Advertisement

Select Page

شعری از ساریا ابرا

شعری از ساریا ابرا

 

«یأس»


مرتب
حال نامناسبی دارد
اندازه‌ی اتاق نمی‌شود
من
ماضیِ کش‌آمده‌ای هستم
آینده را
به حال خود می‌کنم رها
بی آنکه بریزم در آغوشی
لب می‌دهم
به تاریک‌       که پلی برای نرفتن است
لب می‌دهم
به سیگار
و سیگار
هی دور می‌زند مساحت تنهایی‌ام را

در من‌
اتاقی تبعید شده
ساعت را هر چه می‌کشد جلو
به مقصد نمی‌رسد
به سرش زده غرامت از چراغ بگیرد
نوری بدزدد
و قضیه را روشن…

رفته‌ای
و نمی‌آیی
فعلِ نامناسبی ست
من
تهی‌ترین حالِ یک چراغم
هرچه پل می‌زنم
باز تاریکم

باید از صبحِ تازه‌ای دعوت
بیاید
و کلید را در خانه بکارد
اما
از ریشه‌های خشکیده
کسی سبز نمی‌شود دیگر

 

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights