Advertisement

Select Page

پرواز

پرواز

دلم بد جور گرفته بود فقط میخواستم از اون سلول تنگ یک جوری بزنم بیرون، صدای بال کفتر چاهیآ به پنجره‌، داشت دیوونم می‌کرد. نور کمی ذره ذره، راهشو از لای پرده باز می‌کرد. پاهام و تا نصف شکمم تا کردم وبا دستم ضربه‌ی محکمی به کنار رونم زدم.

بیدار شو بیدار شو لعنتی، بست نیست. باید وظیفه‌تو انجام بدی.

تکه خز کف اتاق هم داشتن مثل تماشاچیای گاو بازی تو بارسلون دستاشونو تو هوا پرت کنان فریاد می‌زدن… هورا هورا تو می‌تونی‌، تو بهترینی‌ …

نفس‌هامو می‌شمردم‌، یک دم ده شماره نگهدار، بازدم. دو‌، ده شماره نگهدار، بازدم. هفت بار تکرارش کردم.

انگار آماده بودم واسه یک جنگ نابرابر. لباس رزم پوشیده و کلاه‌خود ایمان به سر. من می‌تونم انجامش بدم؛ یک، دو، سه.

یکی‌شونو با دست راستم محکم بلند کردم و با تمام نیرو پرتشون کردم بین تماشاچیای در حال فریاد…

بلند گفتم بگیرینم. بعد، تنه‌ی خودمو کشوندم لب تخت، نفس عمیق. بوی تند عرقم با بوی سیگاری که تو هوا پیچیده بود آمیخته از ترس شد. من باید این دفعه موفق می‌شدم‌، طاقت این بی نظمی رو ندارم.

خلاصی از هر چیزی دردناکه، رنج داره رشد، با آسیب همراهه، ولی ارزشش رو داره. من نباید به بقیش فکر کنم، توی این لحظه زندگی کن. تو می‌تونی …

نفس بازدم عمیق، یک دو سه …

دستامو بالا بردم و به سمت پایین پریدم. برقی زد و همه جا روشن شد. درخشش عجیبی انگار منو در برگرفت. من دو تا بال داشتم، در حال پرواز. رو ابرا بودم… کمی به چپ… کمی به راست. حجم مخملی به صورتم می‌خورد.

 نفس کشیم بوی نَم بارون با نور اشعه‌ی روشن‌، درآمیخته بود. عشق و شور درونم جریان داشت. برای اولین بارم بود که

دیگر هیچ حسی از درد و خستگی پیدا نبود. من سبک‌تر از هوا در حال رقص با ذرات‌، لبخند می‌زدم…

نفس یک دو سه‌، و بازدم. خورشید چقدر نزدیک بنظر می‌رسید، گرماش و حس می‌کردم. یکم جلوتر و دیگه نمی‌شد دید. پاهام داشت می‌سوخت‌، بال‌هامو نزدیک‌شون بردم. با جریان هوا تعادلم بر هم خورد. چرخیدم و چرخیدم، وحشت تمام حجم وجودم رو پر کرد.

دهانم باز بود، جیغ می‌کشیم ولی بدون صدا… چشم‌هام رو بسته بودم. تو دلم خدا خدا کردم کاش تو سلول تنگ خودم بودم، چند تکون شدید…

لطافتی روی صورتم ریخت. همچو پوستین نرم و ابریشمی مرا نوازش می‌داد. رنگ سفید و طلایی در هم می‌پیچیدند.

چشمم باز شد‌، صورتم روی تکه خز سر خورد‌…!

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

Leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights