میتواند سرعت و بازدهی کار کامپیوترهای را میلیونها برابر افزایش دهد. در چنین شرایطی، کامپیوترهای کوانتمی قادر خواهند بود تا معادلات و معماهای سخت “بیت کوین”ها را در عرض چندین ثانیه حل نمایند. در چنین شرایطی واحدهای ارزشی مشابه بیت کوین، ارزش خود را سریعا از دست خواهند داد. در چنین شرایطی البته فرصتها و پتانسیلهای غیر قابل تصور نوینی رو بروی بشریت گشوده خواهند شد.
۲۳ دسامبر 2019
- درباره نویسنده:
- تازهترینها: